یلدا
شب یلدا کارکردهای تازهای یافته است، آن هم در روزگاری که برنامههای گوشیهای هوشمند بر شیوهی زندگی مردمان سایه افکنده است. یلدا میتواند یادآورِ نیاز به ایستادگی در برابر بهرهگیریِ بیمهار از چنین پدیدههایی باشد؛ زمانی برای اندیشیدن، دور از هیاهوی برگهها و دیدگاهها و جستارهای بیمایه. همچنین یلدا میتواند در استوارسازی پشتوانههای بازرگانی شناسه ایرانی یاری رساننده باشد.
ایرانیان از دیرباز، در گاهشماریهای گوناگون، روز نخست دیماه و آغاز زمستان را گرامی میداشتند؛ چنانکه ابوریحان بیرونی به جشن خرمروز اشاره کرده و فردوسی از «شب اورمزد از ماه دی» گفته است. این آیین با نامهایی چون شب چله و یلدا شناخته میشود و با دقیقترین گاهشماری خورشیدی پیوند دارد. آیینهای این شب کارکردی اجتماعی و فرهنگی داشته و مایه همدلی و شادی ایرانیان بوده است.
هیچ گزارشی درباره اهریمنی بودن شب یلدا نشده است بلکه گزارش از جشن خرم روز و شادی در شب پیش از آن شده است. با این حال در آثار هنری پسا باستان (پس از اسلام) نگاه متفاوتی به شب یلدا وجود دارد و به ویژه در اشعار پارسی گویان، غم و اندوه همراه با شب یلدا وجود دارد. دنیای شعر، دنیای استعاره و نماد و اغراق است و یلدا به عنوان طولانی ترین شب سال، نمادی از دوری طولانی از معشوق بوده است.
پاییز را میتوان موسم «مهر» دانست. روزهای نخستین آن همراه با جشن مهرگان است و پایان پاییز هم با «مهر» پیوند دارد. هرچند درباره شب یلدا یا شب چله گزارشهای گوناگونی گفتهاند، ولی از گفتهها بر میآید که این شب با مهر و مهربانی پیوند تنگاتنگ دارد. شب یلدا بلندترین شب سال در کشور ما است و ایرانیان تا به امروز در این شب با مهربانی گردهم میآیند.
مایه شگفتی است که در سرودههای پارسی گویان که در پیوند با یلدا بودند، اندوه و رنج دیده میشود! این نکته نشان میدهد نگاه به شب یلدا در درازنای زمان با دگرگونی همراه بوده است. چرایی این نگاه به شب یلدا را باید در زندگانی پر رنج آن دوران جستجو کرد. بی گمان، سختی روزگار و شاید جور فرمانروایان ستمکار در این نگاه به جشنهایی که ریشه در دوران ایران باستان دارند، کارساز بوده است.
به راستی چه چیزی باعث ماندگاری جشنها میشود؟! جشنهای ایرانی همواره پیوند دهنده انسان با دو موضوع مهم یعنی «زیست بوم آدمی» و «حکمت ایرانی» بودهاند. اگر بخواهیم کارکرد جشنهای ایرانی مانند نوروز و یلدا را بررسی کنیم، در مییابیم که در فرهنگ ما کارکرد و ویژگیهای مثبت فراوان دارند. شب این جشنها فرصتی برای گردهمایی و احوال پرسی خویشاوندان است. کارکردهای ملی این جشنها در کنار همزیستی با طبیعت به ویژه طبیعت جغرافیایی که ما در آن زندگی می کنیم، قابل توجه است. ولی جشنهای خارجی در میان ایرانیان هیچ کدام از این کارکردها را ندارند.
آذر ماه واپسین ماه پاییز است و شب یلدا یکی از نامدارترین شبهای ایرانی در واپیسین شب این ماه برجاست. جشن آذرگان از جشنهای ارزشمند ایران باستان در ماه آذر جای دارد و روزهایی مانند روز دانشجو این ماه را برای دانشجویان و دانش پژوهان گیرا و دوستداشتنی میکند. در این نوشتار خیلی کوتاه درباره جشنها و رویدادهای این ماه سخن می گوییم. چو آتشهای آذرگان، همیشه زندگانی باد…
شبِ چلهی امسال، شبِ درنگِ تاریخ است؛ شبی که سرخیِ لالهها از دلِ خاک برمیخیزد و تاریکی را نه با فریاد، که با ایستادگیِ خاموش پاسخ میدهد. اما در دلِ این درازنای سرد، لالهها ایستادهاند. چون نشانهای که میگوید سپیده هرچند دیر، اما از یاد نرفته است. این شب، یلدای لالههاست؛ شبی که سرخی، جایگزینِ سکوت میشود و امید، آهسته از میانِ سایهها عبور میکند.
محفل خودمانی «یلدای مهر» با کوشش کانون ایرانشناسی دانشگاه تهران، کانون موسیقی و هنرهای تجسمی دانشگاه تهران در تالار همایشهای باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران برگزار شد. در این مراسم که با استقبال خوب دانشجویان همراه بود، هنرمندانی همچون سروش صحت و اشکان خطیبی حضور یافتند.
برخی نوشتهها «روز برادر و خواهر» را به ایران باستان نسبت میدهند که در اصل برگرفته از خُرمروز، یکم دیماه و پس از شب یلداست. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه مینویسد پادشاه در این روز با پوشش سپید کنار مردم مینشست و خود را برادر آنان میدانست؛ نمادی از برابری، مهرورزی و پیوند میان فرمانروا و مردمان.







