شیر و خورشید
نشان شیر و خورشید نخستین بار در دوران صفویان وارد پرچم ایران شد. در دوران قاجار آشکارا رویکرد شیعی به نشان شیر و خورشید وجود داشته است و شمشیر به دست شیر افزوده شد. در سکهها، نوشته «اسد الله الغالب» (لقب امام علی) و «یا علی» دیده میشود. نشان شیر و شمشیر و خورشید محصول دوران قاجار است با توجه به سکهها و شواهد باید گفت که نشانی با تعابیر شیعی است.
نشان شیر و خورشید در تاریخ ایران بیش از آنکه ملی باشد، جنبههای مذهبی، نجومی و طالعبینی داشته است. نمونههایی شبیه به شیر و خورشید از ایران باستان هم دیده میشود، اما چندان جنبه ملی نداشتند. شیر و خورشید بدون شمشیر از دوره صفویه وارد پرچم ایران شد و تا دوران قاجار با تعابیر شیعی در آثار دیده میشود. رفته رفته شمشیر را در دست شیر اضافه کردند و پرچم سه رنگ با نشان شیر و خورشید پرچم رسمی و ملی ایران شد.
مازه یا مزدایه فرمانروای کیلیکیه و بعدها سوریه و بابل بوده است. با یورش اسکندر مقدونی، مازه به هخامنشیان خیانت کرد و خود را به یورشگران تسلیم نمود و در نتیجه توانست همچنان حاکم بابل بماند. روی سکههای او نقش شیر بسیار دیده میشود؛ گاهی بالای شیر ستارهای آمده، گاهی تصویر زنبور دیده میشود و گاهی نیز حروف یونانی و... نقش بسته است. این سکهها جنبه ملی نداشتند و تنها در سطح محلی رواج داشتند.
هیچ شواهد قطعی وجود ندارد که نشان جیرفت، شیر و خورشید باشد. حاشیه تزئینی اینچنینی در بسیاری از آثار دیده میشود و برای ایجاد جلوه درخشندگی به کار میرفتهاند. موضوعی که بعدها در آثار هخامنشی هم دیده میشود. نشان شیر و خورشید در سدههای پس از اسلام فراگیر شد هرچند نشانهایی شبیه به شیر و خورشید از ایران باستان همانند بسیاری از تمدنهای دیگر وجود دارند.
بررسی بشقابهای هخامنشی و مقایسه آنها با سنتهای هنری پیشین نشان میدهد نقوش شعاعگونه در بشقابها به احتمال بسیار زیاد جنبه تزئینی داشته و برای ایجاد جلوه درخشندگی به کار میرفتهاند، نه نماد خورشید. از آنجا که شیر در این بشقابها ثابت نیست و حیوانات دیگر هم ترسیم شدند، نمیتوان آنها را نماد میهنی یا دینیِ مشابه «شیر و خورشید» دانست؛ زیرا یک نماد واقعی باید حضور و ساختاری ثابت داشته باشد.
در هیچ کدام از درفشهای ایران باستان نشان شیر و خورشید وجود نداشته است و درفشها و پرچمهایی با نشان شیر و خورشید ریشه در تاریخ پس از اسلام دارد. شیر و خورشید بدون شمشیر در دوران صفویه و احتمالا با رویکرد شیعی وارد درفش ایران شد. گرچه نشانهایی از ایران باستان به دست آمدهاند که شبیه به شیر و خورشید هستند، ولی هیچ کدام از آنها بر روی درفش میهنی جای نداشتند.
شیر و خورشید در آثار تمدنهایی مانند مصر و میانرودان (بینالنهرین) دیده شده است و در سکهها و درفشهای اقوام ترک و مغول جای داشته است. انسان باستانی زیباییهای طبیعت را میدیده است و از آنها الهام میگرفته است بنابراین نمیتوان نشان شیر یا خورشید را ویژه تمدن ایران دانست چرا که نقش خورشید و شیر ریشه در طبیعت دارند و برای همین در تمدنهای گوناگون مورد توجه قرار گرفتند.
نام بردن از این نشان با عنوان شیر و خورشید دقیق نیست چرا که در واقع یک ایزد نورانی (آناهیتا) ایستاده بر شیر است. حتی با مقایسه این نشان با نشانهای پیشین در میانرودان، میتوان گفت نقش خورشید یا ستاره از بالای ایزد حذف شده و خود ایزد نورانی شده است. مُهر هخامنشی یکی از کهنترین نمونههای نورانی بودن پیکر است که بعدها در سنت مسیحی و اسلام هم بارها دیده شده است.
به دلیل فرسودگیهای فراوانی که این نقش برجسته دارد نمیتوان تشخیص داد آن چیزی که پشت شیر ترسیم شده است، دقیقا چیست! نشان شیر و خورشید در سدههای پس از اسلام فراگیر شد. چند نشان دیگر از ایران باستان به دست آمده که شبیه به شیر و خورشید هستند ولی با قاطعیت نمیتوان گفت که آنها شیر و خورشید هستند.
در شاهنامه هیچ جا از درفشی که نشان شیر و خورشید در کنار هم و در یک درفش آمده باشد، سخنی نیست. درفشهای غیر از درفش کاویانی، درفشهای سپاهیان و بزرگان بودهاند و جایگاه میهنی نداشتند و به صورت مداوم از آنها یاد نمیشود. اگر تصور کنیم درفشی با نشان شیر و خورشید، که خورشید آن با چهره انسانی ترسیم شده و شیر آن شمشیری به دست دارد، در داستانهای شاهنامه آمده است، کاملا نادرست میباشد.
پیوند شیر با میترا در هیچ منبع باستانی نیامده است و فرضیهها بیشتر بر اساس تحلیل آثار باستانی، نقش برجستهها و موارد دیگر مطرح شده است. از آنجایی که میترا مذکر و آناهیتا مونث است و در مُهر هخامنشی یک ایزدبانو ترسیم شده، میتوان گفت آناهیتا در آن مُهر ترسیم شده است. البته این نشان چندان فراگیر نبوده است و فقط همین مُهر با این نشان به دست آمده است.
از آنجایی که ایران کشوری تاریخی با پیشینه قابل توجه است، درفشها و پرچمهای گوناگونی را در طول تاریخ داشته است. با این حال درفش کاویانی مشهور ترین درفش ایران در طول تاریخ بوده است و همواره در فرهنگ ایرانی جایگاه والایی داشته است. حتی تا به امروز برای ایرانیان و ایرانی فرهنگان نماد آزادی و آزادگی است. در این جستار تلاش کردهایم نگارههایی از درفشهای ایران در دورههای گوناگون آماده کنیم و توضیحاتی درباره درفشهای ایرانیان ارائه بدهیم. توجه داشته باشید نگارههایی که از درفشهای ایران آورده شده است لزوماً در کل آن دوران جاری نبودهاند و شاید متعلق به یک دوره خاص از آن دوران باشند. برخی از درفشها هم از روی گفتهها و منابع تاریخی بازسازی شدهاند و شاید درفشها به همین شکلی که در عکسها تصویر شدهاند، وجود نداشتند (برای مثال درفش اشکانیان).











