نام: سیاوش (سیاوخش)
نام پدر: کی کاووس (پادشاه ایران)
پرورش یافته نزد: رستم دستان
شاید این روزها کمتر به این توجه کنیم که در آیینهای میهنی و مذهبی ما داستانهای مربوط به سیاوش دلیر نقش مهمی ایفا میکند. در شاهنامه دو داستان بسیار مشهور درباره سیاوش وجود دارد، پایان یکی از آنها خوشایند و فرجام دیگری تلخ و ناگوار است.
جالب آنکه شاید تا به امروز این داستانها در جشنها و سوگواریهای ما بسیار تأثیر گذار بودند.
سیاوش پاکدامن و جشن سوری (چهارشنبه سوری)
داستان سیاوش و سودابه در شاهنامه حاکی از پاکدامنی این جوان زیبای ایرانی است. بی گناهی سیاوش به اثبات میرسد و این جوان بزرگوار سودابه را میبخشد.
پایان این داستان با جشن و شادی همراه است و برخی از پژوهشگران معتقدند جشن سوری که امروز با نام چهارشنبه سوری میشناسیم ریشه در این افسانه دارد.
سووشون و عزاداری در ماه محرم
بسیاری از آیینهای ماه محرم ریشه در سوگواری برای سیاوش دارد. چنین مینماید که در دوران دیلمیان (آل بویه) هر سال چندین روز به سوگواری برای امام حسین (ع) و یارانش اختصاص داشته است و طی این هفته دستههایی در کوچهها به راه میافتادند. این سوگواریها، بازماندههایی از دوران باستان بود که به یاد داستان غم انگیز مرگ سیاوش بدست تورانیان، مراسمی با چنین تشریفاتی بر پا میگردید (۱).
داستان مرگ سیاوش هم حاکی از نیک سیرتی و همچنین وفا داری سیاوش به قول و پیمانش است.
پانویس:
۱- نگاه کنید به: ماسه، هانری (۱۳۳۹). تاریخ تمدن ایران. ترجمه جواد محبی. تهران: گوتنبرگ.