هیچ شواهد قطعی وجود ندارد که نشان جیرفت، شیر و خورشید باشد. حاشیه تزئینی اینچنینی در بسیاری از آثار دیده میشود و حتی احتمال میرود که این حاشیه از گل و گیاهان الهام گرفته شده باشد نه خورشید! در میان آثار فراوان ایران باستان فقط چند مورد شبیه به نشان شیر و خورشید (مانند آناهیتا ایستاده بر شیر) به دست آمده است که با اطمینان نمیتوان گفت که آنها شیر و خورشید هستند و اصلا جنبه ملی نداشتند.
یکی از نشانهایی که ادعا میشود به شیر و خورشید ربط دارد، نشانی بسیار کهن در جیرفت است. در این نشان جانوری ترسیم شده است که به نظر شیر است. اما درباره اینکه خورشید در این نشان جای دارد یا خیر، نمیتوان با قاطعیت سخن گفت.
حاشیه تزئینی اینچنینی در بسیاری از آثار دیده میشود و حتی احتمال میرود که این حاشیه از گل و گیاهان الهام گرفته شده باشد. سبک هنری و نقش این طرح هم بیشتر شبیه گیاهان است تا خورشید.
جدا از این موضوع باید بررسی کرد که چنین نشانی چقدر در تمدنهای هزارههای پیش از میلاد و ایران باستان فراگیر بوده است؟! البته آثار فراوانی از نقش شیر دیده میشود که با حاشیههای تزئینی متفاوت ترسیم میشدند. نقش جیرفت هم یکی از نقشهای شیر است که با حاشیههایی تزیین شده است.
آیا این نشان به پرچم شیر و خورشید مرتبط است؟!
در تمدنهای باستانی نشان شیر بسیار دیده میشود و نمیتوان نشان شیر را ویژه تمدنهای فلات ایران دانست. متاسفانه برخی هر نشان شیر در ایران باستان را به پرچم شیر و شمشیر و خورشید ربط میدهند.
نشان شیر و خورشید در تاریخ ایران ساختار ویژه خود را داشته است و در سدههای پس از اسلام فراگیر شد. این نشان از دوران صفوی وارد پرچم ایران شد که به نظر میرسد تحت تاثیر مغولان و ترکان بودند (در ادامه بیشتر توضیح میدهیم).
بیشتر نقشهای شیر و خورشید سدههای پسا اسلامی در ایران دارای یک خورشید هستند که چهرهای انسانی دارد چنین نشانی حتی تا پرچمهای قاجاری هم دیده میشود. نخستین بار چنین خورشیدی با چهره انسانی بر فراز شیر در سکه سلجوقیان روم که ترک نژاد بودند دیده شده است که در ادامه در این باره هم توضیح میدهیم.
چه کسی نشان جیرفت را به عنوان شیر و خورشید مطرح کرد؟
گویا نخستین کسی که این فرضیه را مطرح کرده، شخصی است که با نام وحید بهمن شناخته میشود. در کارنامه او همکاری با رسانههای رسمی جمهوری اسلامی دیده میشود ولی با تغییر دیدگاههای سیاسی، گرایش قابل توجهی به خاندان پهلوی پیدا کرد.
البته روحیه میهنپرستی جناب وحید بهمن بسیار ستودنی است و پژوهشهای ارزنده ایشان بر کسی پوشیده نیست. ولی متاسفانه تلاش زیادی توسط سلطنت طلبان و هواداران خاندان پهلوی صورت گرفته که درباره شیر و خورشید اغراق کنند.
بنابراین به نظر میرسد انگیزههای سیاسی برای مطرح کردن چنین فرضیهای وجود داشته است ولی از نظر تاریخی میتوان به چنین فرضیاتی انتقاد جدی کرد.
کسانی که بر روی شیر و خورشید تاکید میکنند به آن جنبه ملی و باستانی میدهند ولی همانطور که اشاره شد این نشان در تاریخ ایران و تا پیش از قاجار و پهلوی چندان جنبه ملی نداشته است و بیشتر جنبه مذهبی، نجومی و طالعبینی داشته است.
