کوروش شهرکی
پژوهشگر حوزه تاریخ و باستان شناسی
نظرات گوناگونی درباره دین کوروش بزرگ مطرح شده اما شواهد مهمی از زرتشتی بودن او در دسترس است. با این حال توجه به نمادهای سایر ادیان بخشی از جهانبینی مذهبی هخامنشیان بوده است و زرتشت نقش مهمی در شکل گیری این جهانبینی داشته است. میتوان این جهانبینی را در ارتباط با «کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت» دانست. از این رو هخامنشیان به دنبال تحمیل نمادهای بومی خود به دیگر ملل نبودند. در همان متن استوانه کوروش بزرگ که مردوک ستایش شده است، میتوان پیوند باورهای کوروش بزرگ به آیین زرتشتی را مشاهده کرد و متن استوانه کاملا یادآور اندیشههای ایرانی میباشد.
برخلاف آن چیزی که مخالفان هخامنشیان تبلیغ میکنند و میگویند که همه هنر و معماری هخامنشیان از بیگانگان گرفته شده، ولی واقعیت خلاف آن است. تردیدی نیست که اقوام ایرانی بیشترین نقش را در ساختن پارسه (تخت جمشید) داشتند هرچند از توانمندی اقوام غیر ایرانی ساکن در شاهنشاهی بزرگ هخامنشی هم بهره بردهاند. الهام گیری از معماریهای مختلف رایج در شاهنشاهی، معماری ویژهای را پدید آورد که البته نمایانگر احترام به هنر اقوام گوناگون است. صنعتگران غیر ایرانی مانند همکاران آریایی خود حقوق و مزایا دریافت میکردند، بنابراین پارسه به هیچ وجه شبیه به برخی از بناهای تاریخی دیگر ملل، توسط بردهها ساخته نشده است. هنر ایرانی هخامنشیان در سطح جهانی تاثیرات قابل توجهی گذاشت به طوری که پردیسهای هخامنشیان و کوروش بزرگ بر دیدگاه بشر به بهشت تاثیر شگرفی داشت تا جایی که بهشت در اساطیر اقوام گوناگون مانند پردیسهای ایرانی ترسیم شده است. در این میان عدهای بدون حداقل دانش تاریخی میگویند تخت جمشید را رومیها برای ایرانیان ساختند!!! در صورتی که مورخان که هیچ، حتی کسانی که علاقه مند به تاریخ هستند میدانند امپراتوری روم صدها سال بعد از هخامنشیان ظهور کرد و در زمان هخامنشیان اصلا امپراتوری روم وجود نداشته است.
برخی از نویسندگان بدون بررسی دقیق داستان انوشیروان و مرد کفشگر و بدون توجه به بخشهای دیگر شاهنامه، نتیجه گرفتند که در روزگار ساسانی سواد آموختن، انحصاری بوده است و مردم عادی حق درس خواندن را نداشتند و همین داستان را گواه نوشته خود آورده اند! این در حالی است که شواهد گوناگون نشان میدهد که آموختن خواندن و نوشتار برای عموم مردم آزاد بوده است. در آن داستان انوشیروان صرفا اجازه نمیدهد که فرزند یک کفشگر ثروتمند پس از پول زیادی که به شاهنشاه میدهد، در طبقه دبیران قرار گیرد. دبیران در روزگار ساسانی حساس ترین و رازمند ترین کارها را بر عهده داشتند که از جمله میتوان به دستههای کاری مربوط به دادگستری، مالیات، درآمد ویژه پادشاه، امور آتشکدهها و… اشاره کرد. بنابراین ورود فرزند یک شخص ثروتمند به این طبقه صرفا به دلیل داشتن پدر ثروتمند مقدور نبود و کار کفشگر بیشتر به رشوه دادن شباهت داشت.
