خرافات
در آن مداحی، بسیاری از مفاخر شعر و ادب پارسی (فردوسی، حافظ، مولوی، نظامی و…)، به فدای شاعر «بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا» خوانده شدند!! سوال آنجاست که آیا مداح مورد بحث (یا شاعر) درباره شاعر «بر مشامم میرسد» پژوهشی کرده است؟! بر اساس گفته دکتر حشمتالله پاکطینت، شاعر شعر «بر مشامم میرسد» ناصرالدین شاه قاجار است... چه اشعار شاعران فدای ناصرالدین شاه شده باشند و چه خود شاعران، چیزی تغییر نمیکند. یک شعر اشتباه گفته شده که گویا دلیل اصلی آن ناتوانی شاعر در انتقال مفاهیم بوده است.
نوروز به خودی خود میتواند پاسخ دندان شکنی به یاوهسراییها باشد چرا که نشان دهنده علاقه و پایبندی ما به پژوهشهای دانشورانه است نه خرافات! این جشن باستانی در لحظه اعتدال بهاری گرامی داشته میشود که لحظهای اخترشناسانه است. وقتی چنین جشن دانشورانهای وجود دارد، طبیعی است که پیروان خرافات که ترویج دهنده بیدانشی و بیخِرَدی هستند، از جشن خِرَدمندانه استقبال نمیکنند و به دنبال تخریب این جشن باستانی هستند.
علی اکبر رائفی پور چندی پیش درباره نوروز سخنان توهین آمیز دیگری به زبان آورد. رائفی پور در سخنانی بی شرمانه نوروز جشن ملی ایرانیان را مسخره کرد و با واژههای توهین آمیز گفته بود: حالا چی شده؟!، زمستون شده بهار، به درک!!!... همه منتظرن یه توپی میخواد در بشه!!
به راستی در سده ۲۱ ما باید نوشتههایی درباره جاودگری را باور کنیم؟! ایرانستیزان به منابعی استناد میکنند که نویسندههای آنها به جادوگری و رمالی اعتقاد داشتهاند. از طرفی این نویسندهها گویا آشنایی چندانی با تاریخ و جغرافیای ایران نداشتهاند به طوری که یکی از آنها نوشته است پاسارگاد و آرامگاه کوروش بزرگ در شرق پارسه (تخت جمشید) قرار داشته است!!! در صورتی که می دانیم پاسارگاد در شمال غربی پارسه قرار دارد. تنقاضات در نوشته بیگانگان فراوان است. برای مثال اگر بر اساس این نوشتهها هوشتانه جادوگر بود پس باید پذیرفت خیلی از دانشمندان یونانی مانند افلاطون و فیثاغورث هم به دنبال یادگیری جادو بودند! به نظر میرسد برخی از اروپاییان وقتی سطح بالای علم و دانش ایرانیان و کارهایی مانند کیمیاگری را درک نمیکردند، آن را به جادو و جمبل و… مرتبط میساختند. همانطور که درک درستی از موقعیت جغرافیایی ایران نداشتند. با وجود آنکه هوشتانه و حتی دیگر دانشمندان ایرانی شهرت جهانی داشتند ولی دانش ما درباره آنها اندک است. دلیل این دانش اندک هم یورش و سلطه بیگانگان بوده است.
شاید کمتر کشوری در دنیا وجود داشته باشد که هویت ملی خود را تا این حد مسخره کنند و برای آن جک بسازند!! گویی هویت ملی و عناصر فرهنگی ایرانی، بازیچهای برای خندیدن شده است. این موضوع را در تمسخر واژههای سره ایرانی سالهاست مشاهده میکنیم. اخیرا تمسخر نامهای سرداران ایرانی رواج پیدا کرده است تا جایی که حتی برخی برای با نمک شدن جک هایشان نامها را تحریف میکنند.
قطعا همه ما در برابر آنچه نشر میدهیم مسئولیم . پس لازم است پیش از انتشار هر مطلب یا عکس و … اولا از مستند و معتبر بودن اطمینان حاصل کنیم. حتی اگر مشکوک هستیم بهتر است منتشر نکنیم . چه بسی با نیت میهن پرستی آب به آسیاب دشمن بریزیم. در واقع ممکن است ایران ستیزان بخواهند از احساسات میهن پرستانه ما برای اهداف شوم خودشان سوء استفاده کنند.