تاریخ و فرهنگ ایران زمین

راز ماندگاری جشن‌ها و کارکرد آنها در فرهنگ ما

نگاهی کوتاه:

به راستی چه چیزی باعث ماندگاری جشن‌ها می‌شود؟! جشن‌های ایرانی همواره پیوند دهنده انسان با دو موضوع مهم یعنی «زیست بوم آدمی» و «حکمت ایرانی» بوده‌اند. اگر بخواهیم کارکرد جشن‌های ایرانی مانند نوروز و یلدا را بررسی کنیم، در می‌یابیم که در فرهنگ ما کارکرد و ویژگی‌های مثبت فراوان دارند. شب این جشن‌ها فرصتی برای گردهمایی و احوال پرسی خویشاوندان است. کارکردهای ملی این جشن‌ها در کنار همزیستی با طبیعت به ویژه طبیعت جغرافیایی که ما در آن زندگی می کنیم، قابل توجه است. ولی جشن‌های خارجی در میان ایرانیان هیچ کدام از این کارکردها را ندارند.

اثری از استاد حجت شکیبا

با گذشت هزاران سال از زندگی مردمان ایران‌زمین، با آمدن و رفتن پادشاهان و سلسله‌های گوناگون، تغییرات و تحولات آیینی و دینی، یورش‌های بیگانگان و… آیین گرامیداشت بسیاری از جـشن‌های ایرانی -هرچند با تغییرات و تحولات- زنده است. به راستی چه چیزی باعث ماندگاری این جشن‌های کهن می‌شود؟!

اگر این جشن‌ها را فقط و فقط نوعی جشن‌های دینی بدانیم، طبیعتاً پس از آنکه دین مردم دگرگون شد، جایگاه خود را از دست می‌دادند. آنچه در جشن‌های ایرانی در کنار انگیزه‌های دینی مورد توجه قرار می‌گیرد، جایگاه زیست‌بوم و اسطوره‌ها در این جشن‌ها می‌باشد. به طوری که تقریبا برای همه جشن‌های ایرانی یک انگیزه زیست‌بومی و یک انگیزه اسطوره‌ای دیده می‌شود. رویداد‌های با شکوه و زیبایی مانند آغاز بهار (نوروز)، طولانی‌ترین شب سال (یلدا) و … همواره مورد توجه ایرانیان در گرامیداشت این جشن‌ها بوده است. همچنین انگیزه‌های اسطوره‌ای مانند دوران جمشید، داستان آرش کمانگیر، داستان پیروزی فریدون بر ضحاک و… در منابع به وفور دیده می‌شود (١).

طبیعت همواره در زندگی بشر و حتی شکل گیری باورهای اقوام گوناگون نقش مهمی داشته است و مردمان ایران‌زمین به دلیل پیوستگی‌هایی که با زیست‌بوم خود داشتند، به سختی می‌توانستند جشن‌هایی که با زیست بومشان در پیوند است فراموش کنند.

اسطوره‌ها هم نقش مهمی در ماندگاری و انتقال اندیشه‌ها ایفا ‌کرده‌اند. در اسطوره‌های ایرانی رازهای حکیمانه‌ای نهفته است که کمابیش با ارزش‌های فطری انسانی همراستا می‌باشد. این اسطوره‌ها نوعی حکمت ایرانی را در دل خود جای داده‌اند و حکیم بزرگ جهان، یعنی فردوسی توسی هم به رمز آلود بودن داستان‌ها اشاره کرده است (٢).

به طور کلی به نظر می رسد، جشن‌های ایرانی همواره پیوند دهنده انسان با دو موضوع مهم یعنی «زیست بوم آدمی» و «حکمت ایرانی» بوده‌اند و همین پیوندها باعث ماندگاری این جشن‌های کهن شده است.

خطرات نفوذ جشن های خارجی برای فرهنگ ما

چند سالی است که جشن‌هایی با آیین‌های خارجی بسیار بیش از پیش در ایران برگزار می‌شود. این جشن‌ها حتی گاهی چهره شهر را تغییر می‌دهند و فروشگاه‌ها تلاش گسترده‌ای برای فروش لوازم مربوط به این جشن‌ها انجام می‌دهند.

اصولا آنچه در بررسی فرهنگ اهمیت دارد، کارکرد عناصر و اجزای فرهنگی هستند. برای نمونه باید بررسی کرد که یک جشن یا یک آیین در آن فرهنگ چه کارکرد و چه ویژگی برای مردمان آن ناحیه فرهنگی دارد.

قطعا آیین‌های این جشن‌هایی در جوامع دیگر کارکردهای خود را داشتند و دارند. ولی ایرانیان با چه رویکردی چنین جشن‌هایی را گرامی می‌دارند؟! 

یک رویکرد به نمادها و آیین‌های خارجی این است که اشکالی ندارد مردم شاد باشند. ولی اگر به خطرات آنها برای فرهنگ خودمان توجه کنیم، نمی‌توان به سادگی از کنار آن عبور کرد. اگر این جشن‌ها به دلیل احترام به شخصیت‌های برجسته برگزار می‌شود آیا باید با نمادهای خارجی گرامی داشته باشد؟

متاسفانه بیشترین کارکردی که این آیین‌ها در زندگی امروز ما دارد، گرفتن عکس برای فضای مجازی است! 