مورخان باستان صراحتا ویژگیهای آرامگاه کوروش بزرگ را در پاسارگاد ثبت کردهاند. ویژگیهایی مانند پلکانی و طبقاتی بودن که دارای یک بخش ویژه فوقانی است. مورخان باستان از وجود باغ و بوستانی یاد کرده اند که آرامگاه داخل آن قرار داشته است و یافته های باستانی ثابت میکند که بنای پاسارگاد داخل بوستان قرار داشته است. علاوه بر دادههای تاریخی، آثار باستانی به جا مانده از پاسارگاد نشان میدهد که آرامگاه مرتبط با کوروش بوده است. کتیبه مشهوری که به سه زبان پارسی باستان، ایلامی و اکدی، در مجموعه پاسارگاد وجود دارد که نوشته است: «منم کوروش پادشاه هخامنشی». همچنین نقش برجستهای از یک مرد بالدار موجود است که کلاهی با دو شاخ بر سر دارد و دارای کتیبهای بوده و باز هم همان جملات «منم کوروش پادشاهی هخامنشی» در آن وجود داشته است. به نظر میرسد نحوه قرار گیری پیکر کوروش بزرگ در آرامگاه بر اساس باورهای زرتشتی بوده، به طوری که پیکر با خاک تماس نداشته است. باستانستیزان موارد گوناگون و گاهی بی ربط را مطرح میکنند و به قول خود «چالشها» را ردیف میکنند و تصور میکنند هر چه تعداد این چالشها بیشتر باشد میتوانند بیشتر بر روی مخاطب تاثیر بگذارند.
زمانی که ما قانون اساسی را که یک مفهوم مدرن و جدید است را به دوران باستان میبریم قطعا از جهات گوناگونی با قانون اساسی پسا قرن نوزدهمی تفاوت خواهد داشت. با این حال چندین منبع درباره شیوه حکومت داری و رای و تفکر شاهنشاهی ساسانی در اختیار داریم. فردوسی در شاهنامه از رسالهای که به «آئین اردشیر» نامور بود اشاره میکند. چندی از مواردی که درباره آیین و قانون آنها سخن رانده شده، عبارتند است: نظام جزا و پاداش در نبرد، نظام دیوانی و استخدام دانشمندان، نظارت بر فرمانداران و حفاظت از حقوق مردم، تحقیق و تفحص درباب ایالات و عملکرد حاکمان، توجه به نوگرایی، منع لشگریان شاهنشاه از تجاوز به مال و جان مردم، عملیات های عمرانی، نظام آموزش عمومی و…
مجموعه تاریخی پاسارگاد در 130 کیلومتری شهر شیراز و با فاصله 82 کیلومتری از تخت جمشید از جمله یادگار های نخستین پادشاه هخامنشی است. دو کاخ ستون دار «بارعام» و «کاخ اختصاصی» بارگاه پادشاهان هخامنشی بوده است، این کاخ ها با فاصله از یک دیگر و در مجاورت باغ های سلطنتی قرار داشته است.
«مجلس شورای اسلامی» بسیاری از ما ایرانیان تصور میکنیم که این نامگذاری پس از انقلاب اسلامی برای مجلس ایران انتخاب شده است. اما جالب است بدانید اگرچه مجلس ایران در سال های بعد از انقلاب اسلامی این نام را به خود گرفت اما ابتکار این نامگذاری از آن انقلابیون 57 نیست.
این حکومت قاجار بود که برای نخستین بار پیشنهاد تاسیس مجلس شورای اسلامی را داد اما با برخورد و مخالفت مشروطه خواهان روبه رو شد.
نکته مهم اصالت تاریخی بنای پاسارگاد است، موضوعی که در چند سال اخیر گروه هایی به نادرست و از روی بغض به آن یورش برده و از هیچ حیله و فریبی در این راه کم نمیگذارند. رهبری یکی از این گروه ها را فردی به نام «ناصر پورپیرار» در دست داشته و معتقد است که پاسارگاد در حدود 50 سال اخیر آن هم به دست یهودیان برای تاریخ ایران باستان ما جعل شده است! نگاهی مستند به این خیال بافی ها ناراستی مطرح کنندگان آن را به خوبی نشان خواهد داد.
این روزها داستان جشن پوریم باعث بهره برداریهای سیاسی و جناحی (چه خارج از ایران و چه داخل ایران) شده و صورتهای متفاوت و اشتباهی از این داستان در فضای مجازی پراکنده شده است. داستان پوریم که گهگاهی با عنوان جشن ایرانی کشی یهودیان تبلیغ میشود دارای اشکالات اساسی تاریخی بوده و نمیتوان آن را یک رویداد در تاریخ ایران نامید. اکثر مقالات و نوشتههای دانشورانه این داستان را یک افسانه میدانند. ویژگیهای اساطیری و افسانهای این داستان در کنار حجم زیاد مغایرتهای دادههای این داستان با تاریخ مستند هخامنشیان باعث شده تا بسیاری از متخصصین آن را نه سندی تاریخی بلکه صرفا «رمان تاریخی» قلمداد کنند. در این میان حتی دایره المعارف جهانی یهود نیز این داستان را افسانهای و دارای ویژگیهای داستانی و رمانتیک خوانده است. از سویی مردم عادی و یهودیانی هستند که به پوریم به مثابه یک آیین دینی مینگرند و حتی شاید از اشتباه بودن داستان استر و مُردخای اطلاعی نداشته باشند و ممکن است اعتقادات دینی آنها نیز مانع از پذیرش اشتباه در کتاب مقدسشان شده است.
