این روزها داستان جشن پوریم باعث بهره برداریهای سیاسی و جناحی (چه خارج از ایران و چه داخل ایران) شده و صورتهای متفاوت و اشتباهی از این داستان در فضای مجازی پراکنده شده است. داستان پوریم که گهگاهی با عنوان جشن ایرانی کشی یهودیان تبلیغ میشود دارای اشکالات اساسی تاریخی بوده و نمیتوان آن را یک رویداد در تاریخ ایران نامید. اکثر مقالات و نوشتههای دانشورانه این داستان را یک افسانه میدانند. ویژگیهای اساطیری و افسانهای این داستان در کنار حجم زیاد مغایرتهای دادههای این داستان با تاریخ مستند هخامنشیان باعث شده تا بسیاری از متخصصین آن را نه سندی تاریخی بلکه صرفا «رمان تاریخی» قلمداد کنند. در این میان حتی دایره المعارف جهانی یهود نیز این داستان را افسانهای و دارای ویژگیهای داستانی و رمانتیک خوانده است. از سویی مردم عادی و یهودیانی هستند که به پوریم به مثابه یک آیین دینی مینگرند و حتی شاید از اشتباه بودن داستان استر و مُردخای اطلاعی نداشته باشند و ممکن است اعتقادات دینی آنها نیز مانع از پذیرش اشتباه در کتاب مقدسشان شده است.
پوریم یکی از عید های یهودیان است که همه ساله در روز های چهاردهم و پانزدهم ماه «آدار» یعنی دوازدهمین ماه سال قمری یهودیان برگزار میگردد (پژند، 1345:ص163). جشن پوریم که به معنای (قرعه) است، بر پایه داستان «سفر استر» در کتاب عهد عتیق یکی از کتابهای یهودیان شکل گرفته است. شکل خلاصه و کلی داستان پیرامون اتفاقاتی است که برای دختری به نام «استر» در دربار پادشاهی میافتد، به نظر میرسد که داستان در دربار یکی از شاهان هخامنشی در حال روایت است.
اگر از برخی جزئیات داستانی صرف نظر کنیم به طور کلی میتوان داستان را چنین روایت کرد که: هامان وزیر اعظم اخشورش به دلیل کینه شخصی که با مُردخای یهودی داشت مقدمات اعدام یهودیان را فراهم کرد. هامان به وسیله قرعه انداختن روز 13 ماه ادار را برای اعدام یهودیان انتخاب کرد. استر ملکه یهودی اخشورش، که فرزند خوانده مُردخای نیز بود پادشاه را مجاب کرد تا هامان را به دار آویزد و مردخای را به عنوان وزیر اعظم خود برگزیند. پادشاه طی فرمانی به یهودیان اجازه داد تا در سراسر امپراتوری در روز 13 ماه ادار به دشمنانشان حمله کنند و آنها را بکشند. شمار دشمنان یهود در سراسر امپراتوری را 77 هزار نفر عنوان شده است. از آن پس یهودیان این پیروزی بر دشمنان خود را «عید مقدس پوریم» اعلام کردند (علی زاده، 1386: ص259 و 260).
در داستان استر و مردخای اشارهای به نامهای شناخته شده شاهنشاهان هخامنشی نمیشود، صرفا از آنجایی که داستان در محیطی شبیه به محیط دربار هخامنشی رخ میدهد برخی خشایارشای هخامنشی را با «اخشورش» داستان یکی گرفتهاند و در بعضی روایتهای تحریف شده داستان پوریم بدون توجه به نام اصلی پادشاه در داستان از نام خشایارشا استفاده شده است.
گاهی نیز وزیر اعظم یعنی هامان را «وزیر ایرانی» خطاب میکنند در حالی که داستان هامان را مردی غیر ایرانی و از قوم «عمالقه» یکی از قومهای دشمن یهودیان معرفی میکند (پژند، 1345: ص 163).
این روزها که داستان جشن پوریم باعث بهره برداریهای سیاسی و جناحی (چه خارج از ایران و چه داخل ایران) شده است، صورتهای متفاوت و اشتباهی از این داستان در فضای مجازی پراکنده شده. داستان پوریم که گهگاهی با عنوان جشن ایرانی کشی یهودیان تبلیغ میشود دارای اشکالات اساسی تاریخی بوده و نمیتوان آن را یک رویداد در تاریخ ایران نامید. ویژگیهای اساطیری و افسانهای این داستان در کنار حجم زیاد مغایرتهای دادههای این داستان با تاریخ مستند هخامنشیان باعث شده تا بسیاری از متخصصین آن را نه سندی تاریخی بلکه صرفا «رمان تاریخی» قلمداد کنند.
