مهرگان
روزگاری اینجا سرزمین مهر بود ولی افسوس... جشن مهرگان یکی از یادگارهای ارزشمند دوران باستان است و تا حد نوروز در میان ایرانیان ارزش داشته است. جشن مهرگان مانند نوروز در هر دورهای متناسب با اندیشهها و آیینهای همان دوره در میان مردم جای داشته است. از همین رو گفتهها، داستانها و پندارهای فراوانی درباره آن وجود دارد.
8 مهر: بزرگداشت مولانا، 16 (10) مهر: جشن مهرگان، 20 مهر: بزرگداشت حافظ، 21 مهر : پیروزی کاوه و فریدون بر ضحاک، 28 مهر: زاد روز ستار خان
همایش سرای مهر به کوشش کانون ایرانشناسی باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران و به بهانه مهرگان و پیروزی کاوه و فریدون بر ضحاک برگزار شد. از اهداف این همایش بررسی اسطورهها و معرفی سنتهای کهن ایرانی بود.
مروزه برداشتهای نوینی از این آیینهای کهن میشود تا این آیینها را زنده و بهروز کنند. ستاره صبح گفتوگویی با مجید خالقیان، کارشناس ارشد تاریخ و فرهنگ ایرانباستان، درباره این برداشتهای نوین انجام داده است که در ادامه میخوانید.
با توجه به ارزشها و نگرشهای کنونی، سپندارمذگان، به عنوان روز عشق ایرانی شایسته تر است. درست است که مهرگان پیوند تنگاتنگی با مهر و عشق داشته است اما در مهرگان ما شاهد یک مهر کلی هستیم و اساسا جشن مهرگان همانند نوروز یک جشن عمومی است.
شاید بتوان گفت جشن مهرگان قدمتی به اندازه ایزد میترا دارد و چه بسی مهرگان بزرگ ترین جشن پیروان آیین میترا بوده است. علاوه بر دلایل آیینی، دلایل اساطیری هم برای این جشن بیان کردهاند که معروفترین آنها قیام کاوه آهنگر و پیروزی بر ضحاک و بر تخت نشستن فریدون است. اما جالب آنکه رویدادهای مهم تاریخی نظیر پیروزی داریوش بر گئومات در روزهای نزدیک به مهرگان رخ داده است که شباهت به اسطورهها دارد. ریشه بنیادین جشنهای ایران باستان به طبیعت باز میگردد و همه این جشنها پیوند تنگاتنگی با طبیعت و زیست بوم آدمی دارند؛ این مسئله درباره مهرگان بسیار پر رنگ است.
درفشی که نشان قیام مردم علیه بیدادگر بیگانه و برانداختن او و نماد حمایت ملّت از شاهنشاهان دادگر و ایرانی بود. درفشی که در دوره های ایران باستان از آن به عنوان پرچم و درفش ملی ایرانشهر در کنار دیگر درفش های شاهی و نظامی استفاده کرده اند.