تاریخ و فرهنگ ایران زمین

نقدی بر دیدگاه‌های آخرالزمانی مسیحیان انجیلی درباره ایران

نگاهی کوتاه:

برخی از مسیحیان انجیلی و همچنین صهیونیست‌های مسیحی صراحتا بیان کردند که جنگ ایران و اسرائیل مرتبط با پیش‌گویی حزقیال است. از طرفی برخی از آنها معتقدند ایران در آخرالزمان به شکوه تمدنی باز می‌گردد. هم متون پیش‌گویانه و هم برداشت‌هایی که امروز از آنها می‌شود، نشان دهنده دانش اندک درباره تمدن‌های باستانی است. نمی‌توان پس از چند هزار سال، خواب‌ها را با وقایع امروز تطبیق داد! بنابراین چنین نتیجه گیری‌هایی بیشتر شبیه به خرافات است.

حزقیال
حزقیال

پیش‌گفتار

جنگ سال ۱۴۰۴ که با حمله گسترده نتانیاهو به ایران همراه بود، واکنش‌های آخرالزمانی مسیحیان انجیلی در بر داشت.

افکار آخرالزمانی مسیحیان انجیلی و صهیونیست‌های مسیحی درباره ایران قابل توجه است.

برخی از آنها معتقدند که جنگ سال ۱۴۰۴ در کتاب مقدس و فصلی از کتاب حزقیال پیش‌گویی شده است و حتی آنها از اسرائیل حمایت کردند.

از طرفی برخی از آنها بر اساس بخشی از کتاب ارمیا نتیجه گرفتند که ایران در آخرالزمان به شکوه تمدنی باز می‌گردد.

به گزارش الجزیره، مجله فرانسوی «تریبون کریتیَن» (منبر مسیحی) با عنوان «اسرائیل و ایران: آیا پیشگویی حزقیال محقق می‌شود؟» اعلام کرد که شدت رویارویی میان اسرائیل و ایران نشان می‌دهد این درگیری چیزی فراتر از رقابت استراتژیک صرف است: «این جنگی است با ریشه‌هایی توراتی که هزاران سال پیش توسط پیامبر حزقیال پیش‌بینی شده است.» (1).

این در حالی است که بسیاری از پیش‌گویی‌های کتب عهد عتیق، در قالب رویا و خواب و خیال مطرح شده است. هر کدام از ما وقتی خوابی می‌بینیم با تمایلات و اطلاعات ما آمیخته می‌شود و یافتن حقیقت آن خواب برای خود ما دشوار است. شرایط زمانی و مکانی در خواب‌ها تاثیر گذار است.

نمی‌توان پس از چند هزار سال، خواب‌ها را با وقایع امروز تطبیق داد! بنابراین چنین نتیجه گیری‌هایی بیشتر شبیه به خرافات است.

هم متون پیش‌گویانه کتب عهد عتیق و هم برداشت‌هایی که امروز از آنها می‌شود، نشان دهنده دانش اندک درباره تمدن‌های دیگر از جمله تمدن‌های ایران باستان و ایلام باستان است.

گرچه این خرافات برای بسیاری از ما قابل قبول نیست ولی متاسفانه شواهد نشان می‌دهد که مسیحیان انجیلی و صهیونیست‌های مسیحی بر روی سیاست مداران دنیا نفوذ دارند (2). گویا از سیاستمداران خواسته می‌شود چیزی شبیه به پیش‌گویی‌ها پدید آورند! ولی می‌دانیم که هیچ‌گاه نمی‌توان آنها را عینا پیاده سازی کرد و برای همین تناقضات آشکاری پیش می‌آید.

این موارد علاوه بر تاثیر روی اقدامات سیاستمداران، خوراک خوبی برای تبلیغات در جوامع مسیحی هم هست!

آیا در کتاب حزقیال جنگ‌ ایران و اسرائیل پیشگویی شده است؟

برخی از مسیحیان انجیلی و همچنین صهیونیست‌های مسیحی صراحتا بیان کردند که جنگ ایران و اسرائیل در سال ۱۴۰۴ مرتبط با فصل‌های ۳۸ و ۳۹ کتاب حزقیال است.

