نشان شیر و خورشید در تاریخ ایران بیشتر از آنکه جنبه ملی داشته باشد، جنبههای مذهبی، نجومی و طالع بینی داشته است. این نشان از دوران صفویه در ایران شهرت زیادی پیدا کرد. نشان شیر و شمشیر و خورشید که جنبه اسلامی و شیعی داشت در دوران قاجار فراگیر شد و روی پرچم رسمی ایران جای گرفت که نماد سلطنت شیعی ایران بود.
از دوران باستان چند اثر به دست آمده که نشانهایی شبیه به شیر و خورشید در آنها دیده میشوند که درون مایه نجومی یا مذهبی دارند. اصولا شیر از دیرباز نماد صورت فلکی اسد بوده است و به همین دلیل در برخی از آثار هنری مورد توجه قرار گرفته است.
می دانیم در دوران باستان به ویژه دوران ساسانیان درفش ایران، درفش کاویانی بوده است، هرچند نشانههایی از درفش کاویانی، پیش از ساسانیان هم وجود دارد (نگاه کنید به: ردپای نگاره درفش کاویانی پیش از ساسانیان). به طور کلی نشانهایی شبیه به شیر و خورشید (البته نام بردن از آنها با عنوان شیر و خورشید جای بررسی دارد) در ایران باستان بسیار اندک دیده میشود و به هیچ روی رویکردی ملی مانند درفش کاویان به آن نبوده است. در داستانهای حماسی ایرانیان همواره درفش کاویان جایگاه درفش ملی ایرانیان را داشته است (۱) و دیگر درفشها، صرفا درفشهای سپاهیان و بزرگان بوده است.
با این حال «نقش شیر» و «نقش خورشید» به صورت جدا در ایران باستان از نشانها و نقشهای محبوب بودند ولی کمتر با یکدیگر دیده شدند.
پس از اسلام، شیر و خورشید بیشتر در آثار دیده میشود به طوری که کم کم وارد پرچم ایران شد. در دوران قاجار در کنار شیر و خورشید نوشته اسدالله الغالب آمده است که به امام علی، امام اول شیعیان اشاره داشت.
در این نوشتار به بررسی آثار و شواهد مربوط به شیر و خورشید از دوران باستان تا سدههای معاصر میپردازیم.
جنبه نجومی و مذهبی شیر و خورشید در ایران باستان
در نقش برجستههای هخامنشی نشان «شیر» زیاد دیده میشود که به نظر میرسد اشاره به صورت فلکی «اسد» داشته است اما در جستجوی «شیر و خورشید» باید گفت به صورت گسترده در آثار نیست. ولی چند مورد آثاری شبیه به شیر و خورشید دیده می شوند که در ادامه آنها را بررسی میکنیم.
نشان ایزد سوار بر شیر
نشانی از دوران هخامنشیان به جای مانده که در حقیقت تصویر یک ایزد نورانی میباشد که سوار بر شیر است. بنابراین نام بردن از این نشان با عنوان شیر و خورشید دقیق نیست و نشان ایزد سوار بر شیر دقیقتر است.
احتمالا این ایزد باستانی آناهیتا است و یکی از شاهنشاهان هخامنشی، احتمالا اردشیر دوم در حال ستایش اوست. لازم به ذکر است که فرضیات دیگری درباره این نشان وجود دارد.
در هر حال آشکار است که این نشان جنبه مذهبی داشته است چرا که ایزدی نورانی را ترسیم میکند و شاه در حال ستایش اوست.
نشان شیر و ستاره بر روی سکههای محلی
از اواخر دوران هخامنشی، سکههای محلی به دست آمده که در برخی از آنها به نظر شیر و ستاره نقش شده است. گرچه شیر در این نوع از سکهها وجود دارد ولی نقش بالای آن تغییر میکرده است به طوری که گاهی ستاره بوده، گاهی لنگر کشتی و… . این نوع سکهها ریشه در دوران فرمانروایی مازه (مازایوس) دارد.
مازه در دوران هخامنشیان فرمانروای کیلیکیه و بعدها سوریه و حتی بابل هم بوده است. با تهاجم اسکندر مقدونی او تسلیم مقدونیان شد و کماکان حاکم بابل باقی ماند.
