نوشتارهای ایراندخت مهرآور
آثار اشکانیان اندک نیست و هیچ نشانه قطعی وجود ندارد که ساسانیان آثار آنها را نابود کرده باشند. بر اساس منابع زرتشتی در دوران ساسانیان از اشکانیان به نیکی یاد میشده است. کوتاهی داستان اشکانیان در گفته فردوسی نشان میدهد به همه منابع دسترسی نداشته است، زیرا نوشتههای ثعالبی درباره اشکانیان، که احتمالا ریشه در خداینامهها دارد، مفصلتر از شاهنامه فردوسی است.
گفتگوی حسن شایگان با خبرگزاری مهر، هنوز توسط رسانههای جریان ایرانستیز به ویژه رسانههایی با گرایش چپ افراطی، تجزیهطلبان قومگرا و افراطیهای به ظاهر مذهبی بازنشر میشود! چندی از هم میهنان بارها از ما درخواست کردند که پاسخی آماده کنیم چراکه بازنشر گفتههای او فراوان شده است. از این روی تصمیم گرفتیم نوشتاری آماده کنیم.
با بررسی منابع و آثار باستانی در مییابیم که کتابخانههای قابل توجهی در ایران باستان وجود داشته است. کتابخانهها و مراکز علمی مانند کتابخانه سارویه، گنج شایگان، دانشگاه گندیشاپور بسیار مشهور بودند. همچنین در مطالب جسته و گریخته منابع کهن نشانهایی از وجود کتابها و کتابخانهها در شهرهای گوناگون مانند کتابخانه استخر، کتابخانه مدائن دیده میشود. باید گفت کتابهای علمی و ادبی زیادی که به زبانهای باستانی ایرانی نگارش یافته بودند… در نواحی گوناگون جهان ایرانی آثار نوشتاری فراوان به دست آمده است که متون سُغدی بسیار مشهور هستند. مراکزی مانند آموزشگاههای خوارزم و… هم در منابع ذکر شدهاند…
اعتماد به منابع یونانی، رومی و یهودی برای پژوهشگران ایرانیِ دورههای اشکانی و ساسانی آسان نبود، زیرا این منابع آمیخته با افسانهسرایی و غرضورزی بودند. از این رو ایرانیان به روایتهای پیشدادیان و کیانیان اعتماد بیشتری داشتند، در واقع روایات پیشدادیان و کیانان حاصل آمیختگی شخصیتهای اوستایی با شخصیتهای تاریخی از جمله مادها و هخامنشیان بودند.
با بررسی منابع اصلا انحصاری بودن سواد آموزی برداشت نمیشود و حتی روایاتی وجود دارد که همه گروههای اجتماعی میتوانستند سواد بیاموزند. از معتبرترین اسنادی که رواج نوشتن در دوران ساسانیان را آشکار میسازد، نامههایی است که اعضای خانواده برای هم نوشتند. در منابع گوناگون باستانی مانند اندرزهای آذرباد مهراسپندان، رساله خسرو ریدگی، اندرز پوریوتکیشان و … درباره آموختن سواد به کودکان سخن گفته شده است. همچنین در شاهنامه بارها به دبستانها و فرهنگیان اشاره شده است… با این حال ایرانستیزان با تحریف داستان انوشیروان و مرد کفشگر در شاهنامه ادعا میکنند که سواد آموزی در آن دوران انحصاری بوده است. ولی در آن داستان اصلا چنین چیزی نیامده است. ایرانستیزان یک داستان جدید را ساختند و برای مردم نقل میکنند!




