تاریخ و فرهنگ ایران زمین

آیا شب یلدا در ایران باستان، اهریمنی بوده است؟!

نگاهی کوتاه:

برخی این فرضیه را مطرح کردند که به دلیل آنکه یلدا طولانی‌ترین شب سال است و شب و تاریکی نمادهای اهریمنی هستند، پس شب یلدا در ایران باستان شبی اهریمنی بوده است و ایرانیان برای آنکه با آن مقابله کنند و از اندوه رها شوند در این شب شادی می‌کردند! البته این فرضیه قابل توجه است و چیزی از ارزش‌های آیین‌ها، گردهمایی‌ها و شادی‌های شب یلدا کم نمی‌کند. ولی باید توجه داشت که بیشتر یک تحلیل است و منبع معتبری که آن را ثابت کند وجود ندارد. گزارشی درباره اهریمنی بودن شب چله نشده بلکه گزارش از جشن خرم روز و شادی در شب پیش از آن شده است. با این حال در آثار هنری پسا باستان (پس از اسلام) نگاه متفاوتی به شب یلدا وجود دارد و به ویژه در اشعار پارسی گویان، غم و اندوه همراه با شب یلدا وجود دارد…

شب چله یا شب یلدا از اندک جشن‌های کهن ایرانی است که این روزها در ایران فراگیر است. از جشن‌های فراگیر می‌توان به شب یلدا و جشن‌های نوروزی (جشن سوری، جشن آغاز سال نو و سیزده‌به‌در) اشاره کرد. ولی جشن‌های فراوانی در ایران باستان فراگیر بودند که امروز چندان فراگیر نیستند؛ جشن‌هایی مانند تیرگان، مهرگان، سده، سپندارمذگان و… 

درباره ریشه‌های شب یلدا فرضیه‌هایی مطرح شده است. برخی این فرضیه را مطرح کردند که به دلیل آنکه یلدا طولانی‌ترین شب سال است و شب و تاریکی نمادهای اهریمنی هستند، پس شب یلدا در ایران باستان شبی اهریمنی بوده است و ایرانیان برای آنکه با آن مقابله کنند و از اندوه رها شوند در این شب شادی می‌کردند!

البته این فرضیه قابل توجه است و چیزی از ارزش‌های آیین‌ها، گردهمایی‌ها و شادی‌های شب یلدا کم نمی‌کند. ولی باید توجه داشت که بیشتر یک تحلیل است و منبع معتبری که آن را ثابت کند وجود ندارد.

آنچه از منابع تاریخی و اساطیری کهن می‌توان برداشت کرد این است که یکم دی جشن باستانی خُرّم‌روز و نخستین جشن دیگان بوده است.

در این جشن آیین برادری و برابری میان پادشاه و مردم وجود داشته است، ابوریحان بیرونی درباره جشن خرم‌روز اینچنین نوشته است:

پادشاه از تخت شاهی به زیر می‌آمد و جامه سپید می‌پوشید و در بیابان بر فرش‌های سپید می‌نشست… پادشاه با دهقانان و برزیگران مجالست می‌کرد ... و می‌گفت: «من امروز مانند یکی از شما هستم و من با شما برادر هستم (بیرونی، ١۳۸۹: صص ۳۴۴ و ۳۴۵).

طبیعی است که در شب پیش از خرم‌روز شادی و نوشیدن فراگیر بوده است، به طوری که در شاهنامه فردوسی اینچنین آمده است:

شبِ اورمزد آمد از ماه دی

ز گفتن بیاسای و بردار می

(فردوسی، 1386: ج 6 / ص 260)

پس گزارشی درباره اهریمنی بودن شب چله نشده بلکه گزارش از جشن خرم روز و شادی در شب پیش از آن شده است.

با این حال در آثار هنری پسا باستان (پس از اسلام) نگاه متفاوتی به شب یلدا وجود دارد و به ویژه در اشعار پارسی گویان، غم و اندوه همراه با شب یلدا وجود دارد.

چرایی این نگاه به شب یلدا در این سروده‌ها را باید در زندگانی پر رنج آن دوران جستجو کرد. بی گمان، سختی روزگار و شاید جور فرمانروایان ستمکار در این نگاه کارساز بوده است.

بسیاری از فرمانروایان باستانی ایران در سروده‌ها و داستان‌ها ستایش شدند و برخی از آنها نماد دادگری بودند،‌ ولی خرده‌گیری‌های فراوان به فرمانروایان پساباستان (پس از اسلام) در سروده‌های پارسی گویان دیده می‌شود. 

همچنین نگاه شاعرانه که اغراق بخش مهمی از آن است را نباید نادیده گرفت. به طوری که یلدا به عنوان طولانی ترین شب سال، نمادی از دوری طولانی از معشوق بوده است. دنیای شعر، دنیای استعاره و نماد و اغراق است.

سعدی بسیار زیبا نوروز و یلدا را در برابر هم قرار داده است:

نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست

شب فراق تو هر شب که هست یلداییست

(سعدی)

همین نمادها و اغراق‌ها باعث شده است یلدا در ادبیات پارسی جایگاه قابل توجهی پیدا کند و به راستی هم بسیار شاعرانه و زیباست.

باری آه و اندوه در شب یلدا پایان ماجرا نبوده است. این شب می‌توانسته بازگو کننده امید هم باشد چرا که در آیین شب یلدا، امید به پایان تاریکی و آمدن بامداد و روشنایی هم به چشم می‌خورد؛ می‌دانیم پس از یلدا، روزها دوباره بلندتر می‌شوند (همچنین ن.ک: چرا پارسی گویان با اندوه درباره یلدا گفتند؟!)

کتاب‌نامه:

– بیرونی، ابوریحان (١۳۸۹). آثارالباقیه. ترجمه اکبر داناسرشت. تهران: امیرکبیر.

– فردوسی، ابوالقاسم (۱۳۸۶). شاهنامه. تصحیح جلال خالقی مطلق. تهران: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی.

به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
آیا شب یلدا در ایران باستان، اهریمنی بوده است؟!