تاریخ و فرهنگ ایران زمین

اسطوره

آهنگ لاله‌های سرخ میهن
آهنگ لاله‌های سرخ میهن

بیا ای رستم دستان ... پرستشگاه دیوان را ... به رنگ ارغوانی کن ... درفش سرزمینم را ... درفش کاویانی کن ... تمام رنگ و بوی کشور آزاد فردا را ... به رنگ سبز آبادی ... به رنگ روشن شادی ... به پاس لاله‌های سرخ این میهن ... به رنگ زندگانی کن

آهنگ افعی ضحاک
آهنگ افعی ضحاک

آهنگ «افعی ضحاک»، بر اساس سروده‌ای از مجید خالقیان و با آرایه ادبی تضمین (از خاقانی شروانی) آماده شده است. مصرع تا که جهان افعی ضحاک شد عینا از خاقانی گرفته شده و شعر خاقانی نقش مهمی در این سروده داشته است. این آهنگ حاصل گردآوری چند خروجی هوش مصنوعی با سبک حماسی است که نهایتا ویرایش شدند و در کنار یکدیگر قرار گرفتند. بنابراین تدوین و اصلاحات فراوان به صورت دستی انجام گرفته است.

کوروش بزرگ در منابع و ادبیات ایرانی
کوروش بزرگ در منابع و ادبیات ایرانی

کوروش بزرگ در منابع ایرانی جایگاه قابل توجهی دارد. منابع باستانی ایرانی تاثیر مهمی در نمایان ساختن چهره واقعی کوروش بزرگ داشتند. آثار باستانی و کتیبه‌های به جا مانده از دوران باستان بسیار معتبرتر از منابع دیگر مانند منابع یونانی هستند. نام کوروش بزرگ در بسیاری از منابع ایرانی پس از اسلام دیده می‌شود و از او به نیکی یاد شده است. شواهد گوناگون نشان می‌دهند که اشکانیان و ساسانیان، هخامنشیان را بخشی از پادشاهان کیانی می‌دانستند. البته نباید غافل شد که در منابع ایرانی اشکالات تاریخی دیده می‌شود و این موضوع با توجه به تحولات تاریخی و همچنین نابودی داده‌ها در یورش الکساندر و خلفا طبیعی بوده است و بسیاری از منابع نابود شدند یا قابل خواندن نبودند همین باعث ایجاد آمیختگی در روایات شده است. ما نباید دانسته‌های علمی امروزی خود را که حاصل پژوهش‌های مدرن و دقیق پس از پیدا شدن آثار باستانی فراوان است را به دوران کهن فرافکنی کنیم. 

آهنگ افسوس زال نیست
آهنگ افسوس زال نیست

آهنگ «افسوس زال نیست» با سبکی حماسی و البته مرثیه مانند، بر اساس سروده‌ای که با اسطوره‌های ایرانی پیوند دارد ساخته شده است. در این سروده «زال» پهلوان ایرانی (پدر رستم) از خردمندترین شخصیت‌های شاهنامه، مورد توجه بسیار قرار دارد. در این سروده نگاهی به شرایط امروز هم دیده می‌شود و از اینکه دیگر شخصی مانند زال وجود ندارد آه و افسوس سر داده می‌شود. در کنار زال به شخصیت‌های اساطیری مانند اسفندیار، گرامی و… هم اشاره می‌شود. این آهنگ با کمک هوش مصنوعی ساخته شده ولی از آنجایی که هوش مصنوعی در خواندن و فهم بعضی از بخش‌های شعر دچار مشکل بود، برای آنکه این آهنگ قابل ارائه باشد، تدوین و اصلاحات فراوان به صورت دستی انجام گرفته است. با این حال هوش مصنوعی با آماده کردن صداهایی دلنشین، نتیجه‌ای قابل توجه ارائه داده است.