اگر بخواهیم کارکرد جشن‌های ایرانی مانند نوروز و یلدا را بررسی کنیم، در می‌یابیم که در فرهنگ ما کارکرد و ویژگی‌های مثبت فراوان دارند. این جشن‌ها فرصتی برای گردهمایی و احوال پرسی خویشاوندان است. کارکردهای ملی این جشن در کنار همزیستی با طبیعت به ویژه طبیعت جغرافیایی که ما در آن زندگی می کنیم، قابل توجه است.

ولی جشن‌های خارجی در میان ایرانیان هیچ کدام از این کارکردها را ندارند.

این نفوذ عناصر خارجی ممکن است در فرهنگ ما نوعی از هم گسیختگی افکار و رفتار را ایجاد کند؛ چرا که دلیل و کارکرد مشخصی در فرهنگ ما ندارند و ما آنها را انجام می دهیم.

وقتی نفوذ چنین عناصری گسترده شود، بعد از مدتی به خود می‌آییم و از خود می‌پرسیم چرا چنین آدم‌هایی شده ایم؟ چرا اندیشه‌های ما نظم مشخصی ندارد و دلیلی برای رفتارهایمان پیدا نمی کنیم؟! 

این موضوع فقط مختص ایران نیست. این از هم گسیختگی که باعث کمرنگ شدن اندیشیدن در انسان امروزی شده است (ن.ک: چرا اندیشیدن در انسان امروزی کمرنگ شده است؟!

در آثار هنری در کشورهای گوناگون این موضوع آشکار است. ولی باید پذیرفت ایران قابلیت‌هایی دارد که ممکن است اوضاع بسیار و فاجعه آمیز شود.

سیل خروشان و چشمه جوشان

درباره دلیل رواج جشن‌های فرهنگی قطعا حامیان جشن‌ها و آیین‌ها اهمیت دارند. 

این حمایت به این معنا نیست که به صورت سازماندهی شده فعالیت‌هایی به منظور گسترش جشن‌ها در ایران صورت گیرد، بلکه ارتباط فزاینده با خارج ازکشور و نفوذ گسترده جشن‌ها در فضای مجازی و… باعث آشنایی بیشتر و در نتیجه تقلید می‌شود.

کافی است مقایسه کنیم با گسترش و حمایت از جشن‌های باستانی ایرانی تا دریابیم چقدر حمایت از جشن‌های خارجی بیشتر است.

سالیان سال است که کنشگران فرهنگی در ایران برای گسترش جشن های باستانی تلاش می‌کنند. ولی شوربختانه نه تنها برخورد درخوری با آنها نمی‌شود، بلکه گاهی نهادهای قدرت با آنها مقابله می‌کنند!

این در حالی است که سیل خروشان ترویج جشن‌های خارجی در فضای مجازی وجود دارد! 

چطور ممکن است سد محکم در برابر چشمه جوشان جشن‌های ایرانی ببندند و از سوی دیگر سیل خروشان جشن‌های خارجی بیاید و آن وقت توقع داشته باشیم، فرهنگ ایرانی آسیب نبیند!!

امروز جشن های اندک ایرانی فراگیر هستند. شاید بتوان گفت فقط جشن‌های نوروزی (مانند سال نو، جشن سوری، سیزده به در) و شب یلدا گستردگی فراوان در میان مردم دارند. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، هیچ بعید نیست که در سال‌های آینده جشن‌های ایرانی مانند یلدا و نوروز که فراگیر هستند کمرنگ‌تر شوند!

اگر حمایت بیشتری از دیگر جشن‌های ایرانی که از دیرباز دارای کارکرد در فرهنگ ما بودند، صورت می‌گرفت قطعا خطر جشن‌های خارجی برای فرهنگ ما کمرنگ تر می‌شد و نیاز به حساسیت درباره این موضوع نبود.

واقعیت آنکه در دنیای امروز با زور نمی‌توان کارهای فرهنگی موثر انجام داد. تحمیل زور گاهی اوقات باعث ایجاد جنبش‌هایی نه چندان اندیشمندانه می‌شود که حاصل خشم ناشی از تحمیل می‌باشند. در اینگونه جنبش‌ها تعصب کورکورانه در افراد حاصل می‌شود و کار به جایی می‌رسد که با گسترش چنین تفکراتی حتی انتقاد به یک موضوع سخت و دشوار می شود.

نمونه‌هایی از این جنبش‌ها در سطح جهانی وجود دارد که به دلیل اختصار از گفتن آنها صرف نظر می‌کنیم.

بنابراین تنها راه مقابله با خطرات جشن‌های خارجی، پشتیبانی بیشتر و بیشتر از، جشن های ایرانی است.

پانویس:

۱- برای مثال نگاه کنید به: بیرونی، ابوریحان محمد بن احمد. آثار الباقیه عن القرون الخالیه. ترجمه اکبر دانا سرشت. تهران: امیر کبیر، ١٣٨۶، صص ٣٢٣-٣۶٠.

٢- تو این را دروغ و فسانه مدان / برنگ فسون و بهانه مدان …. ازو هر چه اندر خورد با خرد / دگر بر ره رمز و معنى برد

دیدگاه شما:



تماس با نویسنده:


دیدگاه خود را با نویسنده در میان بگذارید:

به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
راز ماندگاری جشن‌ها و کارکرد آنها در فرهنگ ما