در یک نوشتار دیگر به صورت مفصل به بررسی منابع درباره کتاب استر و تناقضاتی که با منابع معتبر دوران هخامنشیان دارد پرداختهایم (ن.ک: بررسی تاریخی داستان استر و جشن پوریم یهودیان).
از آنجایی که آن مقاله بسیار مفصل و طولانی است و شاید مطالعه کامل آن از حوصله مخاطبان خارج باشد، در اینجا و در ادامه نوشتهای خلاصه شده را میآوریم که نظر پژوهشگران و دانشنامهها درباره پوریم و داستان استر را بیان کرده است.
نویسندگان: محمد کاظم شاکر و محمد سعید فیاض
قبل از بیان خدشه در تاریخیت کتاب استر، یاد آور میشود که فقط این کتاب از هامان به عنوان وزیر خشایارشا یاد میکند؛ نه در جای دیگری از کتاب مقدس و نه در منبع مستقل دیگری، از چنین شخصیتی نام برده نشده است. در منابع تاریخی ایران نیز نامی از هامان به عنوان وزیر خشایارشا و اعدام وی به دست او ، آن طور که در کتاب استر آمده، نیست (1).
دایره المعارف ایرانیکا نیز به این نتیجه رسیده است که داستان استر و شخصیتهای مطرح در آن در منابع تاریخی نیامده است؛ از این رو هامان شخصیتی افسانهای است (2).
حال این سوال را باید پاسخ داد که این یگانه منبعی که از هامان به عنوان وزیر اخشورش (خشایارشا) نام برده تا چه حد از وثاقت و تاریخیت برخوردار است؟
باید گفت که تردید جدی در مورد تاریخی بودن کتاب استر وجود دارد. به اذعان بسیاری از محققان غربی، کتاب استر وجهه تاریخی ندارد و بیشتر رنگ داستان و رمان دارد. دایره المعارف یهودی اذعان میکند که:
بالنسبه شمار اندکی از محققان معاصر، بستر روایات کتاب استر را تاریخی میدانند. اکثر قابل توجهی از مفسران و شارحان [کتب مقدس] به این نتیجه رسیدهاند که کتاب، بخشی از یک افسانه و داستان محض است، گرچه برخی از نویسندگان کوشیدهاند با تلقی آن به عنوان یک رمان تاریخی، این نظر را نقد کنند (3).
دایره المعارف جهانی یهود نیز با ذکر مثالهایی از نکات مورد توجه محققان درباره محتوای تاریخی کتاب استر میگوید:
اکثر محققان، کتاب را افسانه و داستانهایی میدانند که بازگو کننده آداب و سنتهای معاصری است که با ظاهر و آهنگی قدیمی ارائه شده تا از حمله و هجوم به آن اجتناب شود. آنها خاطر نشان کردهاند 127 ولایتی که نامشان در کتاب آمده با 20 ساتراپی (4) باستانی ایران مغایرتی عجیب است. یا حیرت آور است که چگونه استر، یهودی بودن خودش را مخفی میکند، در حالی که مُردخای که پسرعمو و در عین حال قیم او بوده به عنوان یک یهودی شناخته شده بوده است. نیز غیر ممکن مینماید که یک غیر ایرانی به عنوان نخست وزیر یا ملکه انتخاب شود، و اینکه رویداد های کتاب، اگر به راستی واقع شدهاند نمیتوانسته با بی توجهی مورخان روبه رو شده باشد.
لحن به کار رفته در کتاب، ساختار ادبی و جایگاه کتاب، بیشتر به یک داستان رومانتیک اشاره دارد تا یک وقایع شمار تاریخی. برخی پژوهشگران حتی منبع این اثر را کاملا غیر یهودی ردیابی کردهاند (5).