هخامنشیان در شاهنامه
هخامنشیان در شاهنامه

درباره بن‌مایه‌های تاریخی شاهنامه، پژوهش‌های فراوانی صورت گرفته است. باید پذیرفت بسیاری از داستان‌های شاهنامه حاصل آمیختگی تاریخ و اساطیر است که به مرور زمان به وجود آمده‌اند. آنچه مشخص است داستان‌های شبیه به هخامنشیان به ویژه در قالب داستان‌های کیانیان در شاهنامه دیده می‌شوند. در واقع می‌توان گفت کیانیان در شاهنامه آمیختگی‌هایی با هخامنشیان دارند.

کوروش بزرگ در شاهنامه فردوسی
کوروش بزرگ در شاهنامه فردوسی

با توجه به پژوهش‌های شاهنامه پژوهان و منابع تاریخی می‌توان گفت کیخسرو در شاهنامه بیشترین آمیختگی را با کوروش بزرگ دارد. هنگام بررسی موضوع کوروش بزرگ در شاهنامه نباید فراموش کنیم که فردوسی پس از تهاجمات بزرگ به ایران و سلطه آنها بر ایرانیان، شاهنامه را سرود، در شرایطی که منابع باستانی زیادی نابود شده بودند. بخش‌های زیادی از شاهنامه حاصل آمیختگی تاریخ و اساطیر است. با این حال داستان‌های شبیه به هخامنشیان در شاهنامه دیده می‌شوند (به ویژه در قالب داستان‌های کیانیان). این در حالی است که ابوریحان بیرونی در یک جدول از یکسانی کوروش و کیخسرو می‌گوید‌. تعجب آور است که برخی اسکندر پسر داراب در شاهنامه را بدون چون و چرا همان الکساندر مقدونی می‌دانند اما کوروش را کیخسرو نمی‌دانند! 

کوروش بزرگ و فریدون
کوروش بزرگ و فریدون

درباره موضوع کوروش و فریدون باید گفت همانطور که فریدون در اسطوره‌های ایرانی جایگاه ویژه و غیر قابل انکار دارد، کوروش هم در تاریخ ایران جایگاه ویژه و غیر قابل انکاری دارد. به طور کلی گویی فتوحات و رفتارهای کوروش بزرگ در غرب بیشتر در روایات فریدون آمده است.

آیا نوروز ریشه در بین النهرین دارد؟
آیا نوروز ریشه در بین النهرین دارد؟

شواهد درباره ریشه نوروز در بین النهرین اندک است، از سوی دیگر شواهد قابل توجهی در دست داریم که از همان دوران هخامنشیان، اساطیر ایرانی و گاهشماری ایرانی در شکل گیری جشن ایرانی بهار که بعدها نوروز خوانده شد، تاثیر داشته است. به نظر می‌آید ایرانیان از دیرباز به دنبال یافتن روزی مناسب برای گرامیداشت پیروزی جم هورچهر بر یخبندان اهریمنی بودند. اینکه پس از پیروزی جمشید، یخبندان به پایان رسید و تازگی و سبزی به جهان آمد، یادآور پایان زمستان و آغاز بهار است بنابراین باید به دنبال روزی دقیق برای آغاز بهار می‌گشتند که در ستاره شناسی به آن اعتدال بهاری می‌گویند.

مازندران، پایتخت ایران در شاهنامه
مازندران، پایتخت ایران در شاهنامه

مازندران همواره پهلوان پرور بوده است و در نوشتارهای کهن ایرانی از پهلوان‌پروری این بخش بارها یاد شده است. مازندران در داستان‌های ایرانی جایگاه ارزشمندی دارد، آنگونه که در شاهنامه فردوسی پایتخت پادشاهان خوشنام پیشدادی است. بر اساس داستان‌ها آرش کمانگیر از همان مناطقی تیر خود را رها کرد که پایتخت ایران در زمان فریدون و منوچهر در آن قرار داشته که همان شمال کشور بوده است.

هویت ایرانی، هویتی اساطیری
هویت ایرانی، هویتی اساطیری

ریشه‌های هویت ایرانی در زمان‌هایی شکل گرفته است که هنوز مرزهای سیاسی و حکومت‌های فراگیر شکل نگرفته بودند. به طور خلاصه چند مورد مهم وجود داشته است که همواره همگرایی را تقویت می‌کرده است از جمله می‌توان به آرزوهای مشترک، داستان‌های اسطوره‌ای، جشن‌ها و زبان مشترک اشاره کرد.

