یکی از فرضیاتی که درباره نقش شیر در آثار باستانی ایران مطرح شده است، پیوند آن با میترا، ایزد باستانی است.
این فرضیه باعث شده است برخی نقشهای باستانی را به شیر و خورشید ربط دهند. حتی برخی متاسفانه با انگیزههای سیاسی درباره شیر و خورشید مواردی را میگویند که چندان دقیق نیست. برای مثال میگویند پرچم شیر و خورشید پرچم باستانی ایران است!! (دانش بیشتر: پرچم شیر و خورشید، پرچم باستانی ایران نیست)
در هر حال باید گفت پیوند شیر با میترا در هیچ منبع باستانی نیامده است و فرضیهها بیشتر بر اساس تحلیل آثار باستانی، نقش برجستهها و موارد دیگر مطرح شده است.
در این نوشتار به بررسی برخی از نشانهای به جا مانده از ایران باستان میپردازیم و اینکه آیا آنها با میترا پیوند دارند را مورد بررسی قرار میدهیم.
ایزد سوار بر شیر، میترا یا آناهیتا؟!
یکی از نشانهایی که این روزها بسیار مشهور شده است، نشان یک مُهر هخامنشی است که در آن نقش یک پادشاه هخامنشی (احتمالا اردشیر دوم) در حال ستایش ایزدی سوار بر شیر است.
البته به نظر میرسد این نشان چندان فراگیر نبوده است. این در حالی است آثار فراوانی از دوران هخامنشی داریم که نشانهایی مانند فروهر (اهورامزدا) و ستاره باستانی (اختر کاویانی) در آنها ترسیم شده است.
برخی این ایزد سوار بر شیر را میترا معرفی میکنند و از آنجایی که میترا با خورشید پیوند تنگاتنگی دارد، ادعا میکنند این نشان شیر و خورشید است!! اتفاقا یکی از مهم ترین نشانهایی که برای تایید پیوند شیر و میترا مطرح میکنند همین نشان است.
ولی شواهد جدی وجود دارد که این ایزد میترا نیست بلکه آناهیتا است.
مهمترین موضوع آن است که این ایزد به صورت مونث ترسیم شده است. موهای بلند و صورت بدون مو یادآور دیگر مُهرهای هخامنشی است که در آن بانوان ترسیم شدند.
در آثار زیادی که از ایران باستان به جا مانده است، ایزد میترا به صورت مذکر ترسیم شده است (1). برای مثال در یک نقش برجسته ساسانی میترا اینگونه ترسیم شده:
اما چرا گزینه آناهیتا مطرح می شود؟ به آن دلیل که در کتیبههای اردشیر دوم ستایش آناهیتا و میترا در کنار اهورامزدا دیده میشود.
در کتیبه اردشیر دوم اینچنین آمده است:
اهورهمزدا، آناهیتا و میتره مرا از تمام بدیها بپایند (لوکوک، ۱۳۸۹: ص ۳۲۳).
در این کتیبه نام آناهیتا پیش از میترا آمده است و روی هم رفته، اردشیر دوم توجه ویژهای به آناهیتا داشته است. از آنجایی که میترا مذکر و آناهیتا مونث است و در مُهر هخامنشی یک ایزدبانو ترسیم شده، میتوان گفت آناهیتا در آن مُهر ترسیم شده است.
شاید بتوان گفت اصلا نقش خورشید در مُهر هخامنشی دیده نمیشود، بلکه آناهیتا به صورت نورانی ترسیم شده است. آناهیتا با آب پیوند تنگاتنگی دارد و به نظر نمیآید این ایزد را در میان خورشید (که با میترا مرتبط است) ترسیم کرده باشند. احتمالا برای آنکه پاکی و تقدس این ایزد را نشان دهند او را نورانی ترسیم کردند.
اینکه آناهیتا سوار بر شیر است هم نشاندهنده نیروی آناهیتا است. شیر همواره نماد نیرومندی بوده است و هنگامی که یک ایزد سوار بر شیر است قطعا در نظر ترسیم کنندگان ایزدی نیرومند محسوب میشده است.
آیا نقش نبرد شیر و گاو با میترا ارتباط دارد؟
نقش برجستههای مشهوری در پارسه (تخت جمشید) وجود دارند که یک شیر با گاو در حال نبرد است.
برخی این نشان را مرتبط با قربانی گاو در آیین میترا پرستی میدانند و شیر را نماد میترا در این نقش معرفی میکنند. این فرضیه بر اساس ظاهر این نقش است و شواهد دیگری در دسترس نیست که این فرضیه را ثابت کند.
در کتیبههای هخامنشی بارها نام اهورامزدا را میبینیم که یادآور آیین زرتشتی است. میدانیم سنت قربانی کردن گاو پیش از زرتشت رواج فراوانی داشته است. هرچند نمیتوان گفت سنت قربانی کردن به کلی از میان رفته بود.
به طور کلی در گاتهای زرتشت نگاهداری از آفریدگان ستایش شده است. در جایی اینچنین گفته می شود:
کسی که با کوشش، آفریدگان را نگاهداری کند، با «اشه» و در سرای «منش نیک» بسر خواهد برد (هات ۳۳، دوستخواه، ۱۳۸۵: ج ۱، ص ۲۸).
در گاتها بارها از «گوش اوروَن» به معنای روان آفرینش که با گاو پیوند دارد یاد شده است. بنابراین ارتباط این نقش با قربانی و کشته شدن گاو به صورت جدی مورد تردید قرار میگیرد.
نظرات دیگری درباره این نشان وجود دارد که شواهد بیشتری برای اثبات آنها میتوان پیدا کرد. باید گفت ارتباط این نقش با ستارهبینی و صورتهای فلکی قابل توجه است.
به طور کلی پدیدار شدن پیکر آسمانی گاو در آسمان هنگام صبح نشانه آمدن بهار بود. از طرفی در نیمه زمستان صورت فلکی شیر در کنار نصف النهار قرار میگیرد و این در حالی است که گاو در غرب غروب کرده و ناپدید میشود. بنابراین شیر به عنوان طالع و غلبه کننده بر گاو نمودار شده که گویای آمدن بهار است (ن.ک: رزمجو ۱۳۷۵: ص ۲۸؛ رزمجو، ۱۳۷۹: ص ۱۸۴).
بنابراین میتوان گفت این نشان یادآور آغاز بهار و جشنهای نوروزی است که در پارسه (تخت جمشید) برگزار میشده است. در همه جای پارسه نشانههایی از جشنهای بهاری دیده میشود و اینکه این نشان هم مرتبط با آغاز بهار بدانیم منظقی است (دانش بیشتر: پیروزی شیر بر گاو، نماد آغاز بهار).
آیا شیر در سکههای مازه با میترا پیوند دارد؟
در سکههای یک فرمانروای محلی دوران هخامنشیان به نام مازه که البته بعدها به هخامنشیان خیانت کرد تصویر شیر آمده است.
در پشت سکههای این فرمانروا نقش شیری که در حال راه رفتن است دیده میشود و گاهی بر روی این نوع سکهها علامات مختلف مانند لنگر کشتی، ستاره، زنبور یا یکی از حروف یونانی دیده میشود که ممکن است علامت ضرابخانه یا حرف اول اسم یکی از فرمانروایان باشد (جمالزاده، ۱۳۴۴: ص ۷).
همانطور که اشاره شد به نظر می رسد در برخی از سکهها ستارهای بالای شیر ترسیم شده که برخی آن را خورشید معرفی میکنند.
در هر حال آنچه درباره این سکهها اهمیت دارد این است که اصلا نام میترا در آنها نیامده بلکه نامهای بعل و زئوس آمده است. از آنجایی که مازه در دوران سلوکیان هم فرمانروا باقی ماند نام زئوس در سکههای او دیده میشود.
سخن پایانی
نشانها، تندیسها و نقش برجستههای شیر در ایران باستان کم نیستند ولی دارای جنبههای گوناگون بودند، به طوری که جنبههای نجومی، نیرومندی شیر و… مورد توجه بوده است.
اینکه بگوییم هر کجا شیر آمده نمادی از ایزد میتراست قطعا نمیتواند درست باشد. همانطور که بررسی کردیم، در نشانهای مشهوری که شیر و ایزد یا ستاره در آنها ترسیم شده است به نظر نمیآید که با میترا پیوند داشته باشند.
پیوند شیر با میترا از فرضیاتی است که مورد استقبال برخی از طیفهای سیاسی که بر روی نشان شیر و خورشید تاکید میکنند، قرار گرفته است. گویا توجه بیش از حد به ریشه باستانی شیر و خورشید بیشتر با انگیزههای سیاسی صورت میگیرد.
این نشان در ایران باستان اصلا فراگیر نبوده است. این در حالی است که به صورت قطعی هم نمیتوان گفت که آنها شیر و خورشید هستند. لازم به ذکر است که همین نشانها هم در ایران باستان اصلا جنبه ملی نداشتند و بیشتر جنبه مذهبی و نجومی داشتند.