نشان پایگاه خِرَدگان
تاریخ و فرهنگ ایران زمین

نگرشی بر یادگار زریران

این نوشتار، از نوشتارهای ارسالی کاربران است

نوشتارهای ارسالی کاربران بر اساس پیمان‌نامه کاربری منتشر می‌شوند. نگاه کنید به:

پیمان‌نامه کاربری


نگاهی کوتاه:

یادگار زریران را می‌توان گواهی زنده از پیوند دین، تاریخ و حماسه در ایران باستان دانست. یادگار زریران، نه تنها یک متن حماسی است، بلکه پلی میان اساطیر اوستایی، متون پهلوی و شاهنامه فردوسی به شمار می‌رود. داستان، نمادی از نبرد میان راستی و دروغ و نور و تاریکی است. قهرمانی، فداکاری، وفاداری به آیین و میهن از مفاهیم اصلی آن است.

پیش‌گفتار

یادگار زریران یکی از کهن‌ترین متون حماسی ایرانی به زبان پهلوی است که ارزش بسیاری در شناخت اساطیر و تاریخ ملی ایران باستان دارد. این متن بازمانده‌ای از سنت‌های شفاهی ایران باستان و روایات اوستایی است و پژوهشگران آن را یکی از حلقه‌های پیوند میان حماسه‌های دینی و ملی ایران می‌دانند. 

«یادگار زریران» یا به پهلوی Yātkār-i Zarērān یکی از مهم‌ترین متن‌های حماسی به زبان پهلوی است که در اواخر دوره ساسانی یا اوایل اسلامی نگاشته شد. این اثر از نظر ساختار روایی، زبان و محتوای اساطیری، پلی میان ادبیات اوستایی و شاهنامه فردوسی محسوب می‌شود.

بر اساس نظر مری بویس (Mary Boyce) و جلال خالقی‌مطلق، این متن بازمانده‌ای از گاثاهای اوستایی و روایت‌های کهنِ نبردهای دینی زرتشتیان با مخالفانشان است.

محتوای اثر

پس از اینکه گشتاسپ و خاندان او به آیین مزداپرستی می‌گروند، ارجاسپ شاه خیون‌ها در نامه‌ای که به گشتاسپ می‌نویسد از او می‌خواهد که یا دست از دین نو بردارد یا آمادهٔ جنگ شود.

چون گشتاسپ در دادن پاسخ به ارجاسپ دودلی نشان می‌دهد، زریر برادر او، پاسخِ نامه را بی‌باکانه می‌دهد و با ارجاسب قرار جنگ می‌گذارد و سالاری سپاه ایران را به‌دست می‌گیرد. پیش از آغاز جنگ جاماسب (وزیر گشتاسپ) در پیش‌بینی خود، کشته شدن زریر و شاهزادگان ایران را در نبرد تن‌به‌تن با دشمن به گشتاسپ خبر می‌دهد. گشتاسپ با شنیدن آن می‌خواهد از شرکت آنان در جنگ جلوگیری کند.

جاماسپ به گشتاسب می‌گوید که در این صورت چه کسی می‌تواند از هجوم دشمن جلوگیری کند و چون او را از پیروزی نهایی ایران در جنگ آگاه می‌کند، گشتاسپ خشنود می‌شود. با تأکید بر وفاداری خود به دین مزداپرستی به تماشای جنگ می‌نشیند.

پس از کشته شدن زریر، کسی آمادگی برای نبرد تن‌به‌تن با ویدرفش جادو، کُشندهٔ زریر را در خود نمی‌بیند، مگر بَستور (بَستَ وَئیری) پسر زریر. با آنکه او خردسال است، گشتاسپ به پیروی از اندرز جاماسب، بر او آفرینی می‌خواند و به او تیری می‌دهد. بستور، در نبرد تن‌به‌تن با ویدرفش جادو، با آن تیر وی را می‌کشد. پس از او گرامی‌کرد (پسر جاماسب) و اسفندیار (پسر گشتاسپ) ایرانیان را در جنگ با دشمن به پیروزی می‌رسانند.

