تاریخ و فرهنگ ایران زمین

آیا نوروز ریشه در بین النهرین دارد؟

نگاهی کوتاه:

شواهد درباره ریشه نوروز در بین النهرین اندک است، از سوی دیگر شواهد قابل توجهی در دست داریم که از همان دوران هخامنشیان، اساطیر ایرانی و گاهشماری ایرانی در شکل گیری جشن ایرانی بهار که بعدها نوروز خوانده شد، تاثیر داشته است. به نظر می‌آید ایرانیان از دیرباز به دنبال یافتن روزی مناسب برای گرامیداشت پیروزی جم هورچهر بر یخبندان اهریمنی بودند. اینکه پس از پیروزی جمشید، یخبندان به پایان رسید و تازگی و سبزی به جهان آمد، یادآور پایان زمستان و آغاز بهار است بنابراین باید به دنبال روزی دقیق برای آغاز بهار می‌گشتند که در ستاره شناسی به آن اعتدال بهاری می‌گویند.

وجود جشن‌های بزرگ آغاز سال در میان رودان (بین النهرین)، باعث شده است برخی از پژوهشگران ریشه نوروز را در بین النهرین جستجو کنند.

با توجه به آنکه پیوند ایرانیان با بین النهرین پس از فتح بابل توسط کوروش بزرگ بسیار زیاد شد، تاثیر پذیری ایرانیان را مربوط به آن دوران می‌دانند.

اما باید توجه داشت که این فرضیه را نمی‌توان به صورت قطعی پذیرفت چرا که اشاره مستقیمی به این موضوع در منابع باستانی نشده است.

آغاز سال نو در گاهشماری بابلی معمولا از اسفند ماه تا اردیبهشت بوده است و آداب و رسومی که درباره آن در اسناد و منابع بابلی می‌خوانیم با جشن نوروز که در فرهنگ ایرانی می‌شناسیم تفاوت فراوان دارد.

انسان باستانی از دیرباز به آب و هوای خوب و معتدل علاقه داشته است و اعتدال هوا باعث خوشحالی انسان‌ها و در نتیجه برگزاری جشن می شده است. در شرق دور هم آغاز سال نو در شرایطی که آب و هوا معتدل تر می‌شده مورد توجه بوده است. صرفا این موضوع نمی‌تواند چیزی را ثابت کند. چرا که انگیزه و ریشه فرهنگی متفاوت برای این موضوع قابل بررسی است. همچنین تلاش های تمدن های گوناگون برای شکل دادن گاهشماری های گوناگون بسیار با اهمیت است. اینجاست که تفاوت ریشه‌های جشن‌های شرق دور، بین النهرین و تمدن ایران مورد توجه قرار می‌گیرد.

البته تاثیر پذیری و تبادلات فرهنگی همواره وجود داشته است. به نظر می‌آید ایرانیان در دوران هخامنشیان با بهره گیری از گاهشماری‌های تمدن‌های گوناگون در راس آنها گاهشماری مصری، یک گاهشماری ایرانی به وجود آوردند (ن.ک: تأثیرات متقابل گاهشماری‌های مصری و ایرانی بر یکدیگر).

از سوی دیگرگزارش‌های بسیاری گویای حضور مغان ایرانی در بابل است و آنچنانکه می‌دانیم کارهای اخترشناسی و گاهشماری در دست روحانیون بوده است (رزمجو، ۱۳۷۹: ص ۱۸۰)

گویا کوشش ویژه‌ای برای شکل دادن گاهشماری ایرانی با توجه به دانش آن دوران صورت گرفته است و جشن‌های ملی و دینی بر اساس این گاهشماری نوین ایرانی گرامی داشته شدند.

سیاست دوران هخامنشیان تحمیل فرهنگ یک قوم بر دیگر اقوام نبود بلکه بهره بردن از دستاوردهای دانشورانه اقوام دیگر بود. همین موضوع باعث می‌شد به دنبال دقیق‌تر کردن گاهشماری و زمان برگزاری جشن‌های دینی و اساطیری باشند.

درباره جشن نوروز و آثاری که از دوران هخامنشیان درباره نوروز باقی مانده، پیش از هر چیز باید به نقش برجسته‌های پارسه (تخت جمشید) توجه کنیم.

