در تاریخ بخارای نرشخى به برگزاری جشن سوری اشاره میشود و در شاهنامه فردوسی هم پس از داستان گذر سیاوش از آتش آمده است: «سه روز اندر آن سور می در کشید». گویی پریدن از آتش هم یادآور همان گذر سیاوش از آتش میباشد و شاید آمدن واژه «سور» در این ابیات و همچنین پریدن از روی آتش بی ارتباط با چهارشنبه سوری نباشد. لازم به ذکر است که آشنایی ایرانی فرهنگان با روزهای هفته مربوط به دوران پس از اسلام نیست بلکه پیش از اسلام هم ایرانیان آشنایی داشتند (نگاه کنید به: چهارشنبه سوری در منابع کهن).
امروز مردم ما با چهارشنبه سوری به استقبال نوروز میروند و با سیزده به در به صورت رسمی به جشنهای نوروزی پایان میدهند. جالب آنکه هر دو جشن با ایزد تیر یا تیشتر ارتباط دارند (نگاه کنید به: پیوند «چهارشنبه سوری» و «سیزده به در» با تیر).
به طور کلی چند دهه است که برخی به دنبال تخریب چهارشنبه سوری و حذف آن از فرهنگ ایرانیان هستند. البته به دلیل نفوذ عناصر فرهنگی بیگانگان (از جمله مواد آتش بازی های خطرناک همرا با آتش زا و…) و نبود مدیریت درست، شاهد حوادث ناگواری در این روز هستیم.
یک موضوع، بحثهای اقتصادی و سیاسی است که منجر به این شرایط شده است. به راستی چه کسانی و با وابستگی به کجا سالانه مقادیر زیادی از این کالاها وارد میکنند و چرا جلوی واردات این نوع از کالاهای خارجی گرفته نمیشود؟
اما از نظر فرهنگی آیا بهتر نیست به جای آنکه برگزاری چهارشنبه سوری را کار احمقها بدانیم و به دنبال تخریب و نابود کردن این جشنها باشیم، با سازماندهی مراسمها و آگاهی درباره دیدگاه نیاکانمان به دنبال برگزاری سالم این جشنها باشیم؟ آیا توجه و آگاهی به دیدگاه نیک نیاکان ما نسبت به آتش و آب نمی تواند راه گشا باشد؟