مطالب این اثر از متنی اوستایی گرفته شده است که امروز اصل آن در دسترس نیست. اما بخش‌هایی از آن در ضمن سرگذشت زرتشت در کتاب هفتم دینکرد آمده است. شرح جنگ‌های گشتاسب و ارجاسب را دقیقی به نظم کشیده و فردوسی آن‌ها را عیناً نقل کرده است. در مواردی مطالب این منظومه با یادگار زریران قابل انطباق است.

یکی از بخش‌های مشهور متن چنین می‌گوید (به نقل از متن پهلوی، ترجمه ژاله آموزگار و احمد تفضلی):

زریر، برادر گشتاسب، سیصد و شصت سوار دلیر برگزید، همه از نژادهای بزرگ و جنگاور، و گفت: مرا یاری دهید تا به جنگ تورانیان رویم…

این جمله نشان می‌دهد که یادگار زریران نه‌تنها بازتاب‌دهنده روحیه حماسی ایرانیان، بلکه سندی از ساختار اجتماعی و نظامی آن دوران است.

در ادامه، بخش‌هایی طولانی‌تر از متن یادگار زریران (بر اساس متن پهلوی تصحیح و ترجمهٔ ژاله آموزگار و احمد تفضلی، نشر توس، ۱۳۶۹) همراه با توضیح و تحلیل آن‌ها آمده است :

 

۱. انتخاب سواران دلیر

«زریر، برادر گشتاسب، سیصد و شصت مرد جنگ‌آور از خاندان‌های بزرگ و دلیر برگرفت و گفت: بیایید، ای نامداران، تا در راه دین نو و پادشاهی ایران، دلیرانه شمشیر زنیم و خون دشمنان بریزیم.»

این بخش، ساختار اجتماعی و نظامی ایران باستان را نشان می‌دهد و بیانگر این است که پشتیبانی از دین زرتشت، با هویت ملی ایرانیان گره خورده بود.

 

۲. پیام ارجاسپ و ردّ آن توسط گشتاسب

«ارجاسپ تورانی پیام فرستاد که: از دین زرتشت بگذر و به خدایان کهن بازگرد؛ وگرنه، جنگی بزرگ بر تو خواهم آورد.»

گشتاسب پاسخ داد: «ما دین را که راستی است پذیرفته‌ایم و از آن بازنمی‌گردیم؛ اگر جنگ خواهی، آماده‌ایم.»

این گفت‌وگوها فضای ایدئولوژیک حماسه را نشان می‌دهد: نبرد نه تنها سیاسی و سرزمینی، بلکه دینی و اعتقادی است.

 

۳. مرگ زریر و سوگواری ایرانیان

«زریر در میدان جنگ با دلاوری بسیار دشمنان را کشت، اما سرانجام تیر زنگری او را به قلب زد. چون بر زمین افتاد، فریاد و شیون در سپاه ایران برخاست…»

این صحنه، اوج تراژیک داستان است و همان‌گونه که تفضلی و آموزگار اشاره کرده‌اند، نمونه‌ای کهن از قهرمان‌کشی در حماسه‌های ایرانی است؛ الگویی که بعدها در شاهنامه (مانند مرگ سهراب یا سیاوش) ادامه یافت.

 

۴. انتقام بستور (پسر زریر)

«بستور، کودک خردسال زریر، چون پیکر بی‌جان پدر بدید، سوگند خورد که خون او را بازستاند. او بر اسب نشست و در میان دشمنان تاخت و زنگری را با نیزه از پای درآورد.»

این بخش نشان‌دهندهٔ ادامه یافتن چرخه‌ی قهرمانی از پدر به پسر و اهمیت خون‌خواهی در سنت‌های حماسی ایرانی است.

 

نتیجه و پیام داستان

داستان، نمادی از نبرد میان راستی و دروغ و نور و تاریکی است. قهرمانی، فداکاری، وفاداری به دین و مرزهای ملی از مفاهیم اصلی آن است.

یادگار زریران، نه تنها یک متن حماسی است، بلکه پلی میان اساطیر اوستایی، متون پهلوی و شاهنامه فردوسی به شمار می‌رود.

جایگاه ادبی، اسطوره‌ای و تاریخی

ساختار روایی: یادگار زریران با وجود اختصار، دارای عناصر کامل حماسی است: تهدید دشمن، دعوت به نبرد، رجزخوانی، قهرمان‌کشی و خون‌خواهی.