نگاهی کوتاه به مفهوم اسطوره
نگاهی کوتاه به مفهوم اسطوره

یکی از حوزه‌هایی که قطعا در شناخت بشر نقش بسزایی دارد و بی ارتباط به تاریخ انسان نیست، مطالعه درباره اسطوره‌ها و داستان‌های نمادینی است که در تمدن‌های مختلف وجود داشته است. وقتی ما به چیزی اسطوره می‌گوییم معمولا ادراک انسان باستانی از یک موضوع و بازگو کردن آن با زبانی ساده، قابل فهم و به صورت نمادین است.

نوروز، یادگار جمشید
نوروز، یادگار جمشید

چنین جشن فرخ از آن روزگار، به ما ماند از آن خسروان یادگار... در بسیاری از منابع تاریخی و ادبی ما به شکل یک پادشاه ترسیم و داستان‌های دلکشی هم درباره نوروز گفته شده است. در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی و شاهنامه فردوسی و کتاب‌های دیگر، نوروز را به جمشید نسبت داده‌اند.

نوروز، روزی که اهریمن شکست خورد
نوروز، روزی که اهریمن شکست خورد

در اسطوره‌های کهن آریایی، داستان جمِ هورچهر (جمشید) یادآور داستان طوفان بزرگ است. جمِ هورچهر، آفریده‌های اهورامزدا را از یخبندانی شدید نجات می‌دهد و در جایی به نام جمکرد نگه می‌دارد. تا سده‌های پس از اسلام، بزرگترین جشن ایرانیان که نوروز بوده است با جمشید و داستان پیروزی او بر اهریمن ارتباط داشته است.

جانفشانی ایرانیان برای درفش کاویانی
جانفشانی ایرانیان برای درفش کاویانی

یکی از داستان‌های شاهنامه داستان جانفشانی سردار ایرانی برای درفش کاویانی است که حتی با دندان درفش را برافراشته نگه می‌دارد. این داستان، عشقی شورانگیز به درفش باستانی ایرانیان را نشان می‌دهد؛ درفشی که نماد آزادی‌خواهی و مبارزه با ستمگران است.

داستان ضحاک چه چیزهایی را غیر مستقیم می‌گوید؟!
داستان ضحاک چه چیزهایی را غیر مستقیم می‌گوید؟!

داستان خیزش ایرانیان در شاهنامه و رهایی از بند ضحاک یکی از نمادین‌ترین و پرمایه ترین داستان‌های اسطوره‌ای در جهان است. داستان ضحاک درس‌هایی می‌دهد که گویی دارای گفتاری جاودان برای همه روزگاران بشر است و ذهنیت انسانِ باستانی، آنها را در قالب داستانی نمادین در یادها ماندگار کرده است.

داستان آرش کمانگیر
داستان آرش کمانگیر

کمانداری خداباور، پرهیزکار و میهن پرست باید با کمان اساطیری تیر را پرتاب می‌کرد تا مرز ایران و توران مشخص شود. کسی بهتر از آرش، بهترین کماندار ایرانی نبود‌! آرش رو به مردم کرد و گفت: ببینید مرا که تندرستم... ولی با پرتاب این تیر، پاره پاره خواهم شد… من خود را فدای شما می‌کنم.

آرش کمانگیر در شاهنامه فردوسی
آرش کمانگیر در شاهنامه فردوسی

با آنکه برخی به اشتباه تصور می‌کنند نام آرش کمانگیر در شاهنامه فردوسی نیامده، ولی چندین بار نام این پهلوان نامدار ایرانی در شاهنامه فردوسی آمده و آشکار است که خردمند توس با داستان آرش کمانگیر آشنا بوده است. البته جزئیات داستان آرش در شاهنامه نیامده و این موضوع باعث تعجب پژوهشگران شده است!