از جمله می‌توان به گفته‌های ویلیام کونیک، گری لاری و دونا جولی اشاره کرد.

گری لاری توضیح داده است که بر اساس پیش‌گویی‌ها قوم یهود در سراسر جهان پراکنده خواهند شد و در نهایت دوباره گرد هم خواهند آمد. چیزی که انجیلی‌ها باور دارند با تاسیس دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و یکپارچه شدن اورشلیم در سال ۱۹۶۷ تحقق یافت.

گری لاری معتقد است «از آن زمان، ساعت زمانِ پیش‌گویی‌ها شروع به تیک‌تیک کرد.». در نهایت لاری با اشاره به پیش‌گویی‌های حزقیال، می‌گوید: «یکی از دلایلی که خدا ایالات متحده را برکت داده، این است که ما در کنار دوست خود، اسرائیل، ایستاده‌ایم. امیدوارم که به این حمایت ادامه دهیم» (3).

از سخنان مسیحیان انجیلی می‌توان برداشت کرد که باور دارند بر اساس رویای حزقیال، شکست دشمنان اسرائیل سرآغاز عصر مسیحایی خواهد بود.

در کتاب حزقیال چه نوشته شده است؟

اگر اشخاصی به دنبال تطبیق متون پیش‌گویانه با وقایع امروز باشند، یا بخواهند چیزی شبیه به پیش‌گویی‌ها پدید بیاورند، گاهی بخش‌های مهم متن اصلی را نادیده می‌گیرند و طوری القا می‌کنند که وقایع امروز کاملا مانند نوشته کتب عهد عتیق است!

در صورتی که تفاوت‌ها بسیار زیاد است. پیش‌گویی‌ها مبهم و ناسازگار با وقایع حال هستند.

در کتاب حزقیال فصل ۳۸، از یک حمله گسترده به سرزمین اسرائیل سخن می‌گوید که در آن، جوج (Gog) فرمانده یا شاهی از سرزمین ماجوج با ائتلافی از اقوام مختلف به اسرائیل حمله می‌کند.

بیایید با هم بخش‌هایی از کتاب حزقیال را بخوانیم و بعد به بررسی آن‌بپردازیم:

حزقیال، فصل ۳۸:

۵- پارس، كوش، و فوط هم با تمام سلاح‌های خود به تو [=جوج] خواهند پيوست.

۶- تمام لشكر سرزمين جومر و توجرمه از شمال، و نيز بسياری از قوم‌های ديگر، به تو [=جوج] ملحق خواهند شد. 

۱۸- اما وقتی برای خراب كردن مملكت اسرائيل بيايی، خشم من افروخته خواهد شد.

۱۹- من با غيرت و غضب گفته‌ام كه در آن روز در اسرائيل زلزله مهيبی رخ خواهد داد. 

۲۰- و در حضور من تمام حيوانات و انسان‌ها خواهند لرزيد. صخره‌ها تكان خواهند خورد و حصارها فرو خواهند ريخت.

۲۱- من كه خداوند هستم می‌گويم تو را ای جوج، به هر نوع ترسی گرفتار خواهم ساخت و سربازان تو به جان هم افتاده، يكديگر را خواهند كشت!

۲۲- من با شمشير، مرض، طوفان‌های سهمگين و سيل‌آسا، تگرگ درشت و آتش و گوگرد با تو و با تمام سربازان و همپيمانانت خواهم جنگيد.

۲۳- به اين طريق عظمت و قدوسيت خويش را به همه قوم‌های جهان نشان خواهم داد و آنها خواهند دانست كه من خداوند هستم.»

حزقیال، فصل ۳۹:

۱- «ای انسان خاكی، باز درباره جوج پيشگويی كن و بگو: «ای جوج كه پادشاه ماشک و توبال هستی، خداوند می‌گويد من بر ضد تو هستم.