با نگاهی به نقش برجسته‌های پارسه آشکار است که جشن‌های بهاری در جریان می‌باشد. از لباس‌هایی که هدیه آوران به تن دارند تا نقش‌های گیاهان و گل‌های بهاری و… .

اما نقش برجسته مهمی در جای جای پارسه وجود دارد که پیوند این بنا با جشن‌های بهاری را نشان می‌دهد که همانا نقش نبرد شیر با گاو است که در آثار میان رودان اصلا تا این حد مورد توجه نبوده است.

نقش نبرد شیر با گاو، تخت جمشید

شیر به عنوان طالع و غلبه کننده بر گاو نمودار شده که گویای آمدن بهار است (برای دانش بیشتر ن.ک: پیروزی شیر بر گاو، نماد آغاز بهار).

پس در اینکه جشن‌های بهاری در پارسه جریان داشته است شواهد قابل توجهی داریم. ولی آیا این جشن‌های بهاری همان جشن‌های بین النهرین بوده است؟! یا جشن‌هایی نوین برگرفته از آن جشن‌های بابل بوده است؟ واقعا پاسخ روشن و آشکاری نداریم.

حداقل از رویدادنامه نبونئید که در زمان کوروش بزرگ نگارش یافته، در می یابیم جشن‌های بابلی کماکان به صورت با شکوهی در خود بابل برگزار می‌شده است.

اینجاست که با توجه به کتیبه‌های هخامنشیان به ویژه کتیبه‌های داریوش بزرگ که اهورامزدا در آنها بسیار پر رنگ است و درون مایه بسیاری از آنها یادآور آموزه‌های زرتشتی است، باید نگاهی به منابع زرتشتی هم داشته باشیم.

در منابع زرتشتی از جم هورچهر (جمشید) و پاسداری او از آفریده‌های اهورامزدا در برابر یخبندان شدید یاد شده است (۱). تقریبا در همه منابع ایرانی دوره‌های پسین از جمله شاهنامه فردوسی، پیوند نوروز با جمشید، پادشاه اساطیری ایران ذکر شده است. 

همچنین مطمئن هستیم که در دوران هخامنشیان نام جمشید شناخته شده بود و در گنجینه الواح ایلامی که در پارسه (تخت جمشید) به دست آمده شماری از نام‌های اشخاص مانند یمه (ییمه، جم)، یکمه (Yamakka)، یمکشدا (Yamakshedda) به چشم می‌خورند (یارشاطر، ۱۳۶۸: ص ۴۹۹).

موضوع وقتی جالب می‌شود که ابوریحان بیرونی درباره نوروز نوشته‌ای از زادویه می‌آورد که کاملا یادآور منابع زرتشتی درباره جم هورچهر است. در آن بخش آشکارا اشاره می‌شود که پس از پیروزی جمشید بر یخبندان اهریمنی، تازگی و سبزی بار دیگر به جهان بازگشت و مردم به آن هنگام روز نو گفتند (بیرونی، ١۳۸۹ : ص ۳۳۰).

وقتی همه این موارد را کنار هم می‌گذاریم، باید گفت چندان عجیب نیست که پیوند نوروز با جم هورچهر یا همان جمشید از دوران هخامنشیان مطرح بوده است.

این موضوع به ذهن می‌آید که ایرانیان با توجه به ذهنیت انسان آن روزگار، از دیرباز به دنبال یافتن روزی مناسب برای گرامیداشت پیروزی جم هورچهر بر یخبندان اهریمنی بودند. شاید هم به دنبال دقیق تر کردن روز گرامیداشت بودند. 

در دوران هخامنشیان از دستاوردهای دانشورانه دیگر تمدن‌ها از جمله بابل و مصر بهره بردند و با اسطوره‌های ایرانی تطبیق دادند تا به باور خود، زمانی دقیق و درست برای گرامیداشت آن پیروزی اساطیری پیدا کنند. 

اینکه پس از پیروزی جمشید، یخبندان به پایان رسید و تازگی و سبزی به جهان آمد، یادآور پایان زمستان و آغاز بهار است بنابراین باید به دنبال روزی دقیق برای آغاز بهار می‌گشتند. در ستاره‌شناسی به این روز اعتدال بهاری می‌گویند.