ردپای داستان رستم، پیش از شاهنامه
ردپای داستان رستم، پیش از شاهنامه

شاید تصور وجود داستان‌ها و نقاشی‌های مرتبط با رستم دستان، پهلوان بزرگ ایرانی در چند سده پیش از سروده شدن شاهنامه، کمی دشوار باشد، اما سُغدیان، چنین یادگارهایی به جای گذاشته‌اند. سُغد باستان یکی از مناطق ایرانی نشین آسیای مرکزی بوده و همواره فرهنگ ایرانی در آن منطقه از جایگاه قابل توجه برخوردار بوده است

پاسخ به منتقدان موضوع کوروش و کیخسرو
پاسخ به منتقدان موضوع کوروش و کیخسرو

انتقادهایی به موضوع کوروش و کیخسرو مطرح شده است که برخی از آنها قابل تامل می باشند و برخی از آنها هم صرفا تخریب گرایانه هستند. برخی از منتقدان می‌گویند که کیخسرو پیش از کوروش بزرگ بوده است در صورتی که کیخسرو یک شخصیت اسطوره‌ای است و اگر بخواهیم برای یک شخصیت اسطوره‌ای زمان دقیق تعیین کنیم کار بیهوده‌ای انجام داده‌ایم. اساسا این اشتباه است که بخواهیم شاهنامه را با دید صرفا تاریخی نگاه کنیم بلکه شاهنامه دارای داستان‌های اسطوره‌ای است که به مرور آمیختگی‌هایی با تاریخ داشته‌اند. همچنین بر خلاف ادعای برخی از افراد، ابوریحان بیرونی به شباهت کوروش و کیخسرو تردید نداشته است و یکسان بودن کوروش و کیخسرو به هیچ وجه دیدگاه یونانیان و رومیان نبوده بلکه خود ابوریحان بیرونی توضیحاتی به جدول افزوده است. پیش از آن ابوریحان بیرونی صرفا نقل قولی از منابع مسیحی کرده که کورش عامل بهمن بوده است. اما درباره شباهت کوروش و کیخسرو خود ابوریحان توضیح خود را نوشته است نه آنکه نقل قول کند.

آیا ایران در شاهنامه فردوسی افغانستان امروزی است؟
آیا ایران در شاهنامه فردوسی افغانستان امروزی است؟

هویت ایرانی محدود به هیچکدام از مرزهای دولت های کنونی نمی‌شود. این هویت باستانی که در شاهنامه فردوسی بسیار مورد توجه قرار گرفته است باعث حفظ بسیاری از دستاوردهای فرهنگی و تمدنی دوره باستان شده است. در منابع تاریخی و اسطوره‌ای ایرانی، افغانستان امروزی صرفا بخشی از ایران بزرگ است نه آنکه ایران معادل افغانستان باشد!! در شاهنامه فردوسی از بخش‌های گوناگون مانند آمل، پارس، آذرآبادگان، کرمان، اصفهان، خراسان، اردبیل، اهواز، گیلان و… به عنوان شهرهای ایران یاد می‌شود. در دیگر منابع هم ایران بسیار فراتر از ایران کنونی و افغانستان است به طوری که ابومنصور محمد بن عبدالرزاق توسی که می‌توان او را استاد فردوسی دانست حدود ایرانشهر را از رود آموی تا رود مصر می‌داند. در نوشته‌های ابوریحان بیرونی، اصطخری، مقدسی و… هم حدود ایرانشهر بسیار فراتر از افغانستان است.  ادعای اینکه ایران شاهنامه همان افغانستان است، تحریفی خام و بدون پشتوانه می‌باشد…

تو این را دروغ و فسانه مدان
تو این را دروغ و فسانه مدان

جدا از جایگاه والای شاهنامه فردوسی در فرهنگ ایرانی، نباید کارایی شاهنامه فردوسی در پاسداری از ارزش‌های نیکو در گستره جهانی را فراموش کرد.

راز ماندگاری جشن‌ها
راز ماندگاری جشن‌ها

به راستی چه چیزی باعث ماندگاری جشن‌ها می‌شود؟! در اسطوره‌های ایرانی رازهای حکیمانه‌ای نهفته است که کمابیش با ارزش‌های فطری انسانی همراستا می‌باشد. از سوی دیگر مردمان ایران‌زمین به دلیل پیوستگی‌هایی که با زیست‌بوم خود داشتند، به سختی می‌توانستند جشن‌هایی که با زیست بومشان در پیوند است فراموش کنند. جشن‌های ایرانی همواره پیوند دهنده انسان با دو موضوع مهم یعنی «زیست بوم آدمی» و «حکمت ایرانی» بوده‌اند…

پاسخ به شایعه نفرین مردم مازندران و گیلان در اوستا
پاسخ به شایعه نفرین مردم مازندران و گیلان در اوستا

ایرانستیزان به منظور ایجاد تفرقه بین اقوام و مذاهب ایرانی، متون باستانی را یا تحریف می‌کنند و یا بخش‌های مهم را سانسور می‌کنند! بر عکس ادعاهای ایران‌ستیزان، گیلان و مازندران جایگاه دلاوران ایرانی بوده است و به جنگاوری و دلیری شهرت داشته‌اند. مازندران کنونی پایتخت ایران در اسطوره‌ها بوده و گیلان هم زادگاه فریدون بوده است که علیه دیوها مبارزه کرد. در واقع بر اساس متون باستانی ایرانی، دیوها در گیلان بومی نبوده‌اند بلکه به این مناطق یورش آورند. بدون تردید این نواحی جایگاه پهلوانان ایرانی بوده است و در برابر اشغال گران ایستادگی کردند. در شاهنامه هم مازندران کنونی جایگاه یلان ایران خوانده شده است.

چرا فره ایزدی بازدارنده ستمگری بود؟
چرا فره ایزدی بازدارنده ستمگری بود؟

نکته مهمی که معمولا به آن توجه نمی‌شود این است که بر اساس اسطوره‌های ایرانی اگر پادشاهی به کژی و نابخردی و ستمگری روی می‌آورد، فره ایزدی از او دور می‌شد و دیگر شایسته پادشاهی نبود. یعنی مشروعیت خود را از دست می‌داد. جنبه بازدارندگی فره ایزدی قابل توجه است به طوری که هراس از دور شدن فره ایزدی و از بین رفتن مشروعیت باعث می‌شده که دادگری برای پادشاهان ایران باستان یک ارزش به شمار آید و اگر فرمانروایانی دادگر نبودند، رقبای سیاسی آنها که خون شاهی داشتند بهانه پیدا می‌کردند. می‌توان گفت فره ایزدی بازدارنده ستمگری در منش ایرانشهری بوده است.

ریشه اساطیری هفت سین
ریشه اساطیری هفت سین

در بن‌مایه‌های کهن سخن از هفت روییدنی آمده است و بی گمان سفره هفت سین ریشه در همان آیین دارد. آشکارترین اشاره به ریشه سفره هفت سین را در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی می‌توان یافت. داستانی که ابوریحان بیرونی از نوشته‌های زادویه می‌آورد و درباره پیروزی جمشید بر اهریمن است و ذکر می‌شود از آن پیروزی تا کنون ایرانیان هفت روییدنی در هفت استوانه می‌کارند.

چهارشنبه سوری در منابع کهن
چهارشنبه سوری در منابع کهن

در تاریخ بخارای نرشخى آشکارا به برگزاری جشن سوری اشاره می‌شود و در شاهنامه فردوسی هم پس از داستان گذر سیاوش از آتش صراحتا آمده است: «سه روز اندر آن سور می در کشید». پریدن از آتش هم یادآور همان گذر سیاوش از آتش می‌باشد و شاید آمدن واژه «سور» در این ابیات و همچنین پریدن از روی آتش بی ارتباط با چهارشنبه سوری نباشد. لازم به ذکر است که آشنایی ایرانی فرهنگان با روزهای هفته مربوط به دوران پس از اسلام نیست بلکه پیش از اسلام هم ایرانیان آشنایی داشتند.

عشق در جشن های ایرانی
عشق در جشن های ایرانی

با توجه به ارزش‌ها و نگرش‌های کنونی، سپندارمذگان، به عنوان روز عشق ایرانی شایسته تر است. درست است که مهرگان پیوند تنگاتنگی با مهر و عشق داشته است اما در مهرگان ما شاهد یک مهر کلی هستیم و اساسا جشن مهرگان همانند نوروز یک جشن عمومی است.

آیا کیخسرو پیش از کوروش بوده است؟
آیا کیخسرو پیش از کوروش بوده است؟

کیخسرو یک شخصیت اسطوره‌ای است که آمیختگی‌هایی با اشخاص تاریخی و در رأس آنها کوروش بزرگ داشته است (بیشترین آمیختگی را با کوروش بزرگ داشته است). اگر بخواهیم برای یک شخصیت اسطوره‌ای زمان دقیق تعیین کنیم کار بیهوده‌ای انجام داده‌ایم.

سوگواری در ایران باستان
سوگواری در ایران باستان

با آنکه در برخی از متون مربوط به ایران باستان گریه بر مردگان نهی شده است، اما آثاری از ایران باستان و نواحی گوناگون جهان ایرانی به دست آمده که نشان می‌دهد سوگواری برای درگذشتگان رواج داشته است. همانطور که به نظر می‌رسد در زمان هخامنشیان مراسم‌های سوگواری برگزار می‌شده است.

پادشاهی کیومرث
پادشاهی کیومرث

او پادشاه خوبی بود و همه دد و دام و جانوران و هرچه در گیتی بود مطیع اوامر او بودند. وی پسر زیبایی به نام سیامک داشت که خیلی مورد توجه و علاقه پدر بود...

تیرگان، روز بزرگداشت نویسندگی و نویسندگان
تیرگان، روز بزرگداشت نویسندگی و نویسندگان

ابوریحان بیرونی در اثر مهم خود یعنی آثارالباقیه، به بحث گرامی داشت نویسندگی در این روز اشاره می کند

تیرگان: پیوند سه گانه باران و تیر و آرش
تیرگان: پیوند سه گانه باران و تیر و آرش

سیزدهمین روز از هر ماه «تیر روز» نام دارد و وقتی تیر روز از تیر ماه فرا رسد یکی از مهم‌ترین جشن‌های باستانی ایران یعنی تیرگان فرا می رسد. آرش با آنکه می دانست پس از انداختن تیر، جان می دهد، ولی برای مردم چنان کرد و تمام جان خود را در تیر گذاشت. داستان آرش را باید اسطوره میهن دوستی و مردم دوستی دانست.

نگاهی به داستان‌های شاهنامه (۲)
نگاهی به داستان‌های شاهنامه (۲)

گـردآفرید و سهـراب، بیژن و منیژه، سـوگ سـهراب

خلاصه‌ای از هفت خوان رستم
خلاصه‌ای از هفت خوان رستم

داستان هفت خوان رستم همانند بسیاری از داستان‌های شاهنامه دارای حرف‌های فراوانی برای مردمان، نخبگان، فرمانروایان و… است. از جمله آنکه داستان در قالبی نمادین و با بیانی جذاب، هشدار می‌دهد که تصمیم نادرست یک فرمانروای نا آگاه (کی‌کاووس) چه مشکلات و تنگناهایی را رقم می‌زند و برای جبران چه سختی‌های فراوانی را باید پشت سر گذاشت!!

نگاهی به داستان‌های شاهنامه (١)
نگاهی به داستان‌های شاهنامه (١)

بوسـه‌های زال و رودابه، جدایی سـیمرغ و زال، سـوگ سـیاوش

آیا گیلگمش به جمشید یورش برد؟!
آیا گیلگمش به جمشید یورش برد؟!

گیل‌گَمِش، فرزند لوگَل‌بَندَه، برای دستیابی به راز جاودانگی بار دیگر رو به خاور و به سوی «سرزمین زندگی» و جنگل‌های پر درخت اِرین می‌گذرد. در آن پهنه، هومبابا (Humbaba) در سرزمین پر جنگل ارین فرمانروایی می‌کند. حماسه «گیل‌گَمِش و سرزمین زندگان» بسیاری از جزئیات افسانه ایرانیان درباره اَژی‌دَهاک (ضحاک) و جَم[شید] را باز می‌تاباند.