۲- تو را از راهی كه می‌روی باز می‌گردانم و از شمال به طرف کوه‌های اسرائيل می‌آورم.

۳- سلاح‌های سپاهيانت را از دستهای‌شان می‌اندازم.

...

۶- بر ماجوج و تمام همپيمانانت كه در سواحل در امنيت زندگی می‌كنند، آتش می‌بارانم و آنها خواهند دانست كه من خداوند هستم.»

...

۱۷- خداوند به من فرمود: «ای انسان خاكی، تمام پرندگان و جانوران را صدا كن و به آنها بگو كه خداوند می‌گويد: بياييد و قربانی‌ای را كه برای شما آماده كرده‌ام بخوريد. به کوه‌های اسرائيل بياييد و گوشت بخوريد و خون بنوشيد!

۱۸- گوشت جنگاوران را بخوريد و خون رهبران جهان را بنوشيد كه مانند قوچها، برهها، بزها و گاوهای پرواری ذبح شده‌اند (4).

آوردن «پارس» در پیش‌گویی‌های حزقیال عجیب می‌نماید. چرا که تخمین‌هایی که برای دوران زندگی حزقیال زدند، از سال ۶۲۳ تا ۵۷۱ پیش از میلاد است. یعنی پیش از شاهنشاهی کوروش بزرگ و پیش از آنکه هخامنشیان و پارس‌ها در سطح جهان مشهور شوند!

در آن دوران مادها فرمانروایی گسترده‌ای داشتند و در متون آن زمان برای اشاره به شاهنشاهی بزرگی که ایران امروز را در بر داشت به فرمانروایی مادها اشاره می‌کردند نه فرمانروایی پارس‌ها‍!

همواره اصالت متون در تاریخ‌پژوهی اهمیت دارد و نیاز به پژوهش درباره اصالت چنین متونی وجود دارد.

اینکه به راستی همه این متن‌ها از دوران حزقیال به جا مانده باشد و هیچ تغییری در آن رخ نداده باشد، نیاز به پژوهش‌هایی در حوزه سند شناسی است و باید تصحیح‌های مفصل صورت بگیرد که قطعا پژوهش‌هایی نیست که ما به تنهایی بتوانیم انجام دهیم.

البته این بدان معنا نیست که پارس‌ها اصلا وجود نداشتند، ولی اینکه در آن دوران از پارس‌ها سخن گفته شده، عجیب است.

تناقضات انطباق وقایع امروز با پیش گویی حزقیال

اینکه صرفا نام پارس و اسرائیل در یک پیش‌گویی بیاید دلیلی نمی‌شود که آن را مرتبط با جنگ سال ۱۴۰۴ بدانیم!

تفاوت‌های اساسی بین وقایع امروز با پیش‌گویی حزقیال وجود دارد و در رویای حزقیال تصویری اساطیری و داستانی ترسیم شده است.

بر اساس کتاب حزقیال، جنگ علیه اسرائیل به رهبری پارسیان نیست!

جالب آنکه در پیشگویی حزقیال جنگ اصلا به رهبری پارسیان نیست! بلکه به رهبری پادشاهی با نام جوج و از سرزمین ماجوج است. سپاهیان پارس، تحت فرمان آن پادشاه یا متحد آن پادشاه هستند!

پس اساسی‌ترین نکته با پیشگویی حزقیال تطابق ندارد و صرفا تلاش می‌شود که آن را با رویای حزقیال مرتبط کنند.

در میان اقوام و مللی که به عنوان هم‌پیمان جوج ذکر می‌شود فقط و فقط اشاره‌ای کوتاه به پارس‌ها می‌شود. 

اقوام و ملل در پیشگویی و تفاوت‌ها با وقایع امروز

در این پیش‌گویی علاوه بر پارس از اقوام و مللی مانند کوش، فوط و سرزمین‌هایی مانند ماشک و توبال نام برده می‌شوند که اصلا ردپای آنها در جنگ اخیر دیده نمی‌شود.