نشان شیر و خورشید در هیچ یک از درفشهای باستانی ایران جای نداشته است. آثاری مانند تاریخ منظوم مغول (شهنامه چنگیزی) نشان میدهند که احتمالا جایگیری شیر و خورشید بر روی پرچم، نخستین بار در پرچم سربازان مغول بوده است. در یک نقاشی از تاریخ منظوم مغول، حمله مغولان به شهر نیشابور را نشان میدهد که پرچم شیر و خورشید در دست سربازان مغول جای دارد. همین موارد باعث شده است که برخی پژوهشگران ریشه پرچم شیر و خورشید را از اقوام غیر ایرانی بدانند.
پرچم شیر و خورشید در دست سربازان مغول هنگام حمله به نیشابور در تاریخ منظوم مغول (منبع)
آن پرچمی که بسیاری از سلطنت طلبان و بسیاری از اعضای سازمان مجاهدین خلق بر روی آن اصرار میکنند شیر و شمشیر و خورشید است. پرچم سه رنگ با نشان شیر و خورشید ریشه در دوران قاجار دارد و دوران صفویان نقطه عطفی در شناساندن نشان شیر و خورشید و جای دادن آن بر روی پرچم ایران است. حتی آن نشانی که در سدههای پس از اسلام مورد توجه قرار گرفت بدون شمشیر بوده است و در دوران قاجار شمشیر در دست شیر قرار دادند.
اگر چند نشان محدود از ایران باستان به دست آمده که شبیه به شیر و خورشید هستند (مانند نشان آناهیتا ایستاده بر شیر و شیر و ستاره) بدون شمشیر ترسیم شدهاند. در میان آثار فراوان به جا مانده از تاریخ با شکوه ایران باستان فقط چند مورد آن هم شبیه به نشان شیر و خورشید به دست آمده است که با اطمینان نمیتوان گفت که آنها شیر و خورشید هستند!
لازم به ذکر است که این نشانهای محدود اصلا جنبه ملی نداشتند و نقشهایی که ایزدان ایستاده بر شیر هستند پیش از هخامنشیان در آثار هیتیها هم دیده شده است.
تصویر ۱: نشان آناهیتا ایستاده بر شیر. نام بردن از این نشان با عنوان شیر و خورشید دقیق نیست چرا که در واقع یک ایزد نورانی ایستاده بر شیر است. برخی تلاش میکنند این نشان را مرتبط با میترا بدانند و از آنجایی که میترا با خورشید پیوند دارد این نشان را به شیر و خورشید ربط میدهند. ولی در آثار ایران باستان، ایزد میترا به صورت مذکر ترسیم شده است ولی در این نشان ایزد به صورت مونث ترسیم شده است و شواهد گوناگون نشان میدهند که آناهیتا است (ن.ک: آیا شیر نماد میترا بوده است؟).
ایزدان ایستاده بر شیر در آثار هیتیها پیش از هخامنشیان
شیر و خورشید صفوی تحت تاثیر پرچم مغولان و تُرکان
همانطور که اشاره شد آثاری مانند تاریخ منظوم مغول نشان میدهند که جایگیری شیر و خورشید بر روی پرچم، نخستین بار در پرچم سربازان مغول بوده است. این جایگیری بر روی پرچم نکته مهمی است و باعث تاثیرگذاری بر روی پرچمهای دیگر میشده است و نکتهای قابل توجه و متفاوت از نشانها بر روی مُهرها و سکهها است.
باید توجه داشت چنین نشانی در هیچ کدام از پرچمهای ایران چه ایران باستان و چه پساباستان (پس از اسلام) پیش از یورش مغول وجود نداشته است و شاید از آن به بعد بود که شیر و خورشید بر روی پرچم شهرت پیدا کرد.
از سوی دیگر این سوال مطرح میشود که آيا شیر و خورشید در ایران پس از اسلام، از آثار ایران باستان الهام گرفته است یا خیر؟!
در دوران پس از اسلام و پیش از پرچم مغولان نمونههای قدیمی سکههای شیر و خورشید، مربوط به معشوق غیاث الدین کیخسرو (دوم) بن کیقباد از سلاطین سلجوقیان روم است. خاندان سلجوقیان روم در بخشی از آسیای کوچک فرمانروایی میکردند و تُرک تبار بودند. به نظر میرسد این سکهها باعث شهرت نشان شیر و خورشید شد ولی هنوز بر روی پرچمها جای نداشته است.
