فرهنگ ایرانی با مهرورزی و عشق پیوند تنگاتنگی دارد؛ این موضوع هم در گفتار و کردار بزرگان و نامداران ایرانی به چشم میخورد و هم در عناصر فرهنگی ایرانی مانند جشنهای باستانی، داستانهای شاهنامه فردوسی، هنر ایرانی و… دیده میشود.
در بسیاری از جشن های ایرانی مهر به زیست بوم، مهر به مردم و مهر به میهن به صورت آشکار دیده میشود. اما جشن هایی مانند سپندارمذگان (۱) هم با درک متقابل آقا و بانو و در نتیجه عشق پیوند داشته اند.
در این میان جشن مهرگان از جشنهای با اهمیت ایرانیان است و همواره مورد توجه نیاکان ما بوده است. با توجه به انگیزههایی که برای گرامیداشت این جشن چه در اسطورههای دینی و چه در اسطورههای ملی آمده است، باید گفت که ما در این جشن شاهد یک مهر فراگیر به هستی و ارزشهای انسانی هستیم؛ مهر به خدا، مهر به میهن، مهر به مردم، مهر به زیست بوم و… چراکه این جشن با عهد و پیمان پیوند تنگاتنگ دارد. برای مثال داستان پیروزی فریدون بر ضحاک که از انگیزههای مهم این جشن است، بازگو کننده مهر به میهن و مقابله با ظلم و ستم میباشد.
اما در فرهنگ ایرانی جشنی به نام سپندارمذگان با درک متقابل آقا و بانو پیوند داشته است به طوری که مردم ایران، این روزها در یک برداشت شایسته این روز را روز عشق ایرانی میدانند.
به نظر نگارنده با توجه به ارزشها و نگرشهای کنونی، سپندارمذگان، به عنوان روز عشق ایرانی شایسته تر است. درست است که مهرگان پیوند تنگاتنگی با مهر و عشق داشته است اما در مهرگان ما شاهد یک مهر کلی هستیم و اساسا جشن مهرگان همانند نوروز یک جشن عمومی است. اما سپندارمذگان جشنی ویژه درک متقابل آقا و بانو بوده است.