در اینجا توضیح خیلی مختصری درباره این اقوام و سرزمین‌ها می‌دهیم.

 

ماجوج

ماجوج یکی از اسرارآمیزترین نام‌ها در کتاب مقدس است و در داستان‌هایی که آخرالزمانی تفسیر می‌شوند نقش مهمی دارد.

در سفر پیدایش «ماجوج» یکی از پسران یافث، فرزند نوح است و اینکه عنوان یک سرزمین با نام او آمده است بیشتر نمادین به نظر می‌رسد.

همواره از سرزمین ماجوج در جایی در شمال یاد می‌شود و همین باعث شده است که آن را با سرزمین‌هایی که سکاها در آن ساکن بودند، برابر بدانند. قفقاز، جنوب روسیه، آسیای مرکزی، آناتولی و... از جاهایی است که برای ماجوج نام برند ولی هیچ کدام قطعی نیستند.

 

پارس

در کتب عهد عتیق، پارس بیشتر اشاره به شاهنشاهی بزرگ هخامنشی دارد. از نظر تاریخی پارس یک ایالت از شاهنشاهی هخامنشی بوده است.

در کتب عهد عتیق بارها از پادشاهی پارس و ماد یاد می‌شود که اشاره آشکاری به شاهنشاهی هخامنشی است.

یونانیان و سپس اعراب، پارس یا فارس را معادل با شاهنشاهی‌های بزرگ ایران می‌دانستند. در دوران ساسانیان نام‌های ایران و ایرانشهر با ریشه اوستایی برای شاهنشاهی بزرگ ایرانیان به کار می‌رفت ولی کماکان در جوامع دیگر از جمله در میان اعراب این شاهنشاهی بزرگ با نام فارس شناخته می‌شد و همین موضوع در کتاب‌های پس از اسلام راه یافت (ن.ک: نگاهی به نام ایران در گذر تاریخ).

 

کوش (Cush)

کوش در متون کتاب مقدس اغلب به سرزمینی در جنوب مصر اشاره دارد، که با سرزمین‌های نوبه و سودان امروزی منطبق است. احتمال می‌رود گاهی به مناطقی در شرق آفریقا هم اشاره داشته باشد.

 

فوط (Put / Phut)

فوط نیز در متون عهد عتیق به سرزمینی در شمال آفریقا اشاره دارد. برخی فوط را با لیبی باستان یا نواحی غربی‌تر در شمال آفریقا (الجزایر یا تونس) همسان می‌دانند.

 

ماشک (Meshech)

ماشک یکی از پسران یافث است و معمولاً در کنار توبال ذکر می‌شود. این دو قوم اغلب با اقوام شمالی آناتولی (ترکیه امروزی) مرتبط شده‌اند. برخی پژوهشگران ماشک را با منطقه‌ای نزدیک به قفقاز در آسیای صغیر تطبیق داده‌اند.

 

توبال (Tubal)

توبال هم مانند ماشک، از فرزندان یافث است و معمولاً با نواحی آسیای صغیر مرتبط است.

 

می بینیم که به جز پارس، حضور سپاهیان گسترده از سرزمین‌هایی مانند روسیه، ترکیه، قفقاز و شمال افریقا در جنگ اخیر نیست! اساسا چندان شبیه به تصویری نیست که از سپاه یورشگر به اسرائیل در کتاب حرقیال ترسیم می شود.

 

زلزله و سیل و طوفان!

در پیش گویی‌های حزقیال ذکر می‌شود که خداوند با شمشير، مرض، طوفان‌های سهمگين و سيل‌آسا، تگرگ درشت، آتش و گوگرد با جوج سربازان و همپيمانش خواهد جنگيد.

اتفاقا این عذاب‌ها کلیدی ترین بخش هستند که باعث شکست سپاهیان جوج می‌شود.

کسانی که از انطباق جنگ اخیر با پیش‌‌گویی حزقیال می‌گویند، متن را کامل ذکر نمی‌کنند و بخش‌های دلخواه را گزینش می‌کنند؛ به طوری که به کلیدی‌ترین بخش این داستان نمی‌پردازند.