سموئیل کندی درباره کتاب استر مینویسد:
کتاب استر همه چیز میتواند باشد جز تاریخ؛ داستانی افسانه آمیز است که غرض ظاهری این افسانه آن بوده است که برای جشن گرفتن عید پوریم، (6) یک حقانیت و واقعیت تاریخی ذکر کند. (7) کتاب استر اطلاعات نادرستی را در مورد پارس نیز ارائه میدهد. در این کتاب آمده است که خشایارشا بر 127 ولایت حکمرانی میکند؛ و حال آنکه در حقیقت تعداد ولایات تحت حکم او 27 تا بوده است (8).
به نظر سموئیل کندی، کتاب استر سرشار از اندیشهها و تصوراتی است که از ادبیات اساطیری بابل سرچشمه گرفته است؛ چراکه اندیشه غلبه یک زن بر یک پادشاه بیگانه بیشتر با روحیه بابلیان قرن پنجم پیش از میلاد مناسبت دارد تا با فکر یهودی (9). علاوه بر این، نام هیچ یک از قهرمانان کتاب استر یک اسم واقعی یهودی نیست. به استثنای شاه اخشورش (خشایارشا) بقیه، نام خدایان بابلی و عیلامی دارند. نام استر معادل «ایشتار» است. بانوی قهرمان داستان حتی در باب دوم، آیه هفتم، هدسه (10) خوانده میشود که از القاب خاص ربه النوع بابلی است.
استر و مُردخای، بابلیانی هستند که نقاب یهودی به چهره زدهاند. دشمن آنها، هامان، را میتوان بر مبنای زبانشناسی با «هومان»، یک خدای عیلامی، یکی دانست (11). «وشتی»، ملکه پارس را هم که استر جای او را میگیرد، بر همان ترتیب میتوان با «مشتی» یک ربه النوع عیلامی تطبیق داد (12). از این رو کندی معتقد است اساس کتاب استر در عهد عتیق یک افسانه بابلی قرن پنجمی میباشد که کشمکش و مرافعه مردوخ (مُردخای) و ایشتار (استر) را با خشایارشا (شاه اخشورش) بیان میکند.
همانندیها آنقدر زیاد است که نمیتوان آن را بر تصادف حمل کرد. از آنجا که مُردخای (مردوخ:خدای بابلی) (13) و استر (ایشتار:خدای بانو بابلی) پیروزی مییابند، پس این افسانه در بابل پرداخته شده است (14).
قاموس کتاب مقدس هم اذعان دارد که نامهای موجود در کتاب استر، نامهایی بابلی یا عیلامی است؛ مُردخای از مردوخ خدای اصلی بابلی و هِمان یا هُمان یکی از خدایان اصلی عیلامی است (15).
در مورد غیر تاریخی بودن داستان استر و برخی قهرمانانش، شواهد دیگری نیز وجود دارد که این کتاب را از گردونه کتابهای تاریخی یهود خارج میکند. از سال 1947 تا 1956 میلادی که حدود یکصد قطعه از طومارهای بحر المیت در قُمران (16) با اسفار متعدد عهد عتیق تطبیق شدند، همه اسفار عهد عتیق در آن وجود داشت جز سِفر استر (17). یاد آوری میشود که طومارهای بحر المیت مربوط به گروه اِسِنیان (18) از یهودیان است که هم اکنون ترجمه این محطوطات نیز به چاپ رسیده و در دسترس همگان است (19). دیگر آنکه در کتب عهد جدید نیز هیچ نقل قول یا اشارهای به کتاب استر نشده است. حبیب سعید مینویسد:
هیچ دلیلی وجود ندارد که مشخص کند چه کسی نویسنده این کتاب است و در چه زمانی نوشته شده است. فقط برخی بر آن اند که باتوجه به اینکه دیدگاههای مکابیان در آن بازتاب یافته، میتوان حدس زد که حدود سال 130 پیش از میلاد مسیح نوشته شده است (20).
برخی از شارحان کتاب مقدس نیز با این دلیل که در منابع موجود تاریخی ایران هیچ نامی از ملکه وَشتی، یا استر یا مُردخای یا هامان دیده نمیشود بر این نظر اند که اساسا این داستان تاریخی نیست. همچنین آنها میگویند که کتاب استر یگانه کتابی است که اصلا در آن از خداوند نام برده نشده است و از همین رو برخی از قدما در معتبر بودن آن تردید کرده و در ردیف کتابهای قانونی جای ندادهاند (21).
دلایل بسیار دیگر در نادرستی و غیر تاریخی بودن افسانه پوریم وجود دارد، اما اینکه چرا همه ساله یهودیان پوریم را جشن میگیرند شاید بازگردد به دو عامل نخست تکیه دولت اسرائیل بر این داستان افسانهای به جهت استفادههای سیاسی، نتانیاهو بارها از پوریم به عنوان نماد دشمنی ایرانیان با یهودیان و نیز پیروزی نهایی یهودیان یاد کرده و در مجامع بینالملل این موضوع را به کار برده است. بدون کوچکترین اندیشهای در صحت و سقم تاریخی آن! با وجود این مطالب دانشنامه جهانی یهود نشان میدهد که حداقل دانش پژوهان یهود از عدم صحت تاریخی ماجرای پوریم مطلع اند.
از سویی دیگر مردم عادی و یهودیانی هستند که به پوریم به مثابه یک آیین دینی مینگرند و حتی شاید از اشتباه بودن داستان استر و مُردخای اطلاعی نداشته باشند و ممکن است اعتقادات دینی آنها نیز مانع از پذیرش اشتباه در کتاب مقدسشان شده است.
سوی دیگر ماجرا گروهی تندرو در داخل ایران هستند که همان حرفهای امثال نتانیاهو را تکرار میکنند و به گونهای ماجرای پوریم را پوشش میدهند گویی حقیقتی خدشه ناپذیر و تاریخی است. به نظر میرسد عدم تعهد به تاریخ و تاریخ پژوهی وجه مشترک گروههای تندرو داخل ایران و حکومت اسرائیل باشد.
پانویس و کتابنامه:
پژند، عزیز (تابستان و پاییز 1345)،« پوریم»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی (دانشگاه اصفهان)، شماره 2 و 3
علی زاده، محمد ابراهیم (پاییز 1386)، «دانشنامه دین»، مجله هفت آسمان ، شماره 35
این نوشتار حاوی برداشتی از مقاله «هامان و ادعای خطای تاریخی در قرآن» بوده است:
– فیاض،محمد سعید؛ شاکر، محمدکاظم (بهار و تابستان 1389) «هامان و ادعای خطای تاریخی در قرآن! »، مجله قرآن شناخت، شماره5
(1)- ر.ک: محمد خزائلی، اعلام القرآن، ص660 ؛ محمد هادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، جلد 7، صفحه 377
(2)- see «Haman« in Encyclopeadia Iranica, p. 629
(3)- The Jewish Encyclopaedia, «Esther«, Volume V. 5,pp 235-236
(4)-تقسیم بندی کشوری ایران باستان،معادل استان فعلی. ساتراپ ماخوذ از کلمه یونانی سترپ، به حاکم یا استاندار در ایران قدیم گفته می شده است. ر.ک: حسن عمید، فرهنگ عمید، ص588
(4)- see «Esther» in The Universal Jewish Encyclopaedia, V4, p170
(5)- پوریم: واژه ای عبری است که به معنای قرعه هاست. این روز به مناسبت رفع خطر قتل عام یهودیان به توطئه هامان عید قرار داده شده است. وجه تسمیه این روز آن است که هامان برای تعیین روز اعلام تصمیم خود به پادشاه قرعه کشیده بود. عید مزبور در ماه اسفند قرار دارد. حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص94-95
(12)- درباره مردوخ (Mardukh)، خدای بابل، بنگرید به: جان بی ناس ، تاریخ جامع ادیان از آغاز تا امروز، ص 47-46
(13)- ر.ک: همان، ص183-179
(14)- پطرس عبدالملک، قاموس الکتاب المقدس، ص64
(15)- قُمران نام منطقه ای است که این طومار ها در آنجا پیدا شده است.
(16)- سموئیل کندی ادی، همان ، ص179
(17)- نام فرقه ای از یهودیان است که در حدود دو قرن پیش از میلاد به وجود آمدند. ریشه کلمه اِسِنی احتمالا به معنای شفا دهنده است. به این معنا که آنها در اندیشه شفای روان خود بوده اند. گفته میشود یحیی بن زکریا (تعمید دهنده) نیز از آنان بوده است. رک: حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص 97-98
(19)- نویسنده آئین شهریاری در شرق نیز میگوید: بنا بر عقیده محققانه ای که مورد پذیرش عموم است کتاب استر در حوالی 125 ق م نوشته شده است، سموئیل کندی ادی، آئین شهریاری در شرق، ص177