شاید آغاز این پژوهش‌ها و بهره گیری از دستاوردهای تمدن‌های دیگر از دوران کوروش بزرگ بوده که امکانات این کار نسبت به قبل بیشتر فراهم شده بود. 

نهایتا جشن‌های بهاری ایرانیان پس از یکی از بهترین بررسی‌ها برای تعیین آغاز بهار در آن روزگار، در پارسه و به یاد پیروزی پادشاه اساطیری ایرانی برگزار می‌شد.

در نقش برجسته‌های پارسه بارها نقش نبرد شاه با موجودی اهریمنی را می بینیم. گویی پادشاهان هخامنشی خود را ادامه دهنده راه پادشاهان اسطوره‌ای می‌دانستند که با اهریمن نبرد کردند و این نقش هم می‌تواند با داستان‌های ایرانی از جمله نبرد جم هورچهر با اهریمن پیوند داشته باشد.

نقش نبرد شاه با موجود اهریمنی
نقش برجسته نبرد شاه با موجود اهریمنی در پارسه (تخت جمشید) که یادآور نبرد جمشید با اهریمن است

بنابراین نه تنها شواهد درباره ریشه نوروز در بین النهرین اندک است، بلکه شواهد قابل توجهی در دست داریم که از همان دوران هخامنشیان، اساطیر ایرانی و گاهشماری ایرانی در شکل گیری جشن ایرانی بهار که بعدها نوروز خوانده شد، تاثیر داشته است. 

درباره اینکه این جشن بهاری در دوران هخامنشیان جشن رسمی آغاز سال نو برای حکومت بوده است یا خیر نمی‌توان اظهار نظر دقیقی کرد. به هر حال در منابع یونانی به برگزاری جشن‌هایی در پاییز و به مناسب پیروزی های هخامنشیان اشاره شده است. هم کوروش بزرگ و هم داریوش بزرگ پیروزی های بزرگی را در مهرماه به دست آورده بودند.

اما برای آنکه نتیجه قطعی به دست آید، قطعا نیاز به داده‌های بیشتری از دوران هخامنشیان داریم. پژوهش‌ها ادامه دارد و شاید یافته‌های باستان‌شناسان در آینده بیشتر به روشن شدن این موضوع کمک کند.

پانویس:

۱- این داستان در فرگردهای نخستین وندیداد آمده است. باید توجه داشت که دو فرگرد نخستین و چهار فرگرد واپسین «وندیداد» سبک نگارش و محتوای متفاوت با دیگر فرگردها دارند و احتمالا بازمانده‌ای است از اساطیر کهن آریایی که نمی‌دانیم به چه علت با فرگردهای سوم تا هجدهم همراه و در یک مجموعه آمده است (دوستخواه، ۱۳۸۵: ج ۲، ص ۶۵۵).

 

کتابنامه:

– بیرونی، ابوریحان (١۳۸۹)  آثارالباقیه. ترجمه اکبر داناسرشت. تهران: امیر کبیر.

– دوستخواه، جلیل. ۱۳۸۵. اوستا، کهن ترین سرودهای ایرانیان. تهران: مروارید.

– رزمجو، شاهرخ (۱۳۷۹). «آغاز سال نو در دوره هخامنشی». مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز. پژوهشکده مردم شناسی. صص ۱۷۹-۱۹۲.

– رزمجو، شاهرخ (۱۳۷۵). «منشاء صورت های فلکی منطقه البروج». نجوم. شماره ۵۴-۵۵. صص ۲۵-۲۹.

– یارشاطر، احسان (۱۳۶۸). «تاریخ ملی ایران». ترجمه حسن انوشه. در تاریخ ایران پژوهش دانشگاه کمبریج. ج ۳، ب ۱. تهران: امیرکبیر. صص ۴۷۱-۵۸۷.

تماس با نویسنده:


دیدگاه خود را از راه رایانامه با نویسنده در میان بگذارید:

دیدگاه‌ها


دیدگاه خود را در اینستاگرام در میان بگذارید:

خِرَدگان در تلگرام و اینستاگرام

خط میخی

نویسنده‌های پایگاه

آیا نوروز ریشه در بین النهرین دارد؟
به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان