از آنجایی که ایران کشوری تاریخی با پیشینه قابل توجه است، درفشها و پرچمهای گوناگونی را در طول تاریخ داشته است. با این حال درفش کاویانی مشهور ترین درفش ایران در طول تاریخ بوده است و همواره در فرهنگ ایرانی جایگاه والایی داشته است. حتی تا به امروز برای ایرانیان و ایرانی فرهنگان نماد آزادی و آزادگی است. در این جستار تلاش کردهایم نگارههایی از درفشهای ایران در دورههای گوناگون آماده کنیم و توضیحاتی درباره درفشهای ایرانیان ارائه بدهیم. توجه داشته باشید نگارههایی که از درفشهای ایران آورده شده است لزوماً در کل آن دوران جاری نبودهاند و شاید متعلق به یک دوره خاص از آن دوران باشند. برخی از درفشها هم از روی گفتهها و منابع تاریخی بازسازی شدهاند و شاید درفشها به همین شکلی که در عکسها تصویر شدهاند، وجود نداشتند (برای مثال درفش اشکانیان).
درفش کاویانی در دوران ساسانیان بسیار مشهور است، با این حال آثاری از درفش کاویانی از سالیان سال پیش از ساسانیان به دست آمده است و از نظر هنری به نظر میرسد شمایل ستاره میانه درفش کاویانی ریشه در تمدنهای شهر سوخته و شوش دارد (در ادامه بیشتر توضیح میدهیم).
به هر روی، ریشه این درفش زیبا را باید در اسطورهها جستجو کرد. درفش کاویانی نمادی از پیروزی کاوه آهنگر و فریدون بر ضحاک تازی است و میتوان گفت این درفش نماد خیزش مردمی علیه ظلم و ستمگری است.
نمادهای مردمی در درفش کاویان کم نظیر است چراکه در طول تاریخ بیشتر نمادها در درفش تمدنها، صرفا نماد پادشاهان بوده است ولی درفش کاویانی، آشکارا نمادهای مردمی را در دل خود جای داده است.
بر اساس داستانهای ایرانی، درفش کاویانی ریشه در چرم کاوه آهنگر دارد. به طوری که در شاهنامه فردوسی اینچنین آمده است:
همی برخروشید و فریاد خواند
جهان را سراسر سوی داد خواند
از آن چرم کاهنگران پشتِ پای
بپوشند هنگام زخم درای
همان کاوه آن بر سر نیزه کرد
همانگه ز بازار برخاست گَرد
(شاهنامه، خالقی مطلق، 1391: ج 1، صص 70-69)
تصویری بازسازی شده از خیزش کاوه آهنگر
بعدها به این چرم، ستاره یا اختر افزوده شد و شمایل مشهور درفش کاویانی که خیلی از ما با آن آشنا هستیم به وجود آمد. این ستاره به اختر کاویان در ادبیات پارسی مشهور است.
شمایل مشهور درفش کاویانی پس از افزوده شدن اختر کاویان
درباره افزوده شدن اختر کاویان در شاهنامه اینچنین آمده است که کاوه آهنگر نزد فریدون میرود و فریدون اختری بر درفش چرمین کاوه آهنگر میاندازد و دیباهای سرخ و زرد و بنفش به آن میآویزد:
چُـن آن پوسـت بر نیزه بر دید کَی
به نیکی یکی اختر افکند پَی
بیــاراست آن را به دیبای روم
ز گوهر برو پیکر و زرّ و بـوم
بزد بر سر خویش چون گِرد ماه
یکی فال فرخ، پَی افگند شــاه
فروهشت ازو سرخ و زرد و بنفش
همی خواندش کاویانی درفش
(شاهنامه، خالقی مطلق، 1391: ج 1، صص 70-69)
با توجه به آثار به جا مانده از تمدنهای هزارههای پیش از میلاد ایران میتوان گفت هنر آنها در شکل گیری درفش کاویانی نقش داشته است. به طوری که شمایل ستاره میانه درفش کاویانی ریشه در تمدنهای شهر سوخته و شوش دارد (برای دانش بیشتر نگاه کنید به: ریشههای درفش کاویانی در شهر سوخته و شوش).
اینکه هدف پدیدآورندگان این نشان چه بوده، بر ما پوشیده است ولی با توجه به آثار بعدی شاید بتوان گفت هدف آنها ترسیم یک ستاره بوده یا به عبارتی مهری مزین به ستاره را به وجود آوردند.
احتمال میرود هخامنشیان به واسطه تمدنهای ماد و ایلام از تمدنهای هزارههای پیش از میلاد فلات ایران تاثیر پذیرفته بودند. حتی فرضیاتی وجود دارد که درفش های مربع با نشان اختر کاویان در دوران هخامنشیان وجود داشته است.
پس از هخامنشیان در سکه حاکمان محلی پارس در دوران سلوکیان و اشکانیان (فرترکهها) درفشی دیده میشود که شباهت آشکاری به داستانهای شاهنامه درباره درفش کاویانی دارد و چنین مینماید تا دوره ساسانیان شمایل کلی درفش کاویانی شبیه به همان درفش سکههای فرترکهها بوده است.
درفش شهداد
در آثار باستانی پیش از تاریخ فلات ایران، اثری به دست آمده که به نظر میرسد یک درفش بوده است. این اثر در حاشیه غربی دشت لوت و در شرق کوههای کرمان یافت شده است (هزاره سوم پیش از میلاد).
درفشهای دوره هخامنشیان
شواهدی وجود دارد که در دوران هخامنشیان چند درفش وجود داشته است و به طور کلی در دوران باستان وجود چند درفش رایج بوده است. احتمال میرود یکی از آنها با اختر کاویان تزئین میشده است که در ادامه به این موضوع میپردازیم.
درفش کوروش بزرگ
از دوره هخامنشیان یک پلاک عقاب نشان به دست آمده است و از سوی دیگر بر اساس منابع تاریخی، کوروش بزرگ در جنگها از نماد عقاب یا شاهین بهره میبرده است. اشاره به درفشی با عقاب زرین در کوروپدیای گزنفون (مشهور به کوروشنامه) هم به چشم میخورد (کوروپدیا، دفتر ۷، بخش ۱).
(Sodacan, 2013)
مطمئن نیستیم این نشان در پلاک هخامنشی که یادآور هنر مصری است، همان نشانی باشد که در درفش کوروش بزرگ جای داشته است. ولی به هر حال این اثر بسیار قابل توجه است و با منابع تاریخی همخوانی دارد.
دیگر آثار
تصویری از درفش ایرانیان در یکی از آثار باستانی یونانی دیده میشود. در نگاره یکی از گلدانهای یونانی دوریس تصویر یک جنگجوی ایرانی را میبینیم که با وجود بر زمین افتادن درفش خود را استوار نگاه داشته است. احتمال میرود این درفش با اختر کاویان آراسته شده باشد ولی یونانیان جزئیات آن را ترسیم نکردهاند.
فرضیاتی وجود دارد که احتمالا در درفشهای مربعی شکل دوران هخامنشیان چنین نشانی وجود داشته است (نگاه کنید به:درفش کاویانی، کهن ترین درفش ملی ایران). در آثاری مانند قالی پازیریک شمایلی شبیه به اختر کاویان دیده میشود. لازم به ذکر است قالی پازیریک آشکارا نمادها و هنر هخامنشی مانند آنچه در پارسه (تخت جمشید) وجود دارد را در خود جای داده است.
شمایلی مانند اختر کاویان در قالی پازیریک
نشان هایی شبیه به اختر کاویانی محدود به قالی پازیریک نیست و در نقش برجستههای مربوط به سربازان هخامنشی هم نشانی مانند اختر کاویان در لباس آنها دیده میشود:
این آثار نشان میدهند این نشان در دوران هخامنشیان رواج فراوانی داشته است.
پس از هخامنشیان در سکه حاکمان محلی پارس در دوران سلوکیان (فرترکهها) درفشی دیده میشود که شباهت آشکاری به داستانهای شاهنامه درباره درفش کاویانی دارد.
فرترکهها در دورهای علیه یونانیان قیام کردند و حتی سکهای از یکی از آنها باقی مانده که با لباسی پارسی هخامنشی مشغول تنبیه یک یونانی است (تصویر) که به نظر میرسد پس از پیروزی بر یونانیان ضرب شده است. همچنین آثاری مانند کعبه زرتشت در سکههای فرترکهها دیده میشود. لباس پارسی هخامنشی و آثاری مانند کعبه زرتشت هخامنشی در سکههای فرترکهها نشان میدهند آنها تحت تاثیر فرهنگ و تمدن هخامنشیان بودند و احتمال میرود این درفش هم از هخامنشیان گرفته باشند.
در اثری مشهور به موزاییک نبرد ایسوس در میان هخامشنیان درفشی جای دارد که حاشیه سرخ رنگ و قسمتی از رنگ ارغوانی (بنفش) درون آن دیده میشود. این قسمت، طرح درفش سکههای فرترکهها را یادآور میشود.
درفش کاویانی در سکه چهار درهمی هوبرز پرترکه (ن.ک: درفش کاویانی، کهن ترین درفش ملی ایران)موزاییک نبرد ایسوس، در میان هخامشنیان درفشی جای دارد که حاشیه سرخ رنگ و قسمتی از رنگ ارغوانی (بنفش) درون آن دیده میشود
با این آثار مطمئن میشویم که درفش کاویانی از نظر تاریخی ریشه در سالیان سال پیش از ساسانیان داشته است.
فروهر با رنگهای سبز و سپید و سرخ
می توان گفت مهمترین نشان در دوران هخامنشیان نشان فروهر بوده است که در نقش برجستههای کاخهای پارسه (تخت جمشید) بسیار پررنگ است. البته درباره این نشان فرضیههای گوناگونی مطرح شده ولی این روزها مشهور به فروهر است.
جالب آنکه آثاری از دوران هخامنشیان به جا مانده که فروهر با رنگهای سبز، سفید و قرمز در دوران هخامنشی آراسته شده است. امروز این اثر در موزه لوور نگه داری میشود و البته اثری شبیه به آن هم در موزه ملی تهران جا دارد.
این موضوع شاید به ما نشان دهد که سه رنگ سبز و سپید و سرخ از هزاران سال پیش در ایران جایگاه ارزنده داشته است. البته قطعا این موضوع به درفش ربطی نداشته است و نمیتوان ادعا کرد که پرچم ایران از دوران هخامنشیان دارای این رنگها بوده است. اما با توجه به جایگاه والای نشان فروهر در حکومت هخامنشیان، آراستن این نشان با این رنگها بسیار قابل توجه است.
درفشهای دوره اشکانیان
در زمان اشکانیان درفشی استفاده میشد که به خورشید مزین بودهاست. همچنین گفته میشود دستههای هزار تایی ارتش اشکانی نیز دارای درفشی ابریشمی مزین به اژدها بودند.
درفش اشکانیان با خورشید مزین می شده است
به کارگیری موجودات اسطورهای از دیر باز در آثار هنری ایرانیان به چشم میخورد. در آثار هنری ساسانی، با جانوری اسطورهای مواجه میشویم که یادآور سیمرغ میباشد. این نشان در بسیاری از آثار درباری دیده میشود. شاید در درفشهای پیش از ساسانیان که با عنوان درفش اژدها از آن نام میبرند، چنین نشانهایی بوده است. احتمالا نشانی مرتبط با سیمرغ در درفشهای اشکانیان جای داشته است.
جانوری اسطورهای (احتمالا سیمرغ) در آثار ساسانیان.
درفش ایران در دوره ساسانیان
همان طور که اشاره شد در دوران ساسانیان، درفش کاویانی به عنوان نماد کشور ایران استفاده میشده و بسیار مشهور بوده است. پیش از این درباره ریشه درفش کاویانی مفصل توضیح دادیم.
از متون تاریخی پس از اسلام، میدانیم که درفش کاویانی دوره ساسانی به اختر کاویان معروف بوده و ستارهای روی آن نقش بسته بود و با دیباهای سرخ و زرد و بنفش و گوهرها تزیین میشد.
سیاه جامگان
پس از اسلام، جنبش سیاه جامگان علیه حکومت بنی امیه شکل گرفت که رهبری این جنبش را بهزادان ونداد هرمزد (مشهور به ابومسلم خراسانی) بر عهده داشت. ابومسلم توانست بسیاری از ناراضیان ایرانی از جمله مردمان خراسان را به گرد خویش آورد و به یاران خود گفت که لباس سیاه بپوشند و به همین دلیل جنبش آنها به جنبش سیاه جامگان شهرت یافت.
رنگ سیاه نماد پیروان ابومسلم خراسانی
سرخ جامگان
پس از جنبش سیاه جامگان و قتل ابومسلم خراسانی توسط بنی عباس، جنبشهای ایرانی دیگری شکل گرفت که بی ارتباط با جنبش سیاه جامگان نبودند. یکی از موفق ترین آنها جنبش سرخ جامگان در آذربایجان به رهبری بابک خرمدین بود که ایستادگی بینظیری در برابر خلفا انجام دادند.
رنگ سرخ نماد پیروان بابک خرم دین
پرچم ایران در دوره صفویه
بسیاری از تحولاتی که صفویان در ایران به وجود آوردند در دوران بعدی ماندگار شدند. از جمله نشان شیر و خورشید در پرچمها که در دوران صفویان فراگیر شد. البته به نظر میرسد شمشیر در دورههای بعدی در دوران قاجار به این نشان افزوده شد.
شاید نتوان پی برد که در ابتدا صفویان شیر و خورشید را با چه رویکردی به کار میبردند! مواردی مانند طالع بینی یا محبوبیت این نشان قابل توجه است. ولی باید توجه داشت که حکومت صفوی یک حکومت متعصب شیعی بوده است. البته فراز و نشیبهایی در تعصب پادشاهان دیده میشود ولی در نمادها و شعارها همواره شیعه گرایی برجسته بوده است (درباره شیر و خورشید بخوانید: شیر و خورشید، نشانی ملی یا مذهبی؟!).
بنابراین تعجبی ندارد که رویکرد آنها به این نشان هم یک رویکرد شیعی شده باشد. چنین مینماید تفسیری که از شیر در آن دوران ارائه شده بود شیرخدا (امام علی) بوده است و با همین تفسیر تا دوران قاجار نشان شیر و خورشید در دستگاه سلطنتی وجود داشت. ایل قاجار یکی از هفت ایل اصلی قزلباش بود که در دستگاه صفوی نقش مهمی داشتند.
اما در دوران صفویه تنها یک نشان هم مرسوم نبوده است و نشانهای دیگری هم از این دوران به جا مانده است. از جمله در زمان شاه تهماسب به جای شیر موجود دیگری مورد توجه قرار گرفت.
نشان مشهور در دوران شاه تهماسب
در هر حال دوران صفویه نقطه عطفی در فراگیری نشان شیر و خورشید در ایران بود. به طوری که بعدها نمادی رایج در پرچمهای ایران شد که جنبه مذهبی آن قابل توجه بوده است.
پرچم ایران در دوره قاجار
پرچم سه رنگ ایران با نشان شیر و شمشیر و خورشید ریشه در دوران قاجار دارد. در این دوران در دست شیر، شمشیری قرار گرفت. از دیگر تغییرات بارزی که در دوران قاجار بوقوع پیوست افزودن یال به شیر بود. شیرهای ایرانی چه نر و چه ماده، بی یال بودهاند نه همچون شیرهای آفریقا که نرهایشان یالدار و ماده شان بی یالست.
از زمان محمد شاه، شرحی از مسیو دوبو مولف فرانسوی در دسترس است که مینویسد:
یکی از شیوههای پادشاه ایران است که درفشهای بسیار به کار میبرد و بر این درفشها دو نقش نگاشته میشود یکی نقش تیغ دو سر علی (ذوالفقار) و دیگری صورت شیر خوابیدهای که خورشید از پشت او در می آید… (کسروی، ۲۵۳۶: صص ۲۵ و ۲۶).
در دوران قاجار نشان شیر و خورشید در درفش ها قرار داشته است اما با طرح ها و رنگ های گوناگون
در دوران ناصرالدین شاه سه رنگ سبز، سفید، قرمز به صورت رسمی مورد استفاده قرار گرفتند. این ترسیم پرچم تا زمان انقلاب مشروطیت ادامه پیدا کرد ولی تا به امروز تعابیر از رنگهای سبز و سفید و قرمز گوناگون بوده است. در دوران پهلوی تقریبا پرچم ایران به همان شکل باقی ماند.
پرچم ایران در دوران ناصرالدین شاه، مشروطیت و پهلوی
تعابیر مذهبی از شیر و خورشید و اشاره به سلطنت شیعی در دوران قاجار بسیار پر رنگ بوده است. در سکههایی که از دوران قاجار به دست آمده نشان شیر و خورشید دیده میشود که زیر آن نوشته شده: اسد الله الغالب که نشان دهنده رویکرد مذهبی به سلطنت است (ن.ک: شیر و خورشید، نشانی ملی یا مذهبی؟!).
باید گفت نشان شیر و شمشیر و خورشید بیشتر جنبه اسلامی و شیعی داشت و از دوران قاجار فراگیر شده است.
سکه ای از دوران قاجار با نشان شیر و خورشید و نوشته «اسدالله الغالب»
پرچم ایران در دوره پهلوی
در دوران پهلوی پرچم مشهور ایران همان پرچم سه رنگ شیر و خورشید بود. در برخی از پرچمها تاج شاهی بر بالای شیر و خورشید قرار گرفت.
مدتی از دوره محمدرضا پهلوی، چند پرچم مورد استفاده قرار میگرفت. «پرچم ملی» یا «پرچم شهروندی» که فقط دارای سه قسمت مساوی به رنگ سبز، سفید و سرخ بود. «پرچم دولتی» که تنها تفاوت آن با پرچم ملی در نقش شیر و خورشید آن بود و مخصوص ادارات و دستگاههای دولتی و روابــط خارجی بود. همچنین پرچم های سلطنتی و نظامی هم استفاده میشدند که توضیح آن به درازا میکشد.
در هر حال پرچم رسمی ایران در دوران پهلوی همان پرچم سه رنگ شیر و خورشید بود که از دوران قاجار مرسوم شده بود.
در برخی از درفش های دوره پهلوی تاج پهلوی دیده می شود
پرچم سه رنگ ایران در دورهای از حکومت پهلوی با نام پرچم شهروندی شناخته میشد
پرچم ایران در دوره جمهوری اسلامی
در اصل هجدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب سال ۱۳۵۸ (۱۹۷۹ میلادی) در مورد پرچم ایران به تفصیل سخن آمده است. پرچم جمهوری اسلامی از سه رنگ سبز (نماد اسلام)، سفید (نماد صلح و دوستی) و سرخ (نماد خون شهیدان و رشادت) تشکیل میشود و نشان جمهوری اسلامی در وسط آن قرار دارد. این نشان بیانگر «الله» و شعار «لا اله الا الله» و نمایشگر لاله که سمبل خون شهید است به رنگ قرمز در میان پرچم و روی رنگ سفید قرار گرفتهاست. همچنین ۲۲ «اللهاکبر» به رنگ سفید و به نشانه پیروزی انقلاب در روز ۲۲ بهمن، در حاشیه پایین رنگ سبز و حاشیه بالای رنگ قرمز با خط بنایی (یعنی همان خطی که شعار الله اکبر را بر منارههای مساجد اسلامی نقش میکند) نوشته شدهاست.
با این حال در دورههای اولیه پس از انقلاب ۵۷ که هنوز نشان رسمی جمهوری اسلامی شکل نگرفته بود، پرچم سه رنگ ایران مورد استفاده قرار میگرفت که پیش از آن در دورههایی با نام پرچم ملی یا پرچم شهروندی (مدنی) شناخته میشد.
بنمایهها و یارینامهها:
– فردوسی، ابوالقاسم (1393): شاهنامه، به کوشش جلال خالقی مطلق، چاپ پنجم، تهران: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی.
- کسروی، احمد (۲۵۳۶). تاریخچه شیر و خورشید. چاپ رشدیه.