پاسخ به فیلم تختگاه هیچکس و ادعای ناتمامی تخت جمشید. نیمه کاره دانستن پـارسه از ابتدا، ناشی از عدم توجه به باستانشناسی و فقط یک توهم توطئه است. پارسه آشکارا در دوران هخامنشیان مورد استفاده قرار میگرفته است.
تهیه کننده این نوشتار با سانسور گفتههای والتر هینتس تنها به بخش های دلخواهش برای تحقیر ایرانیان دوران باستان استناد کرده است، برش و حذف بخشهای مهم نوشتار دکتر هینتس، به حدی زیاد بوده است که معنای کلام وی را به کلی تغییر داده است.
باستان شناسان از کشف کتیبه سه زبانه (بابلی، ایلامی، پارسی باستان) جدیدی در نقش رستم خبر دادند که مدت ها از چشم ها دور مانده بود. ‘وتر هنکلمن’ باستان شناس بین المللی و مقیم کشور فرانسه پیرامون این کتیبه که نام D.N.F (یک کد گذاری علمی مخصوص کتیبه) بر روی آن گذاشته شده گفت : این کشف در 50 سال اخیر بی سابقه است.
دیوار های عکس همچنان نیز سر جای خود باقی هستند اما ارتفاع آن ها کوتاه شده است. بیشتر دیوار ها در زمان هیئت ایرانی کاوش کننده کوتاه شدند. زنده یاد علی سامی گزارش مفصلی از چرایی این اقدام در سال 1330 ارائه کرده است.
باستان شناسان ترکیه پس از 12 سال کاوش در آماسیا موفق به کشف مجموعه ای از کاخ های 2500 ساله شدند.
دیدگاه اشتباه رایج اینست که تخت جمشید مجموعه ای سنگی بوده در حالی که این حقیقت ندارد کاخ های تخت جمشید از خشت ، چوب و سنگ ساخته شده بودند. چون فیلم سازان این دیدگاه اشتباه که تخت جمشید بنایی یکپارچه از سنگ بوده را پذیرفته اند تصور مینمایند که کف سازی تخت جمشید نیز باید سنگی باشد
حجاریهایی که در مرکز پلکانهای شرقی و شمالی دیده میشوند، نمونهای از اقدامات مرمت و تغییرات در اواخر هخامنشیان هستند، این تغییرات به دلیل زوال امپراطوری به اتمام نرسیده اند.
در این نوشتار به 5 تصور اشتباه مردم پیرامون ارگ تخت جمشید میپردازیم و از لحاظ تاریخی نشان خواهیم داد چرا این 5 دیدگاه مردم راجع به این شکوه باستانی نادرست است، امیدواریم این گامی در جهت آشنایی هرچه بیشتر مردم با زوایای تاریخ و فرهنگ کهن ایران زمین باشد.
در این نوشتار در چهار مرحله به صورت مفصل و مستند نوشتار هایی در این خصوص را واکاوی کرده و پاسخ داده میشود، کوروش بزرگ و تمدن بابل، کوروش بزرگ و تمدن ماد، کوروش بزرگ و تمدن لیدی، کوروش بزرگ و تمدن ایلام
با صدور فرمان حرکت به سوی مقبره پهلوی، مردم بسیج شدند. آن ها در همان دقایق اولیه خیلی تلاش کردند، ولی در عمل مشاهده شد که مقبره به قدری محکم ساخته شده که هیچ بیل و کلنگی به آن کارگر نیست. البته، مواد منفجره و سایر لوازم را هم تهیه کرده بودند. از طرف سازمان رادیو و تلویزیون هم آمده بودند تا فیلم برداری کنند.
در یکی از تحریفات آشکار ادعا میشود که کوروش با کندن پوست و کور کردن چشمان یکی از پیشکاران خود او را کشته است. از بررسی منابع تاریخی و تحلیل آورده های کتزیاس میتوان این نتیجه را گرفت که روایت اعدام پته زاکاس صحت تاریخی ندارد.