تاریخ و فرهنگ ایران زمین

نقدی بر نوشته داندامایف درباره کوروپدیا و انتقال قدرت به کوروش بزرگ

نگاهی کوتاه:

با وجود آنکه داندامایف از پژوهشگران برجسته است ولی نقدهای قابل توجهی به نوشته‌های داندامایف وارد شده است. داندامایف در جایی استناد دقیقی به کوروپدیا نمی‌کند و نوشته است که بر اساس کوروپدیا کوروش بر ژنرال‌ها و شاه ماد پیروز شده است!! سوال آنجاست که چرا داندامایف باید به نوشته‌هایی اشاره کند و استناد دقیقی ارائه ندهد؟! حتی نوشته‌های کوروپدیا را طوری دیگر القا کند؟!

محمد عبدالقدیرویچ داندامایف
محمد عبدالقدیرویچ داندامایف

محمد عبدالقدیرویچ داندامایف از پژوهشگران برجسته است که چندین تالیف درباره تاریخ هخامنشیان داشته است. او دانش آموخته مؤسسه تاریخ علوم آکادمیک شوروی در مسکو بود.

با وجود آنکه داندامایف از پژوهشگران برجسته است ولی نقدهای قابل توجهی به نوشته‌های داندامایف وارد شده است. بسیاری از واژه‌هایی که ادعا می‌شود معنای برده داشتند، چندان قطعی نیستند. داندامایف موارد زیادی را درباره برده داری در دوران هخامنشیان ردیف کرده که دقیق نیستند و حتی برخی از آنها ربطی به برده ندارند. 

در کتاب‌ها و مقالات تاریخ‌پژوهانه یک موضوع خیلی مهم است که استنادات به منابع به صورت درست انجام گیرد و برای هر ادعا، سند و مدرک آن مشخص باشد. موضوعی که داندامایف قطعا می‌دانسته و استنادات فراوان داشته است. ولی گاهی به خوبی این کار را انجام نداده است.

برای نمونه در جایی نوشته است:

گزنوفون در سیروپادیای [کوروپدیا] خود شرح می‌دهد که آستیاگس [آستیاگ] خیلی با آرامش به عنوان شاه ماد در بستر خود درگذشت و پیروزی کوروش بر مادها پس از مرگ آستیاگس بود و او بر ژنرالها و در نتیجه شاه ماد پیروز شد (داندامایف، ۱۳۸۹: ص ۲۵).

داندامایف در اینجا استناد دقیقی به کوروپدیا نمی‌کند و نوشته است که بر اساس کوروپدیا کوروش بر ژنرال‌ها و شاه ماد پیروز شده است!! 

این در حالی است که بر اساس کوروپدیا خبری از جنگ مادها و پارس‌ها یا آنطور که داندامایف نوشته پیروزی بر ژنرالها و شاه ماد نیست!

گزنفون در کوروپدیا نوشته است که پس از آستیاگ، پسرش سیاکسار (هووخشتره دوم) شاهنشاه می‌شود. بر اساس داستان گزنفون سیاکسار درباره علاقه دخترش به کوروش می‌گوید:

از آن پس که وی [دختر سیکسار] بالید و بالا گرفت هرگاه می‌پرسیدیم‌اش که چه کس به همسری خویش میپذیری؟ پیوسته پاسخ می داد: کوروش (کوروپدیا، دفتر ۸، بخش ۵، بند ۲۰).

و سپس سیاکسار درباره آینده مرز ماد می‌گوید:

و از بهر جهیزیه‌اش همه مرز ماد را به او می‌دهم زیرا که مرا پسری نیست (همان).

داندامایف اصلا به این موارد اشاره نمی‌کند و برداشت‌های مبهمی از کوروپدیا داشته است! نمی‌دانیم این کار داندامایف از روی مطالعه نادقیق کوروپدیا بوده یا با غرض‌ورزی همراه بوده است. 

داندامایف در ادامه برای آنکه به جنگ مادها و پارس‌ها در گفته گزنفون اشاره کند، به دیگر کتاب او یعنی آناباسیس اشاره کرده و نوشته است:

در کتاب آناباسیس خود گزارش می‌دهد که بین ایرانیان [پارسیان] و مادها جنگ در گرفت در حالی که در کتاب سیروپادیا وقایع تاریخی به گونه‌ای نوشته شده که ظاهراً تعمدی در کار بوده که حقایق دست بخورد بیشتر به خاطر آنکه مقام كوروش بالاتر رود و حالت ایده آلی به خود بگیرد.

