در تاریخ بخارای نرشخى آشکارا به برگزاری جشن سوری اشاره میشود و در شاهنامه فردوسی هم پس از داستان گذر سیاوش از آتش صراحتا آمده است: «سه روز اندر آن سور می در کشید». پریدن از آتش هم یادآور همان گذر سیاوش از آتش میباشد. امروز مردم ما با چهارشنبه سوری به استقبال نوروز میروند و با سیزده به در به صورت رسمی به جشنهای نوروزی پایان میدهند.
نوشتارها درباره چهارشنبه سوری:چهارشنبه سوری
اگر جایگاه سیاوش در هنر و آیینهای سغد باستان را کنار روایت نرشخی درباره جشن سوری بگذاریم، میتوان گفت ارتباط این جشن با داستان سیاوش چندان دور از ذهن نیست. به ویژه آنکه دیوارنگاریهایی شبیه به داستان سودابه و سیاوش از سغد باستان هم به دست آمدهاند. از سوی دیگر چنانچه به واژه «سور» در شاهنامه فردوسی پس از گذر سیاوش از آتش توجه کنیم و این موضوع هم در کنار شواهد دیگر بگذاریم، شواهدی همخوان از ارتباط جشن سوری با داستان سیاوش به دست میآید.
امروز مردم ما با چهارشنبه سوری به استقبال نوروز میروند و با سیزده به در به صورت رسمی به جشنهای نوروزی پایان میدهند. جالب آنکه هر دو جشن با ایزد تیر یا تیشتر ارتباط دارند. تیر ایزد باران است که بر خشکسالی چیره میشود و باران در فصل بهار که با نوروز آغاز میشود به اوج میرسد. در طول تاریخ جشنها با تغییراتی همراه بودند و عناصر نوینی به آنها افزوده میشده است. برخی از جشنها در دوران قدیم اهمیت فراوانی داشتند و از یادها رفتهاند و برخی دیگر از اهمیت کمتری برخوردار بودند اما به مرور اهمیت یافتهاند.
من ایرانی ام پس چهارشنبه سوری را ایرانی برگزار می کنم. در شاهنامه فردوسی پس از داستان گذر سیاوش از آتش آمده است: «سه روز اندر آن سور می در کشید». پریدن از آتش هم یادآور همان گذر سیاوش از آتش میباشد و شاید آمدن واژه «سور» در این ابیات و همچنین پریدن از روی آتش بی ارتباط با چهارشنبه سوری نباشد. لازم به ذکر است که آشنایی ایرانی فرهنگان با روزهای هفته مربوط به دوران پس از اسلام نیست بلکه پیش از اسلام هم ایرانیان آشنایی داشتند...
در تاریخ بخارای نرشخى آشکارا به برگزاری جشن سوری اشاره میشود و در شاهنامه فردوسی هم پس از داستان گذر سیاوش از آتش صراحتا آمده است: «سه روز اندر آن سور می در کشید». پریدن از آتش هم یادآور همان گذر سیاوش از آتش میباشد و شاید آمدن واژه «سور» در این ابیات و همچنین پریدن از روی آتش بی ارتباط با چهارشنبه سوری نباشد. لازم به ذکر است که آشنایی ایرانی فرهنگان با روزهای هفته مربوط به دوران پس از اسلام نیست بلکه پیش از اسلام هم ایرانیان آشنایی داشتند. حداقل در همان بخشهایی که پس از اسلام پایگاه بزرگی برای فرهنگ ایرانی شد (همانند سمرقند و بخارا) و اشاره آشکاری به برگزاری جشن سوری در آن مناطق وجود دارد. شواهدی از بزرگداشت سیاوش در دوران باستانی آن مناطق هم وجود دارد.
در آیینهای میهنی و مذهبی ما داستانهای مربوط به سیاوش دلیر نقش مهمی ایفا میکند. در شاهنامه دو داستان بسیار مشهور درباره سیاوش وجود دارد، پایان یکی از آنها خوشایند و فرجام دیگری تلخ و ناگوار است. جالب آنکه شاید تا به امروز این داستانها در جشنها و سوگواریهای ما بسیار تأثیر گذار بودند.