نشان پایگاه خِرَدگان
تاریخ و فرهنگ ایران زمین

داستان خیزش کاوه آهنگر و فریدون

نگاهی کوتاه:

آهنگری به نام کاوه پس از آنکه پسرانش توسط ضحاک به قتل رسیده بودند، قهرمانانه در مقابل ضحاک ایستاد و علیه او شورش کرد. کاوه از کاخ ضحاک بیرون آمد، پیشبند چرمین خویش را بر سر نیزه کرد و فریاد بر آورد: هرکه خواهان مرگ این اژی‌دهاک ستمگر اهریمنی و خواهان پادشاهی فریدون است به من بپیوندد...

کاوه آهنگر
کاوه آهنگر. پدیدآور: علی واعظی

داستان کاوه آهنگر از جمشید آغاز می‌شود به طوری که فره ایزدی ازجمشید گسسه شد (اوستا، دوستخواه، 1387: ص 490؛ شاهنامه، خالقی مطلق، 1391: ج 1، ص 45) و بزرگان ایرانی در جهان گشتند تا شاهی دادگر پیدا کنند و جای جمشید را بگیرد و به سراغ ضحاک تازی رفتند.

ضحاک ذات پاکی داشت و پدرش دادگر بود ولی اسیر مارهای اهریمنی شد. مارهایی که از بوسه اهریمن بر شانه‌هایش پدید آمده بودند. او برای آرامش مارها مجبور بود مغز جوانان را خوراک مارهای اهریمنی کند!

در این حین فریدون پسر آبتین (از نوادگان جمشید) در سرزمین وَرِنَ /varena/ زاده شد (اوستا، دوستخواه، 1387: ج 2، ص663).

فریدون پنهانی توسط گاوی به نام برمایه، به دور از نیرنگ ضحاک برای یافتن و از میان بردن آن کودک، پرورش یافت و هنگامی که به شانزده سالگی رسید از هویت خود آگاه شد و اندیشه بر انداختن ضحاک را در سر پروراند و خود را برای این پیکار آماده می‌کرد.

از سوی دیگر آهنگری به نام کاوه پس از آنکه پسرانش توسط ضحاک به قتل رسیده بودند، قهرمانانه در مقابل ضحاک ایستاد و علیه او شورش کرد (شاهنامه، خالقی مطلق، 1391: ج 1، ص 68).

کاوه از کاخ ضحاک بیرون آمد، پیشبند چرمین خویش را بر سر نیزه کرد و فریاد بر آورد:

هرکه خواهان مرگ این اژی‌دهاک ستمگر اهریمنی و خواهان پادشاهی فریدون است به من بپیوندد (همان: ص69).

از آن رو که برای پادشاهی کسی را جز فریدون، شایسته نمی‌دانست چرا که فره ایزدی به او رسیده بود (دوستخواه، 1387: صص 491-490). 

فریدون نیز به یاری قیام کاوه می‌پیوندد و دستور به ساختن گرزی به نام گرز گاوسار برای فروکوفتن اژی دهاک می‌دهد (شاهنامه، خالقی مطلق، 1391: ج 1، صص 71-70).

فریدون با کمک کاوه آهنگر و جوانان نجات یافته (1)، در نبرد علیه ضحاک پیروز می‌شود و آن گرز را بر سر او می‌کوبد، او را به بند می‌کشد…

… فر بگسست، آن فرّ جمشید… این فر را فریدون پسر خاندان آتبین برگرفت… آن که اژی دهاک را فرو کوفت (2)… (اوستا، دوستخواه، 1387: صص 491-490).

فریدون، ضجاک را به میان کوه‌ها می‌برد و هنگامی که می‌خواست او را بکشد از سروش پیامی رسید که باید او را در دماوند کوه به بند بکشی (شاهنامه، خالقی مطلق، 1391: ج 1، ص 84) پس فریدون او را در بندی ابدی در دماوند زندانی کرد و از آن پس فریدون شاهنشاه جهان و دارای فر ایزدی بود.

جشن مهرگان (مهر روز و مهر ماه) نیز به سالروز پیروزی دادِ کاوه فریدون بر بیدادِ ضحاک و اسارت او در دماوند و افراشته شدن درفش کاویانی و تاج گذاری فریدون نسبت داده می‌شود (رضی، 1381: ص 509؛ بیرونی، 1389: ص 339؛ شاهنامه، خالقی مطلق، 1391: ج 1، ص 89) (3).

برگرفته از مقاله آقای میثم صائبی در شماره ۶ نشریه سرزمین آزادگان. آن شماره با همکاری پایگاه خِرَدگان و کانون ایران‌شناسی دانشگاه تهران منتشر شد.

 

پانویس:

۱- دو آشپز ضحاک به نام ارمایل و گرمایل هر بار یک جوان را از میان آن دو جوان قربانی ضحاک نجات داده و آن ها به یاری فریدون در کوه ها می‌پیوستند (شاهنامه، خالقی مطلق: ص 57-56).

۲- زامیاد یشت، بند های 37-36

۳- در اوستا، داستان نبرد فریدون و اژی دهاک با روایتی کهن تر آمده است (اوستا، دوستخواه، 1387، ص 137، 491 و…) و از خاندان شاهی »کَوی« بسیار یاد شده است اما اشاره مستقیمی به شخصیت قهرمانی »کاوه« نشده؛ اشاره مستقیم به شخصیت کاوه بیشتر در متون متاخرتر دیده می شود…

 

کتاب‌نامه:

- بیرونی، ابوریحان (1389): آثارالباقیه، ترجمه اکبر داناسرشت، چاپ ششم، تهران: امیر کبیر.

- دوستخواه، جلیل (1387): اوستا (کهن ترین سرودهای ایرانیان)، چاپ سیزدهم، تهران: مروارید.

- رضی، هاشم (1380): گاه شماری و جشن های ایران باستان، چاپ چهارم، تهران: بهجت.

- فردوسی، ابوالقاسم (1393): شاهنامه، به کوشش جلال خالقی مطلق، چاپ پنجم، تهران: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی.

دیدگاه شما:



به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
داستان خیزش کاوه آهنگر و فریدون
خِرَدگان