پایگاه خِرَدگان: پژوهشهای مستند درباره تاریخ و فرهنگ ایران زمین، مقابله با تحریف تاریخ و پاسخ به ایرانستیزان
همه ساله بخت تو پیروز باد . همه روزگار تو نوروز باد… چه جشن با شکوهی است این جشن بهار که پس از گذشت هزاران سال همچنان با شکوهی درخور در میان مردمان جا دارد. یکی از کهنترین جشنهای ایرانی و شاید کهنترین جشن این سرزمین که ریشه در زیست بوم ما دارد و در هر دورهای هماهنگ با اندیشهها و آیینهای همان دوره در میان مردم جای داشته است. در این هزاران سال، سختیهای فراوانی بر ایرانیان سربار شدهاند. از یورش بیگانگان و فرمانروایی ستمگران گرفته تا بیماری های فراگیر و… . در این هزاران سال همواره واپسگرایان و بیگانهپرستان، بیمهریهایی به این آیین نیک ایرانی کردهاند تا انجا که برخی به دنبال نابودی این جشن بودند، ولی هیچگاه این جشن از میان نرفت چراکه سرشت زیبا دوست آدمی نمیخواسته آن را فراموش کند و همچنان با شکوهی جاودان در میان مردمان سرزمینهای فراوان برگزار میشود. نوروز نمادی از پیروزی آدمی بر دشواریها و اهریمنیهاست.
نوروز به خودی خود میتواند پاسخ دندان شکنی به یاوهسراییها باشد چرا که نشان دهنده علاقه و پایبندی ما به پژوهشهای دانشورانه است نه خرافات! این جشن باستانی در لحظه اعتدال بهاری گرامی داشته میشود که لحظهای اخترشناسانه است. وقتی چنین جشن دانشورانهای وجود دارد، طبیعی است که پیروان خرافات که ترویج دهنده بیدانشی و بیخِرَدی هستند، از جشن خِرَدمندانه استقبال نمیکنند و به دنبال تخریب این جشن باستانی هستند.
از نظر اسطورهای جشن نوروز با جمشید ارتباط دارد و جمشید در بسیاری از منابع تاریخی و ادبی ما به شکل یک پادشاه ترسیم و داستانهای دلکشی هم درباره نوروز گفته شده است. در شاهنامه، آثارالباقیه و کتابهای دیگر، نوروز را به جمشید نسبت دادهاند. شواهد نشان میدهند پیوند نوروز با جم هورچهر (جمشید) از دوران هخامنشیان مطرح بوده است. ایرانیان از دیرباز به دنبال یافتن روزی مناسب برای گرامیداشت پیروزی جم هورچهر بر یخبندان اهریمنی بودند که در اوستا از آن یاد شده است…
اگر جایگاه سیاوش در هنر و آیینهای سغد باستان را کنار روایت نرشخی درباره جشن سوری بگذاریم، میتوان گفت ارتباط این جشن با داستان سیاوش چندان دور از ذهن نیست. به ویژه آنکه دیوارنگاریهایی شبیه به داستان سودابه و سیاوش از سغد باستان هم به دست آمدهاند. از سوی دیگر چنانچه به واژه «سور» در شاهنامه فردوسی پس از گذر سیاوش از آتش توجه کنیم و این موضوع هم در کنار شواهد دیگر بگذاریم، شواهدی همخوان از ارتباط جشن سوری با داستان سیاوش به دست میآید.
در یکی از نوشتههای این تارنگار، نویسنده محترم اذعان کرده که ابتدا رویکرد متفاوتی داشته است (مشابه سایتهای ادیان نت و راه راستی) ولی به سبب درک مشکلات اقتصادی ایران، حدود ۳ سال است که تغییر رویکرد داده است. او خود ادعا میکند با هر دو گروه افراطیهای به ظاهر مذهبی (به قول خودش متحجرین) و دوستداران تاریخ و فرهنگ ایران (به قول خودش باستانگراها) مخالف است و به نقد هر دو میپردازد. ولی در نوشتههای تارنگار مکتب رئالیسم ضعف آشکار تاریخ پژوهی دیده میشود و نویسنده محترم گفتههای تحریفگران و ایرانستیزان را تکرار کرده است.
امروز مردم ما با چهارشنبه سوری به استقبال نوروز میروند و با سیزده به در به صورت رسمی به جشنهای نوروزی پایان میدهند. جالب آنکه هر دو جشن با ایزد تیر یا تیشتر ارتباط دارند. تیر ایزد باران است که بر خشکسالی چیره میشود و باران در فصل بهار که با نوروز آغاز میشود به اوج میرسد. در طول تاریخ جشنها با تغییراتی همراه بودند و عناصر نوینی به آنها افزوده میشده است. برخی از جشنها در دوران قدیم اهمیت فراوانی داشتند و از یادها رفتهاند و برخی دیگر از اهمیت کمتری برخوردار بودند اما به مرور اهمیت یافتهاند.
نوشتههای پایگاه خِرَدگان حاصل سالها تلاش و پژوهش نویسندهها و دست اندرکاران این پایگاه است. ولی برخی با نادیده گرفتن این تلاشها میخواهند همه چیز را به نام خودشان تمام کنند. پایگاه خِرَدگان به منظور گسترش آگاهی، اجازه استفاده از تمامی مطالبش را به افراد و کانالهای مختلف داده است ولی به شرطی که منبع اصلی را ذکر کنند. ولی متاسفانه بارها دیده شده که از مطالب این پایگاه استفاده میکنند و هیچ اشارهای به منبع اصلی نمیکنند و اینطور به مخاطب القا میشود که صفر تا صد کار را خودشان آماده کردند.