نگاه تحلیلی به داستان فریدون در اسطوره‌های ایرانی
نگاه تحلیلی به داستان فریدون در اسطوره‌های ایرانی

ماردوش ضحاک مار در داستان‌های اساطیری از نمادهای اهریمنی است و در ایجاد غفلت و گمراهی نقش دارد مثل آن در داستان آدم و حوا و نقش مار در آن غذای مار در این داستان مغزجوانان بیان شده است این موارد اشاره دارد به اینکه جهل و سیاهی برای بقای خود همیشه با به انحراف کشیدن خرد انسانی به خرافات و مشغول کردن تفکر به افکار واهی انسان را از انسانیت دور کرده و به سمت توحشی ویرانگر می‌کشاند و آسایش و آرامش را از جامعه می‌گیرد.

درفش کاویانی، کهن ترین درفش ملی ایران
درفش کاویانی، کهن ترین درفش ملی ایران

درفشی که نشان قیام مردم علیه بیدادگر بیگانه و برانداختن او و نماد حمایت ملّت از شاهنشاهان دادگر و ایرانی بود. درفشی که در دوره های ایران باستان از آن به عنوان پرچم و درفش ملی ایرانشهر در کنار دیگر درفش های شاهی و نظامی استفاده کرده اند.

آرش کمانگیر و متون هندی
آرش کمانگیر و متون هندی

در کتاب هشتم ریگ ودا، سروده‌های مقدس هندوان، نیز ما با نام آرش بصورت آریکش/آریکشا روبرو می‌شویم. بیش از یک قرن پیش نولدکه در مقاله ای کوتاه درباره آرش نکات مهمی ایراد کرد و تا آنجایی که بنده می‌دانم، کسی آنطور که باید و شاید بدان نظر نیانداخته است، بخصوص به چند بند آخر مقاله که بصورت تکمله ای به چاپ رسیده است. عنوان این مقاله «بهترین تیرانداز آریایی در اوستا و طبری » است و به ما می‌گوید که نولدکه در آن زمان این نکته را فهمیده بود که آرش صرفاً یک کماندار ایرانی نیست، بلکه به دنیای هندی نیز تعلق دارد.

سخنان پهلوانان یا فردوسی؟!
سخنان پهلوانان یا فردوسی؟!

در هنگام گزینش ابیات شاهنامه، به اینکه از قول چه کسی گفته می‌شود توجه داشته باشیم. بسیاری از ابیات شاهنامه که گزینش می‌شوند و گاهی از قول فردوسی بزرگ، نقل می‌شوند، در واقع سخنانی هستند که پهلوانان، پادشاهان و دیگر شخصیت‌های شاهنامه بیان می‌کنند. البته بدون شک هنرمندی فردوسی در این سخنان قابل توجه است اما گاهی هم از این سخنان سوء استفاده می‌شود.

زنان جنگجوی ایرانی در نقاشی‌های باستانی
زنان جنگجوی ایرانی در نقاشی‌های باستانی

شاید کمتر درباره دیوارنگاری‌های باستانی سغد و نگاره زنان در این دیوارنگاری‌ها شنیده باشیم. سُغد باستان یکی از مناطق ایرانی نشین فرارود بوده و همواره فرهنگ ایرانی در آن منطقه از جایگاه قابل توجه برخوردار بوده است؛ از بخش‌های مهم این منطقه می‌توان به سمرقند و بخارا اشاره کرد که بعد از اسلام پایگاه مهمی برای فرهنگ ایرانی شد.

سیاوش، اسطوره جاویدان
سیاوش، اسطوره جاویدان

در آیین‌های میهنی و مذهبی ما داستان‌های مربوط به سیاوش دلیر نقش مهمی ایفا می‌کند. در شاهنامه دو داستان بسیار مشهور درباره سیاوش وجود دارد، پایان یکی از آنها خوشایند و فرجام دیگری تلخ و ناگوار است. جالب آنکه شاید تا به امروز این داستان‌ها در جشن‌ها و سوگواری‌های ما بسیار تأثیر گذار بودند.

به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
اسطوره