نهم آذر که آذر روز نام دارد پیوسته با آذر (آتش) میباشد. روی هم رفته آتش نزد ایرانیان بسیار ارزشمند بوده و یکی از بنمایههای چهارگانه بوده است. ایرانیان باستان دیدگاه نیکی به آتش داشتند و همواره این پدیده شگفت انگیز هستی را ستایش میکردند.
ابوریحان بیرونی در کتاب ارزشمند آثارالباقیه درباره این روز اینچنین نوشته است:
این روز به افروختن آتش احتیاج می یابند و این روز عید آتش است و به نام فرشته ای که به همه آتش ها موکل است موسوم است و زردشت امر کرده که در این روز آتشکده ها را زیارت کنند و قربانیها به آتش نزدیک کنند و در امور عالم مشاوره کنند (1).
در ادامه سرودههایی درباره جشن آذر و آتش و رویکردهای مینوی به در سخنگان پارسی میآوریم:
ای ماه، رسید ماه آذر
برخیز و بده می چو آذر
…
آذر بفروز و خانه خوش کن
زآذر صنما به ماه آذر
(مسعود سعد سلمان)
آتش عشق است کاندر نی فتاد
جوشش عشق است کاندر می فتاد
…
آتش است این بانگ نای و نیست باد
هر که این آتش ندارد نیست باد
(مولانا)
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
(حافظ)
از آن به دیرِ مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
(حافظ)
به باغ، تازه کن آیین دین زردشتی
کنون که لاله برافروخت آتش نمرود
(حافظ)
از آن رو آتش افشانیم در دشت
که از اندیشه روشن نشانی ست
(ادیب برومند)
شراری که ایران از آن روشن است
همان روشنی بخش جان و تن است
…
به تو گوید این آتش دل فروز
بسی داستانها به صد ساز و سوز
(عبدالحسین سپنتا)
چو بهمن روز و بهمنگان، سپیدی هَمرَهَت باشد
چو آتشهای آذرگان، همیشه زندگانی باد
(مجید خالقیان)




