پایگاه خِرَدگان: پژوهشهای مستند درباره تاریخ و فرهنگ ایران زمین، مقابله با تحریف تاریخ و پاسخ به ایرانستیزان
علاوه بر نوشتههای روشن منابع درباره کتابسوزی، روایات فراوانی از ویرانی شهرها توسط سپاهیان خلفا وجود دارد. وقتی یک شهر به کلی ویران میشد، کتابهایش هم از بین میرفتند. به راستی کتابخانه سارویه، گنج شایگان و… چه شدند؟! ترجمه کتابهای ایرانی به زبانهای دیگر مانند زبان سریانی باقی مانده ولی اصل پهلوی کتابها به دست ما نرسیده است. نابودیها صرفا در وقت حمله سپاهیان خلفا نبود بلکه طی دههها در دوران سلطه خلفا بر ایران رخ داد.
در گفتههای سلیمانی امیری تناقض وجود دارد و گویا او گفتهها و استدلالهای پیشین خود را فراموش کرده است. سلیمانی امیری یا اصلا با منابع آشنا نبوده است یا با غرض ورزی، بخشهای دلخواه را گزینش کرده است! ایشان گاهی به ترجمهها و فرضیههای قدیمی استناد میکند که نشان دهنده کم سوادی و بهروز نبودن ایشان در حوزه تاریخ ایران باستان است. چطور این افراد که تا این حد از فضای پژوهش دوران هخامنشیان دور هستند، به خود اجازه میدهند درباره آن دوران اظهار نظر کنند؟!
آیا کسانی که ماساگتها را تُرک میدانند، میپذیرند که در ترکهای باستانی رسمهایی مانند فاحشگی عمومی و آدمخواری رایج بوده است؟! همانطور که روایت هرودوت درباره مرگ کوروش افسانهای و نادرست است، گفتار او درباره ماساگتها هم اغراق آمیز میباشد و البته ماساگتها هم هیچ ارتباطی به تُرکها ندارند. روایت هرودوت درباره مرگ کوروش بزرگ بیشتر شبیه به افسانه است و با شواهد تاریخی و یافتههای باستانی هماهنگی ندارد.
جایگاه درفش کاویانی در جهان اساطیری ایرانیان بسیار قابل توجه و حتی شگفت آور است. در شاهنامه، مهمترین و ارزشمندترین درفش ایرانیان همانا درفش کاویانی است که میتوان از آن با عنوان درفش میهنی ایران نام برد. ایرانیان برای درفش کاویانی جانفشانی میکردند و دشمنان هم نیروی ایران را در درفش کاویانی میدانستند و میخواستند آن را به چنگ آورند.
در هیچ کدام از پرچمهای ایران باستان نشان شیر و خورشید وجود نداشته است و پرچمهایی با نشان شیر و خورشید ریشه در تاریخ پس از اسلام دارد. شیر و خورشید بدون شمشیر در دوران صفویه وارد پرچم ایران شد. گرچه نشانهای محدودی از ایران باستان به دست آمدهاند که شبیه به شیر و خورشید هستند، ولی هیچ کدام از آنها را با قاطعیت نمیتوان «شیر و خورشید» دانست و اصلا جنبه ملی نداشتند.
در شاهنامه هیچ جا از درفشی که نشان شیر و خورشید در کنار هم و در یک درفش آمده باشد، سخنی نیست. درفشهای غیر از درفش کاویانی، درفشهای سپاهیان و بزرگان بودهاند و جایگاه میهنی نداشتند و به صورت مداوم از آنها یاد نمیشود. اگر تصور کنیم درفشی با نشان شیر و خورشید، که خورشید آن با چهره انسانی ترسیم شده و شیر آن شمشیری به دست دارد، در داستانهای شاهنامه آمده است، کاملا نادرست میباشد.
نشان شیر و خورشید در تاریخ ایران بیشتر از آنکه جنبه ملی داشته باشد، جنبههای مذهبی، نجومی و طالع بینی داشته است. گرچه نشانهای محدودی از ایران باستان به دست آمدهاند که شبیه به شیر و خورشید هستند، ولی هیچ کدام از آنها را با قاطعیت نمیتوان «شیر و خورشید» دانست و اصلا جنبه ملی نداشتند. شیر و خورشید از دوران صفویه در ایران شهرت زیادی پیدا کرد و نشان شیر و شمشیر و خورشید که جنبه اسلامی و شیعی داشت در دوران قاجار فراگیر شد و روی پرچم رسمی ایران جای گرفت که نماد سلطنت شیعی ایران بود.
به راستی در میان شخصیتهای تاریخی و جهانی چرا کوروش بزرگ خاص است؟ بیایید بررسی کنیم که آثار باستانی و منابع تاریخی درباره کدام یک از شخصیتهایی که در کتاب مقدس ستایش شدند، شرایطی مانند کوروش بزرگ دارند؟! به طوری که هم یونانیان، هم یهودیان و هم بابلیها او را ستایش کرده باشند و از زمان او نوشتههایی به دست آمده باشد که در آن رسیدگی به مردمان مورد توجه ویژه قرار گرفته است؟!
شرح قتل عام مردم اوپیس در هیچ منبعی نیست و با محتوای کتیبهها تناقض دارد. در متن بابلی رویدادنامه نبونئید اصلا «مردم اوپیس» نیامده بلکه «افراد اکد» (سپاه بابل) آمده است. جنگ بر کرانه دجله در حال انجام بوده است و منطقا کوروش هنوز وارد شهر نشده بود که کسی از مردم کشته شود! در ترجمههای جدیدتر، شکست سپاه دشمن توسط کوروش بزرگ آمده و چیزی درباره قتل عام مردم نیامده است. برخی هم این بخش را مرتبط با شورش همزمان در پایتخت بابل و سرکوب آن به فرمان شاه بابل میدانند.
دکتر عبدالمجید ارفعی که بر اساس ترجمه اوپنهایم گزارشی از رویدادنامه نبونئید ارائه داده، اینچنین آورده است: «آنگاه که کوروش بر سپاه اکد در اوپیس بر کناره رود دجله میتازد، باشندگان اکد سر به شورش برداشتند، اما نبونئید باشندگان سردرگم را قتل عام کرد». این ترجمه هماهنگی با دیگر کتیبهها از جمله «روایت منظوم» و «استوانه کوروش» دارد. البته ابهاماتی هم وجود دارند ولی بدون پاسخ نیستند و نباید این دیدگاه را نادیده گرفت...