اینکه خداوند با زلزله و سیل به جنگ سپاهیان جوج که سپاهیان پارس هم پیمان او هستند تصویری اساطیری و داستانی از این روایت به ما می‌دهد!

می‌بینیم که امروز هیچ جا خبری از زلزله و سیل و تگرگ و آتش و... به صورت همزمان که باعث نابودی کشور یا کشورهایی شود نیست!

 

نظرات متفاوت و متناقض باورمندان به پیش‌گویی

همین ابهامات باعث شده است که گفته‌های برخی از مسیحیان انجیلی و صهیونیست‌های مسیحی در این باره با احتیاط مطرح شود و حتی گاهی متناقض به نظر برسند.

برای نمونه گری لاری می‌گوید آنچه امروز شاهدش هستیم، تحقق کامل آن پیش‌گویی نیست، اما بدون تردید، پیش‌درآمدی بر آن است.

این در حالی است که دونا جولی، صهیونیست مسیحی معتقد است که نبرد جوج و ماجوج با بهار عربی در سال ۲۰۱۱ آغاز شده و آیات پیش‌گویی «به آرامی در عصر مدرن به حقیقت می‌پیوندند» (۲).

وقتی بخواهند که خواب شخصی در چند هزار سال پیش را هر طور که شده با وقایع امروز تطبیق دهند، دچار این تناقضات می‌شوند. به طوری که یک جایش را مرتبط با بهار عربی می‌دانند و نهایتا مجبور می‌شوند اذغان کنند که هنوز محقق نشده است!

نابودی و شکوه تمدنی ایران در آخرالزمان

علاوه بر اشاره به پیش‌گویی‌های حزقیال و نبرد جوج و اسرائیل، پیش‌گویی‌های دیگر عهد عتیق مورد توجه برخی مسیحیان قرار گرفته است.

ویلیام کونیک، نویسنده انجیلی به مدیا لاین گفته است: «وقتی بدانید باید در کتاب مقدس به چه چیزی نگاه کنید، زمانه‌ای شگفت‌انگیز است… ما در روزهایی زندگی می‌کنیم که اشعیا، ارمیا، زکریا، دانیال و دیگران درباره‌اش سخن گفته‌اند» (۳).

به گزارش الجزیره تفاسیری درباره پیشگویی‌های ارمیا می‌شود که آینده متعلق به ایران است؛ و خداوند تخت خود را در ایلام خواهم نهاد. به طوری که ایران به کشوری مبلّغ تبدیل خواهد شد! (۱).

این برداشت‌ها از کتب عهد عتیق بسیار سطحی است و واقعیت‌های امروز جامعه ایران همخوانی ندارد.

در کتاب ارمیا چه نوشته شده است؟

در کتاب ارمیا از ایلام یاد شده است. یعنی تمدنی باستانی که صرفا بر بخشی از ایران امروزی فرمانروایی می‌کردند.

باز هم بیایید ببینیم در کتاب ارمیا چه نوشته شده است.

ارمیا، فصل ۴۹:

۳۴-۳۵- در آغاز سلطنت صدقیا، پادشاه یهودا، خداوند لشکرهای آسمان پیامی بر ضد ایلام به من داد و فرمود: «من کمانداران ایلام را که مایه قوت آنهاست، در هم خواهم کوبید.

۳۶- مردم ایلام را به هر سو پراکنده خواهم ساخت طوری که هیچ سرزمینی نباشد که آوارگان ایلام در آن یافت نشوند.

۳۷- من با خشم شدید خود، ایلام را دچار بلا و مصیبت خواهم کرد و ایشان را به دست دشمنانشان خواهم سپرد تا به کلی نابودشان کنند.

۳۸- من پادشاه و بزرگان ایلام را از بین خواهم برد و تخت سلطنت خود را در آنجا برقرار خواهم نمود.

