پس از شکست تلخ ایرانیان از تورانیان، هیچ راهی برای ایرانیان نمانده بود و کشور افزون بر خشکسالی، به دست دشمنان افتاده بود.
منوچهر، شاه ایران از دشمن خواست که یک کماندار تیری اندازد، هر جا که آن تیر فرود آمد مرز ایران و توران باشد. از دید تورانیان چنین کاری، دست و پا زدن شکست خوردگان بود و خود را به هر روی پیروز میدانستند.
با همه اینها، ایرانیان یک کمان اساطیری به دست آوردند که بر اساس فرمان ایزد بانوی باستانی، سپندارمذ آماده شده بود. کمانگیر باید تمام جان خود را در پرتاب تیر میگذاشت.
کمانداری خداباور، پرهیزکار و میهن پرست باید با این کمان اساطیری تیر را پرتاب میکرد و کسی بهتر از آرش، بهترین کماندار ایرانی نبود!
آرش رو به مردم کرد و گفت:
ببینید مرا که تندرستم... ولی با پرتاب این تیر، پاره پاره خواهم شد… من خود را فدای شما میکنم.
آرش که میدانست پس از پرتاب تیر پیکرش پاره پاره خواهد شد، بر فراز کوهی بلند رفت و به نام خدا و میهن تیر را رها کرد.
با نیروی کمان اساطیری، توان آرش، ایمان پهلوان و یاری باد، تیر پس از ده روز، هزاران فرسنگ را درنوردید. پیکر پاک آرش ناپدید شد و نامی به بلندای تاریخ ایران از خود به جای گذاشت.
آسمان در سوگ آرش بارید تا خشکسالی به پایان رسد و با فداکاری پهلوان بزرگ ایرانی، بهترینها برای ایرانیان پدید آمد (۱).
آیا آرش کمانگیر، شخصیتی تاریخی است؟!
بدون تردید داستان آرش کمانگیر که در منابع آمده است، جنبههای اسطورهای و نمادین دارد. ولی اینکه به راستی شخصیتی با نام آرش کمانگیر در تاریخ بوده است یا نه، جای بررسی دارد.
واقعیت آنکه با توجه به منابع و اسناد کنونی نمیتوان نظر قطعی داد. ریشه تاریخی آرش کمانگیر به طور کامل نه تایید شده و نه رد شده است.
در تاریخ جهان بارها رخ داده که داستانهای افسانهای و اسطورهای درباره یک پهلوان ساخته میشود و به مرور تبدیل به باورهای دینی و حماسی یک فرهنگ میشود.
از سوی دیگر ممکن است از اساس این شخصیتها داستانی باشند و سازندگان داستانها هم اصراری در تاریخی بودن آنها نداشتند ولی رفته رفته وقایع تاریخی پنداشته شدند.
اگر آرش کمانگیر یک شخصیت اسطورهای باشد، داستان او را باید در میان اسطورهها بی مانند دانست. شخصیتی که بازگو کننده ایثار و فداکاری است و حتی تا به امروز هم از داستانهای آرش ایدهها گرفته میشود.