ویژگی‌های زبانی: واژگان پهلوی در این اثر، همچون «یادگار» به معنای «خاطره» و «زریر» که از ریشه اوستایی Zairivairiia- آمده است، به پژوهش‌های زبان‌شناسی تاریخی کمک می‌کند. یادگار زریران از لحاظ زبان‌شناسی یکی از قدیمی‌ترین نمونه‌های نثر حماسی پهلوی است. بر اساس پژوهش احمد تفضلی (کتاب تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، ص. 153–160)، برخی اصطلاحات آن حتی بازمانده واژه‌های اوستایی هستند.

اسطوره: همان‌طور که بویس و بنونیست اشاره کرده‌اند، داستان زریر و ارجاسپ از یک سو به نبردهای تاریخی میان اقوام ایرانی و تورانی برمی‌گردد و از سوی دیگر، عناصر اساطیری و دینی زرتشتی را در خود دارد.

ارزش تاریخی: این متن قدیمی‌ترین نمونه‌ی ثبت‌شده از نبرد گشتاسب و ارجاسپ است و بسیاری از روایت‌های بعدی (مانند شاهنامه) از همین متن سرچشمه گرفته‌اند.

پیوند با شاهنامه: بسیاری از روایت‌های شاهنامه، به‌ویژه داستان گشتاسب و ارجاسپ، وامدار همین متن پهلوی است. فردوسی برخی از جزئیات مانند کشته‌شدن زریر و دلاوری بستور را با تغییراتی وارد حماسه خود کرده است.

بازتاب در نگاره‌ها و هنر ساسانی

هرچند متن یادگار زریران به‌صورت مستقیم در نقش‌برجسته‌های شناخته‌شده ساسانی ثبت نشده است، اما پژوهشگران (از جمله مری بویس و ژان دو مناکه) معتقدند برخی نگاره‌های شکار و نبرد در طاق‌بستان و نقش‌رستم، بازتاب همان سنت‌های حماسی و جنگ‌های دینی است که در این متن روایت می‌شود. صحنه‌های سواری و نبرد پهلوانان در این آثار، از نظر مضمون و فرم، با توصیف‌هایی که متن پهلوی از زریر و سوارانش ارائه می‌کند، هم‌خوانی دارد.

حضور در سنت حماسی و الهام برای هنرهای روایی

پس از اسلام، داستان گشتاسب و ارجاسپ و شهادت زریر در شاهنامه فردوسی و دیگر متون حماسی فارسی زنده ماند. این استمرار باعث شد که مینیاتورهای ایرانی (به‌ویژه در مکاتب هرات و تبریز) صحنه‌هایی از نبرد گشتاسب و ارجاسپ را به تصویر بکشند. این آثار، گرچه مستقیماً به متن پهلوی ارجاع نمی‌دهند، اما ریشه‌شان همان روایت کهن یادگار زریران است.

یادگار زریران را می‌توان گواهی زنده از پیوند دین، تاریخ و حماسه در ایران باستان دانست. این اثر، نه‌تنها تصویری از کشمکش‌های دینی و سیاسی زمانه‌ی گشتاسب ارائه می‌دهد، بلکه در تداوم سنت حماسی ایران به شاهنامه فردوسی و حتی حماسه‌های محلی راه یافته است. پژوهش در این متن، شناخت عمیق‌تری از هویت فرهنگی و باورهای دینی ایرانیان باستان به‌دست می‌دهد و جایگاه ویژه‌ای در تاریخ ادبیات حماسی جهان دارد.

کتاب‌نامه:

- آموزگار، ژاله؛ تفضلی، احمد. یادگار زریران (متن پهلوی، ترجمه و شرح). تهران: نشر توس، ۱۳۶۹.

- بویس، مری. Zoroastrians: Their Religious Beliefs and Practices. London: Routledge & Kegan Paul, 1979. (به‌ویژه فصل‌های مربوط به دوره هخامنشی و روایت‌های زرتشتی).

- تفضلی، احمد. تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. تهران: سمت، ۱۳۷۶.

- خالقی‌مطلقُ جلال  – مقالات متعددی درباره پیوند شاهنامه و متون پهلوی.

- ژان دو مناکه (Jean de Menasce) – Yātkar-i Zarērān: Le plus ancien poème épique persan. Paris: 1945.

دیدگاه شما:



به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
نگرشی بر یادگار زریران
خِرَدگان