در آن مداحی، بسیاری از مفاخر شعر و ادب پارسی (فردوسی، حافظ، مولوی، نظامی و…)، به فدای شاعر «بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا» خوانده شدند!! سوال آنجاست که آیا مداح مورد بحث (یا شاعر) درباره شاعر «بر مشامم میرسد» پژوهشی کرده است؟! بر اساس گفته دکتر حشمتالله پاکطینت، شاعر شعر «بر مشامم میرسد» ناصرالدین شاه قاجار است... چه اشعار شاعران فدای ناصرالدین شاه شده باشند و چه خود شاعران، چیزی تغییر نمیکند. یک شعر اشتباه گفته شده که گویا دلیل اصلی آن ناتوانی شاعر در انتقال مفاهیم بوده است.
چندی پیش در یکی از هیئتهای عزاداری کشور، یک مداح (مهدی رعنایی)، شعری را اجرا کرد که بسیاری از مفاخر شعر و ادب پارسی را به فدای شاعر شعر «بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا» خواند!! البته بعدها ادعا کردند که منظور اشعار این مفاخر بوده است نه خود مفاخر!
مشخص است که شاعر این مداحی در انتقال مفاهیم موفق نبوده است و به جای آنکه مدح امام سوم شیعیان و یاران او را کند، فقط مدح اغراق آمیز و افراطی یک شاعر (شاه قاجاری) را کرده است و محتوای شعر حالتی توهین آمیز به شاعران بزرگ ادبیات پارسی پیدا کرده است!
سوال آنجاست که آیا مداح مورد بحث (یا شاعر) درباره شاعر «بر مشامم میرسد» پژوهشی کرده است؟! بر اساس گفته دکتر حشمتالله پاکطینت، شاعر شعر «بر مشامم میرسد» ناصرالدین شاه قاجار است (۱).
به هر حال شاعر «بر مشامم میرسد» هر کس که باشد چه ناصرالدین شاه چه شاعر گمنام دیگر، به هیچ وجه کارنامهای به شکوهمندی مفاخر پارسیگوی ندارد.
در واقع ترانهای که این مداح میخواند بیشتر از آنکه عاشورایی باشد یا در رثای امام سوم شیعیان باشد، مدح افراطی یک شاه قاجاری است! به طوری که اشعار بزرگانی مانند فردوسی، حافظ، مولوی، نظامی و… فدای شعر ناصرالدین شاه قاجار شدهاند!!
در اینجا متن شعر آن مداحی را قرار میدهیم:
کل دیوانِ نظامی، رودکی و دهلوی
انوری و عنصری، خاقانی و صد مولوی
قصههای شاهنامه، رستم و اسفندیار
شعرهای سعدی و خیام و صدها شهریار
هاتف و عطار و صائب، حافظ و اهل شهود
به فدای شاعری که این دوبیتی را سرود
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنهی آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
پس از انتقاداتی که به این مداحی صورت گرفت، مداح مورد بحث منتقدان را بی سواد خواند!!! بار دیگر در هیئت از آن واقعه یاد شد و در جوابیهای که مداحی شد و شماری مرد لُخت هم بدنهای خود را تکان میدادند، اینچنین گفته شده است:
می شود فهمید حتی با نگاه ظاهری
من نگفتم شاعری باشد فدای شاعری
حرف من این بوده اشعار تمام شاعران
به فدای شاعر این شعر پس کامل بخوان
ضمن اینکه هر کسی خواندن نوشتن قادر است
خوب میداند که اغراق از فنون شاعر است
اندکی دقت کنید این بیسوادی کافی است
این همه قصد و مرض، بیاعتقادی کافی است
سپس شروع به خواندن همان شعر قبلی کرد! این مداح با این جوابیه کار را خراب تر کرد و به جای عذرخواهی منتقدان را «بی سواد» خواند!! ولی به راستی چه کسی بی سواد است؟! مشخص است که اصلا دغدغه دوستداران فرهنگ و ادب ایرانی را درک نکرده و در دنیای دیگری سیر میکند!
آری اغراق بخشی از شعر است ولی سوال آنجاست که به چه قیمتی؟ در مداحی همه فدای یک شاه قاجاری شدند! آن هم شاهی که در حالت مستی حکم اعدام صادر میکرد و حتی در زمان او بخشهایی از خاک ایران جدا شد! گاهی هم او شعر میگفت گاهی نقاشی میکرد و... ولی آثار او به هیچ وجه به گرد پای هنرمندان بزرگ فرهنگ ایرانی نمیرسد.
چه اشعار شاعران فدای ناصرالدین شاه شده باشند و چه خود شاعران، چیزی تغییر نمیکند. یک شعر اشتباه گفته شده که گویا دلیل اصلی آن ناتوانی شاعر در انتقال مفاهیم بوده است.
مداح هم برای شور دادن به مراسم آن را خوانده است تا مخاطبان که همه با شعر «بر مشامم» آشنا هستند، محکمتر سینه بزنند تا مجلس گرمتر شود! بهتر بود به جای ادامه یاوه سرایی عذرخواهی صورت میگرفت.
شوربختانه سالهاست که چنین سخنان ایرانستیزانه و تفرقهافکانهای در مراسمهای مذهبی گفته میشود. آن هم در مراسمهایی که توسط نهادهای رسمی پشتیبانی میشوند.
نمونه دیگر چنین مواردی، سخنانی علیه نوروز بود: «حالا چی شده؟!، زمستون شده بهار، به درک!!!… همه منتظرن یه توپی میخواد در بشه»!! امیدواریم این کارها در نتیجه فعالیتهای سازماندهی شده برای تحقیر فرهنگ ایرانی نبوده باشد!
به هر روی بهتر است پاسخ این شعر با شعر داده شود. در پایان شعری که در پاسخ به یاوه سراییهای آن مداح که به تازگی سروده شده است را میآوریم: