مهرگان، جشن ویژه ایزد مهر است که در نوشتههای باستانی میتره یا مثیره نامیده شده است. علاوه بر دلایل آیینی، دلایل اساطیری هم برای جشن مهرگان بیان کردهاند که معروفترین آنها قیام کاوه آهنگر و پیروزی بر ضحاک و بر تخت نشستن فریدون است. اما جالب آنکه رویدادهای مهم تاریخی مانند فتح بابل توسط سپاهیان کوروش بزرگ و پیروزی داریوش بر گئومات در مهرماه رخ داده است.
یکی از ویژگیهای قرن اخیر توجه پژوهشگران به ایران باستان بوده است. توجهاتی که سبب شد بسیاری از مسائل که در هالهای از ابهام بود تا حدودی روشن شود. یکی از این مسائل جشنهای میهنی ایرانیان است. جشنهای میهنی مرتبط با زمانی از حیات مردمانی است که آرمانهای آیینی و اخلاقی و شاعرانه خود را به صورت نمادین ستایش میکردند.
جشنهای ایرانباستان ویژگیهای جالبی دارند که هر کدام ارزش خاص خود را دارد.
نخست اینکه همگی با پدیدههای طبیعی و کیهانی و اقلیمی پیوند داشتند و به همین دلیل کوشش شده است تا زمان برگزاری آنها هرچه بیشتر با طبیعت و تحولات طبیعی همراه باشد به طوری که یک گاهشماری متناسب با طبیعت شکل گرفت.
ویژگی دیگر این جشنها، شادی و شادمانی در هنگام برگزاری این جشنها میباشد به طوری که همه جشنها با شادی و پایکوبی همراه هستند.
یکی از این جشنها، جشن مهرگان منسوب به میترا (مهر، میتره یا مثیره) است و تأثیر آشکار و غیر قابل انکاری در بافت اجتماعی و فرهنگی ایرانیان باستان به ویژه در جامعه عصر ساسانی گذاشت.
به طور کلی به نظر میرسد میترا تأثیرات زیادی در سطح جهانی گذاشته است که بررسی آن یک بحث مفصل دیگر را میطلبد.
تاریخچه مهرگان و ایزد مهر
جشن مهرگان ویژه ایزد مهر است که در متون مربوط به ایران باستان میتره یا مثیره نامیده شده است.
از کهن ترین یافتهها که نام میتره آمده است میتوان به الواح گلی بدست آمده از بغازکوی در آسیای صغیر اشاره کرد (آخته، 1384: ص 85).
در نقش برجستههای به جا مانده در ایران، ایزد مهر همانند مردی با شکوه ترسیم شده است که دور سر او هالهای از نور قرار دارد.
میترا در نقش برجسته تاق بستان (سرافراز و فیروزمندی، ۱۳۸۷: ۲۸۴)
در اوستا ایزد مهر بزرگترین ایزدان است و در مقدمه مهریشت آمده است که اهورامزدا وی را در بزرگی و شکوه و توانایی هم قدر و هم سنگ خود آفریده است (رضی،1371: ص498).
مهر بین اهورامزدا و اهریمن قرار داده شده است و از بزرگترین ایزدان روشنایی است. پیروان زرتشت معتقد بودند مهر از طرف خدا مأموریت دارد شر و بدی را دفع کند و او را ایزد عهد و پیمان میدانستند (پیرنیا، 1386: ص204).
مهر که از دروغ بیزار است، پشتیبان جنگاوران نیک کردار نیز میباشد. این ایزد شکوه و حشمت میبخشد و ایزد جنگ، روشنی و فروغ، پیمان، مهر، دوستی، حافظ خانواده و شهر و کشور، بخشنده ثروت و نعمت، پیروزی، شهریاری، قدرت و تسلط، داور اعمال در روز واپسین است (رضی، 1371: ص496).
مانی هم در آیین خود این ایزد را آفریننده میداند و میگوید جهان مادی بد است و ایزد مهر هم نه به خاطر یک چیز خوب آن را خلق کرده است بلکه به خاطر نجات روح آن را آفریده است (بهار، 1387: صص351-350).
در منابع یونانی از جشنی با نام میتراکانا در دوران هخامنشیان یاد شده است که یادآور مهرگان است.
پس از روی کار آمدن ساسانیان و رسمی شدن دین زرتشتی در ایران، جشنهای باستانی مانند مهرگان با شکوه تمام برگزار میشدند.
زمان برگزاری جشن مهرگان
در متون ادبی و تاریخی، ۱۶ مهر ماه، جشن مهرگان خوانده شده است اما به دلیل تحولات گاهشماری در طول تاریخ همواره درباره روز برگزاری مهرگان بحث و گفتگو بوده است.
به موجب گاهشماریهای ایران باستان سال به دو فصل تقسیم می شد، تابستان بزرگ که به نام «هم» (Hama) شناخته میشد و زمستان بزرگ که «زین» (Zayana) نامیده میشد و مهرگان در آغاز زین یعنی زمستان قرار داشت (رضی، 1371: ص 500).
برخی از تحلیلها حاکی از آن هستند که برگزاری جشن مهرگان از نخستین روزهای پاییز آغاز میشد و سپس با تدوین دقیقتر گاهشماری تاریخ رسمی آن هم دگرگون شد.
درگاهشماری ایران باستان بر هر یک از دوازده ماه سال و سی روز ماه نام یکی از ایزدان را گذاشته بودند و به نظر میرسد در همان دوران هخامنشی (شاید اواخر آن دروان) این نوآوری صورت گرفت که اگر نام ماه با نام روز یکسان میشد آن را جشن میگرفتند. از ماه مهر روز شانزدهم ماه نام مهر بر خود داشت. اینچنین شد این جشن از یک مهر ماه به شانزدهم مهر ماه انتقال یافت (بویس، 1384: صص364-363).
در هر حال تردیدی نیست که در دوران هخامنشیان گاهشماری ایرانی تحولاتی را به خود دید و احتمال میرود که گاهشماری مصری که از گاهشماریهای دقیق آن دوران بوده است، تأثیر زیادی در تدوین گاهشماری اوستایی نو در زمان هخامنشیان داشته است.
تحولات و دقیقتر شدن گاهشماری ایرانی در طول تاریخ حتی تا دورههای پس از اسلام ادامه یافت.
اردشیر پاپکان (242-224) مؤسس سلسله ساسانیان اصلاحاتی در گاهشماری انجام داد و 5 روز تقویم را به عقب آورد تا با موقع اصلی خود هماهنگ شود در این هنگام زمان بر پایی جشن مهرگان باید براساس تقویم اوستایی گردان ۲۱ مهر ماه میبود که با 5 روز به عقب آمدن تقویم به موقع اصلی خود یعنی ۱۶ مهر ماه بازگشت (برای دانش بیشتر ن.ک: بویس، 1384: صص 338-337-336).
از طرفی در متون مربوط به ایران پس از اسلام از گرامیداشت مهرگان بزرگ در سالروز پیروزی کاوه و فریدون بر ضحاک سخن راندهاند به طوری که روز ۲۱ مهر ماه به عنوان مهرگان بزرگ خوانده شده است.
تحولات گاهشماری ایرانی همواره وجود داشته است و در دوران باستان گاهشماری یزدگری شکل گرفت که باز هم به سوی دقیقتر شدن پیش رفت. پس از اسلام هم گاهشماری ایرانی با توجه به ریشههای باستانی اصلاح و تدوین شد.
گاهشماری کنونی ایرانی هم یک گاهشماری دقیق و علمی است که با توجه به بلند بودن بهار و تابستان نسبت به پاییز و زمستان، شش ماه نخست سال 31 روز دارند.
امروز برخی از هممیهنان دوست دارند با توجه به گاهشماری کنونی که گاهشماری علمی و منتاسب با طبیعت است، مهرگان را گرامی بدارند بنابراین، روز 16 مهر را جشن مهرگان میدانند. اما برخی از دیگر هم میهنان ترجیح میدهند بر اساس گاهشماری 30 روزه جشن مهرگان را گرامی بدارند و مهرگان را در 10 مهر ماه میدانند.
اما با توجه به آنکه در متون تاریخی هم به گرامیداشت مهرگان در یک دوره زمانی اشاره شده است، از نخستین روزهای مهر ماه، ایرانیان کنونی، درود و شادباش مهرگان را آغاز میکنند و تقریبا تا پایان مهر ماه یاد مهرگان باقی میماند چرا که در 21 مهر، سالروز پیروزی کاوه و فریدون بر ضحاک گرامی داشته میشود.
علت برپایی مهرگان
برای برپایی جشن مهرگان دلایل گوناگون ذکر شده است. از جمله دلایل مرتبط با طبیعت، دلایل آیینی و اساطیری را گفتهاند.
بدون تردید یکی از دلایل مهم برپایی مهرگان، پیوند این جشن با طبیعت بوده است. با یک دید نمادین میتوان گفت در پاییز خورشید کارش را که رساندن میوهها و محصولات کشاورزی است انجام داده است و مهرگان به علت واقع شدن در پایان فصل کار و کوشش و دروی محصول و زمان فراغت خیال کشاورزان از مسائل گوناگون و همچنین واریز شدن مالیاتها به خزانه شاهی، شروع دورهای از آرامش است که بر محبوبیت این جشن می افزاید.
ابوریحان بیرونی ابتدا درباره جشن مهرگان اینچنین نوشته است:
مهر ماه روز اول آن هرمزد روز است و روز شانزدهم مهر است که عید بزرگی است و به مهرگان معروف است که خزان دوم باشد و این عید مانند دیگر اعیاد برای عموم مردم است (بیرونی، 1389: ص 337).
بیرونی در ادامه به چگونگی به هم پیوسته شدن مهرگان و جشنهای مدت دار مربوط به مهرگان اشاره میکند:
زردشت ایرانیان را امر کرد که باید مهرجان و رام روز را به یک اندازه بزرگ بدارید و با هم این را عید بدارید تا آنکه هرمز پسر شاپور پهلوان میان این دو را به هم پیوست چنانکه میان دو نوروز را هم بهم پیوست و سپس ملوک ایران و ایرانیان از آغاز مهرجان تا سی روز تمام برای طبقات مردم مانند آنکه در نوروز گفته شد عید قرار دادند و برای هر طبقه ای پنج روز عید دانستند (بیرونی، 1389: ص 340).
دوستی جان
ابوریحان بیرونی به صورت شایسته به جنبههای گوناگون این جشن اشاره کرده است. بیرونی به صورت کلی اینچنین درباره مهرگان نوشته است:
تفسیر آن دوستی جان است
و گویند که مهر نام آفتاب است و چون در این روز آفتاب برای اهل عالم پیدا شد این است که این روز را مهرگان گویند
و دلیل بر این گفتار آن است که از آیین ساسانیان در این روز این بود که تاجی را که صورت آفتاب بر او بود به سر می گذاشتند و آفتاب بر چرخ خود در آن تاج سوار بود
و در این روز بر آن ایرانیان بازاری بپا می شود (بیرونی، 1389: ص 337).
روز رستاخیز
نکته قابل توجه دیگر درباره علت برپایی جشن مهرگان که ابوریحان بیرونی به آن اشاره میکند این است که مهرگان روز پایان دنیا دانسته شده و از این روی مهرگان، بر عکس نوروز است که نوروز روز آغاز آفرینش بیان شده است.
بیرونی در آثارالباقیه در این باره نوشته است:
آن دسته ایرانیان که به تأویل قائلند برای این قبیل مطالب تأویل قائل میشوند و مهرگان را دلیل بر قیامت و آخر عالم میدانند به این دلیل که هر چیزی که دارای نمو باشد در این روز به منتهای نمو خود میرسد
و مواد نمو از آن منقطع میشود و حیوان در این روز از تناسل باز میماند چنانکه نوروز را آنچه در مهرگان گفته شد بعکس است و آن را آغاز عالم میدانند … (بیرونی، 1389: ص 339).
از این رو مهرگان را نشان رستاخیز و پایان جهان میدانند. به این دلیل که هرچیزی که دارای نیروی بالندگی باشد در پاییز به منتهای بالندگی خود میرسد.
آنچه از گفته بیرونی میتوان برداشت کرد این است که این روز را روز پیروزی خیر و نیکی آن هم به کمک میترا ایزد حامی نیک اندیشان و نیک خواهان بر ظلم و ستمگری میدانستند.
پیروزی کاوه و فریدون بر ضحاک
همانطور که پیش از این اشاره کردیم روز ۲۱ مهر ماه به عنوان مهرگان بزرگ خوانده میشد.
بیرونی همچنین درباره مهرگان بزرگ اینچنین گزارش داده است:
روز بیست و یکم رام روز است که مهرگان بزرگ باشد و سبب این عید آن است که فریدون به ضحاک ظفر یافت و او را به قید اسارت در آورد…
نکته بسیار جالب در گفته ابوریحان بیرونی اشاره وی به گرز گاوسار است که به وسیله آن فریدون ضحاک را شکست می دهد. این گرز ویژه میترا است که به وسیله آن بر سر دشمنان و عهدشکنان میکوفت.
شاید به همین دلیل است که موبدان زرتشتی هنگامیکه میخواهند رسماً جامه روحانی را بر تن کنند گرزی به این شکل دارند که یادآور مبارزه اخلاقی او با اهریمن است (بویس، 1384: ص368).
پس میتوان گفت مهرگان با پیروزی کاوه و فریدون بر ضحاک ارتباط تنگاتنگی دارد. در تاریخ ایران درفش کاویانی به این اسطوره پر معنا اشاره داشته است و همواره درفش ایرانیان بوده است. درفشی که نشان دهنده قیام مردم علیه بیدادگر بیگانه و برانداختن او بود.
در دوران هخامنشیان پیروزیهای تاریخی برای ایرانیان در مهر ماه رقم خورده است.
روز فتح بدون جنگ بابل توسط سپاهیان ایرانی، در مهر ماه رخ داد. بر اساس یک کتیبه باستانی معتبر که رویدادنامه نبونئید نام گرفته در روز 20 مهر کنونی، سپاهیان کوروش بزرگ به فرماندهی اوگبرو (گوبارو) توانستند بدون جنگ پایتخت بابلیان یعنی شهر بابل را فتح کنند و البته از اسناد تاریخی آشکار میشود که رفتار دوستانهای با مردم شهر داشتند.
هم بر اساس گاهشماری خورشیدی کنونی و هم بر اساس گاهشماری یزدگردی این پیروزی در مهر ماه است. خود کوروش بزرگ در ۷ آبان وارد بابل شد و مردم بابل استقبال با شکوهی از این پادشاه خوشنام کردند.
پیش از آن شهر سیپار بدون نبرد فتح شد و پیش از آن هم در نبرد اوپیس پیروزی از آن ایرانیان بود که احتمال میرود همه در مهر ماه یا نزدیک مهر ماه بوده باشند.
بعدها در دوران داریوش بزرگ هم یک پیروزی بزرگ برای هخامنشیان رخ داد. کشته شدن گئومات مغ به دست داریوش و یارانش در مهرماه رخ داده است. داریوش در کتیبه بیستون اینچنین مینویسد:
آنگاه اهورامزدا را به یاری طلبیدم، اهورامزدا مرا پایید؛ 10 روز از ماه باگیادی گذشته بود (متن بابلی: با حمایت اهورامزدا دهمین روز از ماه تشریتو) آنگاه من با تعداد اندکی از مردان، گئوماته مغ را کشتم، … (کتیبه بیستون، بند 13، ترجمه لوکوک، 1389: ص 222).
با تطبیق این تاریخ با تقویم کنونی، مشخص میشود که این پیروزی داریوش بزرگ در مهر ماه کنونی بوده است (دهمین روز از ماه تشریتو مصادف است با 29 سپتامبر سال 522 پیش از میلاد برابر با 8 مهر ماه کنونی).
همان طور که اشاره شد گاهشماری ایرانی در طول سالیان دراز اصلاحات فراوانی را به خود دیده است ولی وجود این پیروزیها در مهر ماه نشان میدهد از همان دوران باستان، آغاز پاییر یادآور روزهای پیروزی و شادی بوده است.
کتابنامه:
- آخته، ابوالقاسم (1384). جشنها و آیینهای شادمانی در ایران باستان تا امروز. تهران: انتشارات اطلاعات.
- بهار، مهرداد (1387). از اسطوره تا تاریخ. گردآورنده ابوالقاسم اسماعیل پور. تهران: انتشارات چشمه.
- زریاب خویی، عباس (1370). یکی قطره باران. گردآوردنده احمد تفضلی. تهران: انتشارات مهارت.
- سرفراز، علی اکبر؛ فیروزمندی، بهمن (۱۳۸۷). باستانشناسی و هنر دوران تاریخی ماد، هخامنشی، اشکانی، ساسانی. ویرایش حسین محسنی و محمد جعفر سروقدی. تهران: مارلیک.
- صائبی، میثم (مهر و آبان ١۳۹۴). «درفش کاویانی، کهن ترین درفش ملی ایران». سرزمین آزادگان. ش ۶، صص ۷-١١.
- لوکوک، پییر (۱۳۸۹). کتیبههای هخامنشی. ترجمه نازیلا خلخالی. به کوشش ژاله آموزگار. چاپ سوم. تهران: نشر و پژوهش فرزان روز.