آنطور که ابن عبری نوشته است نقش خورشید از سر ناچاری بالای شیر قرار گرفت چرا که سلطان قصد داشت چهره معشوقه زیبای خود را بر روی سکهها قرار دهد ولی مجاز نبود و به پاس اسلام رای بدین کار نمیدادند. از این روی معشوقه را همچون خورشید بر فراز شیر قرار دادند تا مردم پندارند که مقصود نقش صورت طالع پادشاه است (ن.ک: «شیر و خورشید» و نماد چهره معشوقه غیاث الدین کیخسرو سلجوقی). این داستان نشان میدهد که این نشان در آن زمان، از روی ناچاری خلق شد!
سکه مربوط به غیاث الدین کیخسرو از سلاجقه روم
درست مشخص نیست که مغولان تحت تاثیر چه کسانی شیر و خورشید را بر روی پرچم خود آوردند ولی به نظر میرسد اقوام زیادی از مغولان تاثیر گرفتند. کارکردهای طالعبینی و صورتهای فلکی درباره نشان شیر و خورشید قابل توجه بوده است.
پرسشی که مطرح میشود این است که آیا صفویان تحت تاثیر مغولان شیر و خورشید را به پرچم ایران آوردند؟ نمیتوان به این پرسش پاسخ قطعی داد. ولی میتوان گفت که خیلی بعید بوده که صفویان و سلجوقیان روم و… ، پیش از باستانشناسی مدرن، آثار محدود و اندک مربوط به هخامنشیان را که شبیه به شیر و خورشید بودند را دیده باشند.
تاثیر گذاری ایران باستان به صورت غیر مستقیم بوده است، به طوری که هنر و ادبیات ایرانی تاثیر داشته است. با توجه به آنکه در هنر و ادبیات ایرانی خورشید و شیر جایگاه قابل توجه داشتند. از جمله آنکه روی زیبا مانند خورشید دانسته میشد. نقش شیر هم در ایران باستان بسیار دیده میشود.
آثار به جا مانده نشان میدهند تا پیش از اواسط دوران قاجار، شیر و خورشید در پرچم ایران، بیشتر شبیه به همان شیر و خورشید پرچم مغولها بوده است.
اما پژوهشهای مدرن و آشنایی بیشتر با هنر باستانی ایران، به ویژه از دوران پهلوی به بعد باعث شد که شیر در این نشان به نمونههای شیر در تمدن باستانی ایران شبیهتر شود. البته تاثیرات جهانی و شهرت بیشتر شیر افریقایی را نباید در تکامل نشان شیر و خورشید نادیده گرفت.
همانطور که می بینید همه این نشان ها و نشان پرچم شیر و شمشیر و خورشید، تفاوت فراوانی با نشان جیرفت دارد.
انگیزههای سیاسی برای تبلیغ پرچم شیر و شمشیر و خورشید
روی هم رفته فرضیه ربط دادن نقش جیرفت به نشان شیر و خورشید بیشتر با انگیزههای سیاسی برای پررنگ کردن پرچم دلخواه گروههای سیاسی است و از نظر تاریخی چندان اعتبار ندارد.
حتی برخی دست به جعل تصاویر زدند تا ریشههای باستانی شیر و خورشید را تقویت کنند. برای نمونه میتوان به ادعای دروغین وجود نقش شیر و خورشید در تمدن ماد اشاره کرد! (۱).
تصویر جعلی که ادعا می شود مربوط به دوران مادهاست!
ما نباید واقعیتهای تاریخی را به دلیل انگیزههای سیاسی نادیده بگیریم. البته رویکردهای میهن پرستانه هوداران پرچم شیر و خورشید قابل ستایش است ولی باید پذیرفت ادعای آنها درست نیست. بهتر است میهن پرستی ما همراه با آگاهی باشد و ادعاهای تاریخی ما همواره بر اساس اسناد و منابع تاریخی باشد.
هر کدام از ما ممکن است زمانی موضوعی را اشتباه متوجه شده باشیم ولی با پژوهش بیشتر و دقیقتر به حقایق دست مییابیم.
پرچم و درفش باستانی ایرانیان همانا درفش کاویانی بوده که نماد مبارزه ایرانیان علیه ظلم و ستمگری است (۲).