حال آنکه استنادی که داندامایف به آناباسیس کرده است درباره شهری در نزدیکی دجله به نام لاریسا است (اناباسیس، کتاب سوم، فصل چهارم). این بخش نوشته اناباسیس مبهم است. در اینجا اصلا نام کوروش بزرگ نیامده است و مشخص نیست کدام رویارویی پارس‌ها و مادها در حوالی دجله بوده است؟!

یک برداشت  این است که برای زمانی است که شاهنشاهی هخامنشی شکل گرفته بود و شاید این روایت برای سالیان سال پس از کوروش بزرگ و مرتبط با ناآرامی‌هایی باشد که هیچ ربطی به قیام هارپاگ و کوروش در زمان آستیاگ ندارد.

در اینکه پس از کوروش و کمبوجیه بخش‌های زیادی شورشی شدند تردیدی نیست و در کتیبه بیستون هم مفصل آمده است. دسته‌ای از مادها به داریوش پیوستند و دسته‌های دیگر هر کدام اقداماتی برای رسیدن به قدرت انجام دادند. حتی دسته‌ای از پارسیان هم شوریدند تا قدرت را تصاحب کنند. این موضوع به دلیل بحران مشروعیت بود که بارها در تاریخ جهان باستان پیش آمده است.

اینکه گزنفون در کتاب دیگرش از جنگی میان مادها و پارس‌ها در انتقال قدرت به کوروش نگفته است، این نظر را تایید می‌کند و ربطی به کوروش و آستیاگ ندارد. شاید هم گزنفون در اناباسیس روایات آمیخته شده‌ای را نقل کرده است که ابهام دارد.

ولی داندامایف این بخش را بدون بررسی دقیق و بدون توجه به ابهامات، مرتبط با آستیاگ و کوروش ساخته است!

با همه اینها آنچه مسلم است در نوشته‌های گزنفون اشکالاتی وجود دارد و گاه تناقضاتی هم دیده می‌شود. گزنفون در کوروپدیا خودش اذعان کرده که شنیده‌هایش را نوشته است.  به نظر می‌رسد در کوروپدیا وقایع مربوط به کوروش یکم یا کوروش بزرگ آمیخته شده است و از نظر تاریخی نمی‌توان وجود سیاکسار را ثابت کرد.

نگاه کنید به:

آیا سیاکسار (هووخشتره دوم) وجود داشته است؟

 

نوشته‌های اناباسیس درباره شهر مادی در نزدیکی دجله هم جای بررسی و پژوهش بیشتر دارد!

ولی در اینجا موضوع اصلی رد نوشته‌های گزنفون درباره انتقال قدرت از آستیاگ به کوروش نیست. بلکه موضوع شیوه نادرست تاریخ پژوهی توسط داندامایف است.

سوال آنجاست که چرا داندامایف باید به نوشته‌هایی اشاره کند و استناد دقیقی ارائه ندهد؟! حتی نوشته‌های کوروپدیا را طوری دیگر القا کند؟!

داندامایف درباره انتقال قدرت از آستیاگ به کوروش بزرگ از جنگ های سه ساله یاد می کند. این در حالی است که آنچه در منابع گوناگون درباره انتقال قدرت از آستیاگ به کوروش بزرگ اشتراک دارد، انتقال کم تلفات و آرام می‌باشد که همراه با همبستگی کوروش با سپاهیان ماد است.

در نوشتاری دیگر به صورت مفصل، انتقال قدرت از آستیاگ به کوروش بزرگ را بررسی کرده ایم:

آیا رویارویی آستیاگ و کوروش طولانی و خونین بوده است؟!

کتاب‌نامه:

- داندامایف، محمد (۱۳۸۹) تاریخ سیاسی هخامنشی. ترجمه فرید جواهرکلام. تهران: فرزان روز.

- کوروپدیای گزنفون (١٣٨٩). زندگی کوروش. ترجمه ابوالحسن تهامی. تهران: نگاه.

دیدگاه شما:



به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
نقدی بر نوشته داندامایف درباره کوروپدیا و انتقال قدرت به کوروش بزرگ