فروردین
چه جشن با شکوهی است این جشن بهار که پس از گذشت هزاران سال همچنان با شکوهی درخور در میان مردمان جا دارد. یکی از کهنترین جشنهای ایرانی و شاید کهنترین جشن این سرزمین که ریشه در زیست بوم ما دارد و در هر دورهای هماهنگ با اندیشهها و آیینهای همان دوره در میان مردم جای داشته است.
چنین جشن فرخ از آن روزگار، به ما ماند از آن خسروان یادگار... در بسیاری از منابع تاریخی و ادبی ما به شکل یک پادشاه ترسیم و داستانهای دلکشی هم درباره نوروز گفته شده است. در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی و شاهنامه فردوسی و کتابهای دیگر، نوروز را به جمشید نسبت دادهاند.
ایرانیان پس از دوازده روز از نوروز که به یاد دوازده ماه از سال است، روز سیزدهم که روز فرخندهای است به در و دشت و بوستان میروند و شادی میکنند و در حقیقت با این کار دوره جشنهای نوروزی را به پایان میرسانند.
امروز مردم ما با چهارشنبه سوری به استقبال نوروز میروند و با سیزده به در به صورت رسمی به جشنهای نوروزی پایان میدهند. جالب آنکه هر دو جشن با ایزد تیر یا تیشتر ارتباط دارند. تیر ایزد باران است که بر خشکسالی چیره میشود و باران در فصل بهار که با نوروز آغاز میشود به اوج میرسد.
ششم فروردین، زادروز گرانمایه پیامبر ایرانی، اشو زرتشت سپیتمان، پیام آور اهورایی راستی و روشنایی است که یکی از مناسبت های مهم جشن بزرگ «هفدرو» یا «نوروز بزرگ» در این روز است.