خرافات
علی اکبر رائفی پور چندی پیش درباره نوروز سخنان توهین آمیز دیگری به زبان آورد. رائفی پور در سخنانی بی شرمانه نوروز جشن ملی ایرانیان را مسخره کرد و با واژههای توهین آمیز گفته بود: "حالا چی شده؟!، زمستون شده بهار، به درک!!!... همه منتظرن یه توپی میخواد در بشه"!!
جشن نوروز علاوه بر آنکه آغاز بهار است و انسان از زیبایی طبیعت لذت می برد، جشنی علمی است که می تواند نماد مبارزه خرد با خرافات و نادانی باشد. تصور نکنیم که این گاهشماری به سادگی به دست آمده است. به راستی تعیین گاهشماری با توجه به فصلهای سال یکی از دستاوردهای بزرگ بشر بوده است که طی هزاران سال به دست آمده است!!
به راستی در سده ۲۱ ما باید نوشتههایی درباره جاودگری را باور کنیم؟! ایرانستیزان به منابعی استناد میکنند که نویسندههای آنها به جادوگری و رمالی اعتقاد داشتهاند. از طرفی این نویسندهها گویا آشنایی چندانی با تاریخ و جغرافیای ایران نداشتهاند به طوری که یکی از آنها نوشته است پاسارگاد و آرامگاه کوروش بزرگ در شرق پارسه (تخت جمشید) قرار داشته است!!! در صورتی که می دانیم پاسارگاد در شمال غربی پارسه قرار دارد. تنقاضات در نوشته بیگانگان فراوان است. برای مثال اگر بر اساس این نوشتهها هوشتانه جادوگر بود پس باید پذیرفت خیلی از دانشمندان یونانی مانند افلاطون و فیثاغورث هم به دنبال یادگیری جادو بودند! به نظر میرسد برخی از اروپاییان وقتی سطح بالای علم و دانش ایرانیان و کارهایی مانند کیمیاگری را درک نمیکردند، آن را به جادو و جمبل و… مرتبط میساختند. همانطور که درک درستی از موقعیت جغرافیایی ایران نداشتند. با وجود آنکه هوشتانه و حتی دیگر دانشمندان ایرانی شهرت جهانی داشتند ولی دانش ما درباره آنها اندک است. دلیل این دانش اندک هم یورش و سلطه بیگانگان بوده است.