ماه بهمن یکی از سردترین ماههای سال است و ایرانیان باستان در این ماه روزهایی را با روشن کردن آتش گرامی میداشتند.
همواره در جشنهای ایرانی، امید به رهایی از تاریکی و سرما پررنگ بوده است ولی در جشنهای بهمن ماه این موضوع پررنگتر است و به انسان باستانی نوید آمدن روزهای سبز و پر نور را میداده است.
در این نوشتار به صورت خلاصه جشنها و روزهای ارزشمند بهمن ماه را معرفی میکنیم.
۱ بهمن: یادگاری از زادروز فردوسی
در شاهنامه فردوسی ابیات جالبی وجود دارند که به نظر میرسد فردوسی درباره زادروزش سخن میگوید:
چو آدینه هرمزد بهمن بود
برین کار فرّخ نشیمن بود!
می لعل پیش آورم، هاشمی
زبیشی که خُنبَش نگیرد کمی
چو شست و سه شد سال و شد گوش کر
ز گیتی چرا جویم آیین و فر؟
(فردوسی، ۱۳۸۴: ج ۶ / ص ۳۴۱)
گرچه با توجه به تحولات گاهشماری خورشیدی، یافتن تاریخ دقیق زادروز فردوسی دشوار است، اما یکم بهمن ماه کنونی هم یادگاری از فردوسی و زادروز او می باشد.
۲ بهمن: جشن بهمنگان (بهمنجه)
بهمنگان از جشنهای باستانی است که تا دورههای پس از اسلام در ایران رواج داشته است اما امروز جایگاه پیشین را ندارد. ایرانیان در این روز خوراکهایی میپختند و آنها را با شیر خالص میخوردند. همچنین از گیاهان روغن میگرفتند و…
ابوریحان بیرونی درباره این جشن نوشته است:
… مردم فارس در دیگهایى از جمیع دانههاى ماکول با گوشت غذایى مىپزند و آنرا با شیر خالص مىخورند و مىگویند که حافظه را این غذا زیاد مىکند و این روز را در چیدن گیاهها و کنار رودخانهها و جویها و روغن گرفتن و تهیه بخور و سوزاندنیها خاصیتى مخصوص بدین روز است و بر این گمانند که جاماسب وزیر گشتاسب این کارها را در این روز انجام مىداد و سود این اشیاء در این روز بیشتر از دیگر روزهاست (بیرونی، ١۳۸۶: ص ۳۵۰).
در اشعار فارسی فراوان واژه بهمنجه به کار رفته است که اشاره به جشن بهمنگان است:
بعد ما کز سر عشرت همه روز افکندی
سخن رفتن و نارفتن ما در افواه
اندر آمد بدر حجره من صبحدمی
روز بهمنجه یعنی دوم بهمن ماه
(انوری)
فرخش باد و خداوند فرخنده کناد
عید فرخنده و بهمنجه بهمن مه را
(فرخی)
اورمزد و بهمن و بهمنجه فرخ بود
فرخت باد اورمزد و بهمن و بهمنجه
(منوچهری دامغانی)
۵ بهمن: جشن نوسره
این جشن پنج روز پیش از جشن سده برگزار می شده است.
١۰ بهمن: جشن سده
جشن سده از جشنهای بزرگ ایرانی بوده است که همانند نوروز و مهرگان سخنان فراوانی درباره آن گفتهاند. جالب است که جشن سده پس از سد(صد) روز از آغاز آبان ماه و در روز دهم بهمن ماه یعنی آبان روز (روز دهم ماه در گاهشماری ایرانی) قرار گرفته است. در آغاز آبان ماه رفته رفته هوا سرد تر میشود و از نیمه بهمن به بعد رفته رفته هوا رو به گرمی میرود.
مشهورترین داستانی که درباره سده گفتهاند، پیدایش آتش توسط هوشنگ است. داستان از آن قرار است که روزی هوشنگ به کوه رفته بود و ماری را مشاهده کرد. سنگی برداشت و به او انداخت. سنگ ناگاه به سنگ دیگری برخورد کرد و از بهم خوردن این دو سنگ آتش روشن شد و به این صورت آتش پدید آمد.
برخی روایات پیدایش سده را به اردشیر پاپکان و برخی دیگر به کیومرث نسبت داده اند. داستانی درباره پیوند این جشن با فریدون هم گفتهاند.
در هر حال این جشن با آتش و برافروختن آتش همراه بوده است و در ایران باستان آتش بسیار قابل ستایش بوده است. این عنصر شگفت انگیز طبیعت به عنوان یکی از عناصر چهارگانه مطرح بوده است.
۲۲ بهمن: جشن باد روز
در گاهشماری ایرانی، روز بیست و دوم هر ماه باد روز نام داشته است اما باد روز از بهمن ماه جشنی در قم و نواحی آن وجود داشته و با نوشیدن و شادی همراه بوده است.
۳۰ بهمن: جشن آفریجگان
از جشن های کهن ایرانی است که گویا ریشه در رویدادی در زمان پیروز پادشاه ساسانی داشته است. ایوریحان بیرونی نوشته است که این جشن را در اصفهان «آفریجگان» گویند.
بخشهایی از داستانی که بیرونی درباره این جشن آورده است بدین شرح است:
… در اصفهان آفریجگان گویند و تفسیر و توضیح این لفظ ریختن آب است و سبب آن است که باران در زمان فیروز جد انوشیروان نبارید و مردم ایران به خشگسالى افتادند و فیروز بدین جهت چندین سال از مردم خراج نگرفت و درهاى خزینه خود را گشود و از مالهایى که به آتشکدهها تعلق داشت هرکس مىخواست بدو وام مىداد و آن اموال را تمامى به مردم ایران داد و مانند پدر از پسر خود از همه مردم و رعایا جستجو کرد و در همه این چند سال که قحط و غلا بود کسى از گرسنى نمرد سپس فیروز به آتشکده آذرخورا که در فارس است رفت و در آنجا نماز خواند و سجده کرد و از خدا خواست که این بلا را از اهل دنیا برطرف کند… ده را که کامفیروز است ساخت یعنى فیروز در اینجا بود که بکام خود رسید و همه مردمان از سرورى که پیدا کردند از این آبها بروى هم مىپاشیدند و این رسم در ایران از آنوقت باقى و پایدار ماند و این عید را همه عید مىگیرند زیرا در این روز بود که براى ایشان باران آمد و در اصفهان نیز در این روز باران آمد (بیرونی، ١۳۸۶: ص ۳۵۳).