۳۹- ولی در آینده، ایلام را دوباره کامیاب خواهم ساخت. من، خداوند، این را می‌گویم (5).

بررسی پیشگویی ارمیا با در نظر گرفتن تاریخ ایلام

هر کس که آشنایی با تاریخ جهان باستان داشته باشد، این پیش‌گویی ارمیا او را به یاد یورش سهمگین آشوربانی‌پال می‌اندازد.

به طوری که این یورش تاثیرات ویرانگر بر ایلام گذاشت.

ولی بعدها کوروش بزرگ که ابتدا پادشاه شهر انشان، از شهرهای باستانی ایلام بود، توانست شاهنشاهی هخامنشیان را پدید آورد که حتی لودیه و بابل هم بخشی از آن بودند. کوروش در کتاب اشعیای نبی، فصل‌های ۴۴ و ۴۵ تا حد منجی از جانب خداوند بالا رفته است.

تمدن ایلام در دوران هخامنشیان جایگاه ویژه‌ای داشت و شوش یکی از شهرهای مهم آن روزگار بوده است.

این رویدادها هماهنگی نسبی با پیشگویی ارمیا دارد که ابتدا تمدن ایلام آسیب دید (البته به کلی ویران نشد) و سپس کامیاب شد!

ولی یک ابهام اساسی وجود دارد و آنکه بر اساس این متن ارمیا گفته است در سال اول پادشاهی صدقیا خداوند این موارد را گفته است!

تخمین‌هایی که برای سال اول پادشاهی صدیقا می‌زنند سال ۵۸۶ پیش از میلاد است. در صورتی که یورش آشوربانی‌پال سالها قبل از آن رخ داده بود.

پیش گویی ارمیا در زمانی بوده است که پادشاهانی در شوش و انشان حکمرانی می‌کردند و نیاکان کوروش بزرگ، حاکمان انشان بودند (6).

منطقا پیشگویی درباره آینده سخن می‌گوید نه گذشته!!

از سال ۵۸۶ پیش از میلاد به بعد یورش گسترده و سهمگینی گزارش نشده است که ایلام ویران شود و مردم آن پراکنده شوند!

این موضوع باز هم ابهاماتی را درباره نوشته‌های منسوب به ارمیا به وجود می‌آورد. به هر حال پیشگویی درباره ایلام از دوران ارمیا به بعد تحقق نیافت.

شاید همین ابهامات باعث شد، برخی از مسیحیان نگاهی آخرالزمانی به این پیش‌گویی‌ها پیدا کنند و چون تمدن ایلام در بخشی از ایران امروز قرار داشته است، آن را به وقایع قرون اخیر ربط دهند!

این برداشت‌ها بیشتر دست و پا زدن برای اثبات حقانیت پیش‌گویی‌ها است. بیشتر شبیه به افکار خرافی است.

اینکه تمدن ایران در آینده به شکوفایی برسد چیزی دور از ذهن نیست.

بارها یورش‌های سهمگین به ایران شده است. مانند یورش الکساندر مقدونی، سپاهیان خلفا و چنگیز خان مغول.

ولی پس از این یورش‌های سهمگین دوباره تمدن ایرانیان احیا شد. در همین سده‌های اخیر صفویان و افشاریان (با همه انتقادهایی که می‌توان به آنها کرد) قدرت منطقه‌ای و جهانی بودند.

اگر حکومت‌های ایران در همه جنبه‌های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی هوشیار باشند، کشور ایران استعدادهای فراوانی برای شکوفایی و تبدیل شدن به یک قدرت منطقه‌ای و جهانی را دارند. اگر صرفا محدود به جنبه‌های نظامی نباشند و مردم را با خود همراه کنند.

همواره خطر دشمن، خشکسالی و تباهی برای سرزمین‌های ایرانی وجود داشته است و از طرفی هراس از این خطرات باعث همگرایی و همبستگی می‌شده است که نتیجه همگرایی و همبستگی، شکوفایی فرهنگ و تمدن بوده است.