سکه هایی که از او باقی مانده سه نوع دارد:
۱- سکههایی که در کیلیکیه زده شده
۲- ضرب سوریه
۳- آنهایی که به تقلید چهار درهمیهای آتن ضرب بابل است
برخی از سکههای او بدین وضع است که در روی سکه «بعل» که بعدها در سکههای سلوکیها «زئوس» خدای یونانی خوانده شده است بر روی چهارپایهای نشسته و در پشت سکه نقش شیری که در حال راه رفتن است دیده میشود و گاهی بر روی این نوع سکهها علامات مختلف مانند لنگر کشتی، ستاره، زنبور یا یکی از حروف یونانی دیده میشود که ممکن است علامت ضرابخانه یا حرف اول اسم یکی از فرمانروایان باشد (جمالزاده، ۱۳۴۴: ص ۷).
نمی دانیم تفسیر درست این نشان در پشت سکه چیست ولی با توجه به روی سکه که نام یک خدا آمده است به نظر میرسد نماد پشت آن هم بی ارتباط به آن خدا و شاید صورتهای فلکی و طالع بینی نبوده است.
شاید هم از آنجایی که در ضرابخانههای متفاوت ضرب میشدند ستاره صرفا نماد یکی از ضرابخانهها بوده است و نشانهای دیگر مانند لنگر کشتی، نماد یک ضراب خانه دیگر بوده است.
اگر این نشان را شیر و خورشید هم در نظر بگیریم باید توجه داشت که این سکهها در سطح ملی استفاده نمیشده است و صرفا سکههای محلی بودند. هیچگاه این نشان جایگاه یک نماد ملی را نداشته است.
آنطور که گزنفون مورخ یونانی نوشته است در درفش هخامنشیان عقاب زرین نقش بسته بود (کوروپدیا، دفتر ۷، بخش ۱) پس مشخص میشود شیر و خورشید در دوران هخامنشیان جنبه ملی نداشته است و به صورت محدود در نقشها و سکههای محلی به کار رفته است.
«شیر و خورشید» و نماد چهره معشوقه غیاث الدین کیخسرو سلجوقی
در تاریخ پس از اسلام سکههایی با نقش شیر و خورشید دیده میشود. جالب آنکه نمونههای قدیمی سکههای شیر و خورشید، به معشوق غیاث الدین کیخسرو (دوم) بن کیقباد از سلاطین سلجوقیان روم ارتباط دارند. خاندان سلجوقیان روم در بخشی از آسیای کوچک فرمانروایی میکردند.
به نظر میرسد این سکهها باعث شهرت نشان شیر و خورشید شد و نقطه عطفی در فراگیر شدن این نشان بوده است.
احمد کسروی درباره این نماد پژوهشهای قابل توجهی کرده است و از ابن عبری در کتاب مختصر تاریخالدول موضوع جالبی را در این باره میآورد:
ابن عبری میگوید کیخسرو شیدای رخسار دلارای شاهزاده خانم گرجی گردیده دل و دین و تاب و توان از دست داد و به فرمان عشق میخواست روی درهم و دینار را با نقش آن رخسار دلارا بیاراید. نزدیکان کیخسرو به پاس اسلام رای بدین کار نمیدادند. ولی چون او پافشاری داشت چنین تدبیر اندیشیدند که صورت شیری نگاشته روی همچون خورشید آن شاهزاده گرجی را همچون خورشید بر فراز آن بنگارند که هم دلخواه کیخسرو انجام گرفته هم مردم پی به حقیقت کار نبرده، چنین پندارند که مقصود نقش صورت طالع پادشاه است (کسروی، ۲۵۳۶: ص ۱۵).
این سکه جالب و رمانتیک است. یعنی شیر و خورشید در کنار یکدیگر قرار گرفتند که ناشی از عشق یک فرمانروا و تمایلات شخصی او بوده است. ولی قطعا این نشان در آن سکهها نمیتواند یک نماد ملی به شمار آید.
جنبه شیعی شیر و خورشید در ایران پس از اسلام
می دانیم که شیر و خورشید در دوران صفوی بسیار فراگیر شد و در پرچمها جای گرفت. البته باید توجه داشت که شمشیر در دوران قاجار به این نشان افزوده شد.
