نوشتارهای دیگر نویسندگان
ما در پایگاه خِرَدگان تلاش میکنیم کاربران گرامی را با پارسی گویی آشنا نماییم. از شناساندن سامانههایی که در راستای پارسی گویی و پارسی نویسی آماده شدند تا پیشنهاد واژههای پارسی سره. هرچند در هنر و زبان گفتاری مردم و نوشتههای همگانی دگرگونی زبان کار سادهای نیست، ولی با یک برنامهریزی خوب، میتوان نوشتههای ستادی (اداری) و دانشگاهی را به سوی پارسیگویی بُرد تا نوشتهها روشن و بدون گنگی باشند. شوربختانه تلاش درخوری از سوی سرپرستان فرهنگی بزرگترین کشور پارسی زبان برای بهبود و کمک به زبان پارسی به چشم نمیخورد.
حدود ۱۰ سال پیش یکی از مهمترین یافتههای باستانشناسی قرن در بریتانیا رخ داد و آن هم کشف بیش از ۵ کیلوگرم نقره، طلا و اشیای تاریخی بود. اخیرا در موزه ملی اسکاتلند یکی از ظروف آن گنجینه با لیزر تمیز شده است تا خوردگی سبز رنگ روی آن پاک شود. پس از این پاکسازی نقوش آن مشخص شد و شگفت آنکه نقشهای ایرانی و زرتشتی در آن آشکار شد... نماد مرکزی جام یک آتشدان است یعنی همان نقشی که در سکههای شاهنشاهی ساسانی استفاده میشد. همچنین مشخص شد این ظرف منقش به تاجی است که شعلههای آتش از آن بیرون میآید…
جشن تیرگان پیوندی ژرف با داستان باستانی آرش کمانگیر دارد که نمایانگر فرهنگ فداکاری در راه میهن از هزاران سال پیش در ایرانزمین است. بر پایه داستانها، آرش کمانگیر با آنکه میدانست پس از انداختن تیر، جان میدهد، ولی برای مردم چنان کرد و همه جان خود را در تیر گذاشت. داستان آرش را باید نماد میهن پرستی و مردم دوستی دانست.
از آنجایی که شاید نوشتن به میخی پارسی باستان نیاز به توضیحات داشته باشد و از سوی دیگر سامانه بومیش دارای ابزارهای ویژهای مانند تبدیل از حروف انگلیسی به میخی پارسی باستان دارد، بر آن شدیم تا راهنمایی برای بخش میخی پارسی باستان آماده کنیم. در این بخش به برخی از قواعد خط میخی پارسی باستان و همچنین ویژگیهای سامانه بومیش اشاره میکنیم.
چه جشن با شکوهی است این جشن بهار که پس از گذشت هزاران سال همچنان با شکوهی درخور در میان مردمان جا دارد. یکی از کهنترین جشنهای ایرانی و شاید کهنترین جشن این سرزمین که ریشه در زیست بوم ما دارد و در هر دورهای هماهنگ با اندیشهها و آیینهای همان دوره در میان مردم جای داشته است.
من ایرانی ام پس چهارشنبه سوری را ایرانی برگزار می کنم. در شاهنامه فردوسی پس از داستان گذر سیاوش از آتش آمده است: «سه روز اندر آن سور می در کشید». پریدن از آتش هم یادآور همان گذر سیاوش از آتش میباشد و شاید آمدن واژه «سور» در این ابیات و همچنین پریدن از روی آتش بی ارتباط با چهارشنبه سوری نباشد. لازم به ذکر است که آشنایی ایرانی فرهنگان با روزهای هفته مربوط به دوران پس از اسلام نیست بلکه پیش از اسلام هم ایرانیان آشنایی داشتند...
شادباش جشن سپندارمذگان (روز عشق ایرانی): پنجم اسفند، جشن سپندارمذگان و روز عشقهای پاک است. سپندارمذگان از جشنهای باستانی ایرانی است که در گرامیداشت عشق پاک میان زن و شوهر برگزار میشود.
ترانهای به زبان پارسی در یک فیلم هندی پخش شده که گویا با استقبال مخاطبان هندی همراه بوده است. متاسفانه متن ترانهای که در فیلم هندی خوانده میشود در پایگاههای پارسی و پایگاههای انگلیسی با اشتباهات زیادی انتشار یافته است. از این روی بر آن شدیم که متن ترانه به همراه ذکر معنای برخی از واژهها و اصطلاحات را در این نوشتار آماده کنیم.
کانون ایران شناسی با این نشان و لوگو ریشه در دهه ۹۰ دارد و آغاز فعالیتهای کانون ایرانشناسی در سال ۱۳۹۳ باعث تداوم فعالیت این کانون در سالیان بعد شد. کانون ایرانشناسی دانشگاه تهران در طول این سالها با محدودیتهای فراوانی مواجه بود و حتی بدخواهان و ایرانستیزان علیه این کانون فعالیتهایی کردهاند و شایعاتی به وجود آوردند. با این حال کانون ایران شناسی دانشگاه تهران به فعالیتهای خود ادامه داده است.
روزگاری اینجا سرزمین مهر بود ولی افسوس... جشن مهرگان یکی از یادگارهای ارزشمند دوران باستان است و تا حد نوروز در میان ایرانیان ارزش داشته است. جشن مهرگان مانند نوروز در هر دورهای متناسب با اندیشهها و آیینهای همان دوره در میان مردم جای داشته است. از همین رو گفتهها، داستانها و پندارهای فراوانی درباره آن وجود دارد.
جشن سده از جشنهای بزرگ ایرانی بوده است که همانند نوروز و مهرگان سخنان فراوانی درباره آن گفتهاند. مشهورترین داستانی که درباره سده گفتهاند، پیدایش آتش توسط هوشنگ است. جشن سده را میتوان جشن پیروزی نور بر تاریکی دانست که در فرهنگ ایرانی بارها به آن توجه شده است.
همواره در جشنهای ایرانی، امید به رهایی از تاریکی و سرما پررنگ بوده است ولی در جشنهای بهمن ماه این موضوع پررنگتر است و به انسان باستانی نوید آمدن روزهای سبز و پر نور را میداده است. در این نوشتار به صورت خلاصه جشنها و روزهای ارزشمند بهمن ماه را معرفی میکنیم.
در تیر یشت اوستا اشاره به داستان آرش کمانگیر شده است که یاد آور همان داستانهایی است که در منابع پس از اسلام آمده است. آرش کمانگیر از پهلوانان نامدار اساطیر ایرانی است که نام او از دیرباز در منابع ایرانی دیده میشود.
با آنکه برخی به اشتباه تصور میکنند نام آرش کمانگیر در شاهنامه فردوسی نیامده، ولی چندین بار نام این پهلوان نامدار ایرانی در شاهنامه فردوسی آمده و آشکار است که خردمند توس با داستان آرش کمانگیر آشنا بوده است. البته جزئیات داستان آرش در شاهنامه نیامده و این موضوع باعث تعجب پژوهشگران شده است!
زبان آذری، زبان رسمی مردم شمال غرب ایران پیش از ورود زبان ترکی بود. قدیمی ترین اشارهها به زبان آذری توسط ابن مقفع نوشته شده است. دیگر نوشتهها در این باره، در مفاتیح العلوم خوارزمی و معجم البلدان آمده است. ضعف تدریجی زبان آذری با مهاجرت گسترده اقوام ترک زبان به آذربایجان آغاز شد که در چند مرحله انجام گرفت. از زمان تسلط سلجوقیان بود که قبایل ترک با کثرت بیشتری به آذربایجان روی آوردند و در روز گار صفویان نیز زمینه برای چیرگی بیشتر زبان ترکی بر آذری فراهم آمد.
پس از بازسازی و بومیسازی بستر فنی پایگاه خِرَدگان، مرحله جدیدی از شایعه سازی علیه مجید خالقیان به ویژه در اینستاگرام آغاز شده است. این افراد با تناقضات فراوان به دنبال بدنام کردن مجید خالقیان و پایگاه خِرَدگان هستند.
الفبای «اوستایی نوین» نسخهای ویژه و بهسازیشده از الفبای کهن اوستایی است که برای نوشتن زبان فارسی و دیگر زبانهای ایرانی، توسط علی حسین محمدی ساخته شده است.
در خبرها از پیدا شدن یک مجسمه متعلق به امپراتوری روم در یک دست دوم فروشی گفته شده است. این خبر چند وقت پس از رونمایی از خنجر هخامنشی در موزه گتیویلا آمده است. جالب آنکه هیچ کس با دیدن عکس مجسمه رومی نگفت که جعلی است!! ولی در ایران اشخاصی بودند که با دیدن عکس خنجر هخامنشی بلافاصله و با دلایل ضعیف گفتند خنجر هخامنشی جعلی است!!
یکی از دلایلی که مخاطبان گرامی به پایگاه خِرَدگان اعتماد پیدا کردند، این است که ما برای ادیان به ویژه دین مبین اسلام احترام ویژه قائل هستیم و در راستای دوری از تنشهای مذهبی و قومی گام برمیداریم.
کاوشگران موفق شدند تعداد بسیاری قطعه سنگی حاوی نقشبرجسته و نیز کتیبه در تونلهای زیر زمینی و آبراهههای کاخ تچر کشف کنند. این قطعه سنگها، حامل نگارههای گیاهی و انسانی اند و روی یکی از این سنگها خط میخی به چشم میخورد.