نگاه کنید به:

آنچه باید از دعای دور ماندنِ «دشمن، خشکسالی و دروغ» آموخت

 

آیا همه این یورش‌ها به ایران از الکساندر تا چنگیز را باید پیش‌گویی ارمیا بدانیم؟! آن هم پیش‌گویی‌هایی که درباره تمدن باستانی ایلام بوده است!

اگر ایرانیان با خِرَد، دانش و کوشش در راه شکوفایی میهن خود گام بردارند قطعا تبدیل به یک کشور نیرومند در سطح جهان خواهند شد. ولی اگر بنشینند تا پیش گویی ارمیا درباره تمدن ایلام!! تحقق یابد در فقر و فلاکت باقی خواهند ماند. 

پیش‌گویی‌هایی که هیچگاه تحقق نیافتند

ابهامات فقط درباره پیشگویی‌ها درباره تمدن ایلام وجود ندارد. 

برخی از پیش‌گویی‌های کتب عهد عتیق هیچگاه محقق نشدند. برای نمونه پیش‌گویی‌های ارمیا درباره شهر باستانی بابل در بین النهرین هیچگاه تحقق نیافت و حتی خلاف آن رخ داد. بر اساس پیش‌گویی‌های ارمیا امتی از طرف شمال بر بابل یورش می‌آورد، بابل را ویران می‌کنند و این شهر خالی از سکنه می‌شود!

آثار باستانی و گزارش‌های تاریخی کاملا خلاف این پیش‌گویی را نشان می‌دهند به طوری که شکوه تمدنی در دوران هخامنشیان و حتی پس از آن ادامه یافت. هیچگاه بابل در نتیجه یک یورش گسترده نابود نشد.

در نوشته‌های دیگر به صورت مفصل به بررسی این موضوع پرداخته‌ایم.

نگاه کنید به:

تورات و فتح بابل توسط کوروش بزرگ

ادامه شکوه تمدنی در بابل

پانویس:

 ۱- ن.ک: نبوءة حزقيال وحرب إيران وتمهيد الخلاص المسيحاني لإسرائيل | سياسة | الجزيرة نت

۲- این تاثیر در نامه مایک هاکبی (سفیر آمریکا در اسرائیل) که یک مسیحی انجیلی است کاملا آشکار است. مایک هاکبی طی یک نامه به دونالد ترامپ از رئیس‌جمهور ایالات متحده خواسته بود هنگام تصمیم‌گیری درباره جنگ اسرائیل و ایران، «به آسمان گوش فرا دهد».

هاکبی تأکید کرد که قصد فشار آوردن به رئیس‌جمهور را ندارد، بلکه می‌خواهد او را «تشویق» کند. او نوشت: «خدا تو را در باتلر، پنسیلوانیا نجات داد تا تأثیرگذارترین رئیس‌جمهور قرن باشی — و شاید در تمام تاریخ.»

 ۳- ن.ک: Operation Rising Lion and the hand of god: Is prophecy driving the war with Iran?

۴- ن.ک: کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر، حزقیال ۳۸

۵- ن.ک: ارمیا 49 | PCB انجیل | یوورژن

۶- در بندهای ۲۰ و ۲۱ استوانه کوروش، کوروش بزرگ اینچنین معرفی می شود:

من، کورش، پادشاه جهان … پسر کمبوجه، شاه بزرگ، شاه (شهر) انشان، نوه ی کورش، شاه بزرگ، شاه (شهر) انشان، … (ن.ک: ترجمه استوانه کوروش، ارفعی).

یک مُهر از پدر بزرگ کوروش هم به دست آمده است که گفته کوروش بزرگ در استوانه را تأیید می‌کند. بر روی این مهر اینچنین نوشته است: «کورش انزانی [انشانی]، پسر ششبش [چیش پیش]» (ن.ک: تصویر مهر کوروش یکم).

 

دیدگاه شما:



به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
نقدی بر دیدگاه‌های آخرالزمانی مسیحیان انجیلی درباره ایران