شاید نتوان پی برد که در ابتدا صفویان شیر و خورشید را با چه رویکردی به کار میبردند! مواردی مانند طالع بینی یا محبوبیت این نشان قابل توجه است. ولی باید توجه داشت که حکومت صفوی یک حکومت متعصب شیعی بوده است. البته فراز و نشیبهایی در تعصب پادشاهان دیده می شود ولی در نمادها و شعارها همواره شیعه گرایی برجسته بوده است.
بنابراین تعجبی ندارد که رویکرد آنها به این نشان هم یک رویکرد شیعی شده باشد. چنین مینماید تفسیری که از شیر در آن دوران ارائه شده بود شیرخدا (امام علی) بوده است و با همین تفسیر تا دوران قاجار نشان شیر و خورشید در دستگاه سلطنی وجود داشت. ایل قاجار یکی از هفت ایل اصلی قزلباش بود که در دستگاه صفوی نقش مهمی داشتند.
پس از شکل گیری حکومت قاجار و تحولاتی که در سطح جهان رخ داد دیگر میتوانیم بگوییم که شیر و خورشید نماد سلطنت شیعی ایران شد.
از زمان محمد شاه، شرحی از مسیو دوبو مولف فرانسوی در دسترس است که مینویسد:
یکی از شیوههای پادشاه ایران است که درفشهای بسیار به کار میبرد و بر این درفشها دو نقش نگاشته میشود یکی نقش تیغ دو سر علی (ذوالفقار) و دیگری صورت شیر خوابیدهای که خورشید از پشت او در می آید… (کسروی، ۲۵۳۶: صص ۲۵ و ۲۶).
در سکههایی که از دوران قاجار به دست آمده نشان شیر و خورشید دیده میشود که زیر آن نوشته شده: «اسد الله الغالب» که نشان دهنده رویکرد مذهبی به سلطنت است.
آیا شیر و خورشید از آثار ایران باستان گرفته شده است؟
این سوال مطرح میشود که آيا شیر و خورشید در ایران پس از اسلام، از آثار ایران باستان الهام گرفته است یا خیر؟! باید گفت که خیلی بعید بوده که ایرانیان پس از اسلام، مستقیم آثاری شبیه به شیر و خورشید از دوران هخامنشیان دیده باشند.
اگر اثرگذاری بوده، غیر مستقیم بوده است، به طوری که هنر و ادبیات ایرانی تاثیر داشته است. با توجه به آنکه در هنر و ادبیات ایرانی خورشید و شیر جایگاه قابل توجه داشتند. از جمله آنکه روی زیبا مانند خورشید دانسته میشد. نقش شیر هم در ایران باستان بسیار دیده میشود.
با این حال برخی فرضیهها وجود دارند که درفشهای غیر ایرانی در فراگیری و شهرت نشان شیر و خورشید تاثیر داشتهاند. پیش از این از سکههای غیاث الدین کیخسرو سلجوقی یاد شد و میدانیم که سلجوقیان روم از اقوام غیر ایرانی بودند که در آسیای صغیر قدرت گرفتند.
نمیدانیم صفویان تحت تاثیر اقوام غیر ایرانی بودند یا با توجه به هنر ایرانی این کار کردند.
سخن پایانی
شیر و خورشید در ایران باستان هیچگاه جایگاهی که درفش کاویان داشته را نداشته است و صرفا چند اثر محدود به جا مانده که شبیه به شیر و خورشید هستند. این در حالی است که درفش کاویان یادآور خیزش مردمی علیه ظلم و ستم بوده است و به نوعی نمادی از ملت ایران بوده است. بنابراین نمیتوان شیر و خورشید را در دوران باستان یک نماد ملی در نظر گرفت.
شیر و خورشید در دوران پس از اسلام فراگیر شد که بیشتر جنبه مذهبی و طالع بینی و… داشته است و در نهایت میدانیم شیر و شمشیر و خورشید در دوران قاجار نماد سلطنت شیعی ایران شد. از تاریخ قاجار میتوان دریافت که جایگاه پادشاه یک جایگاه مقدس بوده است. بنابراین نشانی که به امام علی اشاره داشت را نماد سلطنت خود میدانستند که ریشه در دوران صفویه داشت.
پرچمهایی که این روزها با نشان شیر و خورشید آراسته شدند، در واقع همان نشان شیر و شمشیر و خورشید که در دوران قاجار فراگیر شد را در خود جای دادهاند.