با آنکه در برخی از متون مربوط به ایران باستان گریه بر مردگان نهی شده است، اما آثاری از ایران باستان و نواحی گوناگون جهان ایرانی به دست آمده که نشان میدهد سوگواری برای درگذشتگان رواج داشته است. همانطور که به نظر میرسد در زمان هخامنشیان مراسمهای سوگواری برگزار میشده است.
یکی از سوگواریهای آشکار و مهم دوران هخامنشیان، سوگواری کوروش بزرگ برای همسرش است. این موضوع در یک سند معتبر و مهم یعنی رویدادنامه نبونئید آمده است:
در ماه [ارخسمنو، رو ..ام همـ]سر شاه در میگذرد. از روز بیست و هفتم ماه ارخسمنو تا روز سوم ماه نیسان، سوگواری (رسمی) در اکد برپا می شود. همه مردم با سرهای ژولیده (بیرن می آمدند) (رویداد نامه نبونئد، ستون ۳، بند ۲۳ ترجمه ارفعی، ١۳۸۹: ص ١۵).
این سوگواری در جهان باستان بسیار مشهور بوده است چرا که هرودوت مورخ یونانی هم به آن اشاره کرده است:
«[همسر کوروش] پیش از کوروش درگذشته و کوروش آیین سوگواری بزرگی برایش برپا کرده و در سراسر شاهنشاهی سوگ همگانی اعلام کرده بود» (تاریخ هرودوت، کتاب ۲، بند ۱).
این منابع به وضوح نشان میدهند که سوگواری برای درگذشتگان در دوران کوروش بزرگ رواج داشته است اما اسناد و مدارک مهم تر دیگری هم از جهان ایرانی دوران باستان آن هم برای چندین قرن پس از کوروش بزرگ به دست آمده است که باز هم سوگواری برای درگذشتگان را آشکار میسازند.
از جمله میتوان به دیوارنگاریهای سغد باستان اشاره کرد که سوگواری به طور آشکار ترسیم شده است. از دستاوردهای مهم هنری سغد میتوان به دیوارنگاریها و نقاشیها اشاره کرد که همواره توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. نقاشیهای سغدی علاوه بر اینکه از نظر هنری اهمیت فوقالعادهای دارند، حرفهای زیادی درباره فرهنگ مردمان سغد برای گفتن دارند. این نقاشیها دارای محتوای بسیار مهمی هستند که ما را به قلب زندگانی مردم آن دوران میبرند.
از صحنههای مشهور این دیوارنگاریها که یادآور ادبیات حماسی و داستانهای اسطورهای ایران میباشد، صحنه سوگواری است که بر اساس فرضیههایی بیانگر سوگ سیاوش میباشد. دیاکونوف پیشنهاد کرد که این نقاشی را بر اساس داستان سیاوش، قهرمان حماسی شاهنامه تفسیر کنیم و بلنیستکی هم فرضیه او را تأیید کرد (بلنیتسکی، ۱۳۹۰: ص ۱۵۹). اما به هر حال بهتر است این نقاشی را مرتبط با یک آیین سوگواری بدانیم. به عبارتی این نقاشی یک آیین را نشان میدهد که احتمالاً در جاهای مختلف جهان ایرانی هم این نوع سوگواری برگزار میشده و با نام سوگ سیاوش جا افتاده است. تصاویری مانند چنین تشریفاتی برای سوگواری در خوارزم هم ترسیم شده است (Azarpay, 1981: p 130).
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه هم مواردی نوشته است که یادآور سنت مورد بحث میباشد. بیرونی در این باره نوشته است: «[اهل سغد] برای مردگان طعام و شراب میبرند…» (بیرونی، ۱۳۸۶: صص ۳۶۳-۳۶۴). آنطور که بیرونی نوشته است، سغدیان در این روز بر مردگان گریه میکردند و نوحه میخواندند (همان).
این تصاویر و این نوشتهها کاملا یادآور آنچیزی است که در رویدادنامه نبونئید درباره سوگواری همسر کوروش بزرگ در دوران هخامنشی آمده است.
در شاهنامه فردوسی هم پس از مرگ پهلوانان، شاهزادگان یا شاهان سوگواری انجام میشود و یا داستانهای غمبار نقل میشود؛ از جمله داستان اندوه بار سیاوش که بسیار مشهور است.
سنت هایی مانند سووشون و سوگواریهای بزرگ بازماندههایی از سنتهای سوگواری ایرانی باستان هستند.
کتابنامه:
– خالقیان، مجید (۲۶ امرداد ۱۳۹۵). «سوگواری در ایران باستان». پایگاه خردگان.
– ارفعی، عبدالمجید (١۳۸۹). فرمان کوروش بزرگ. تهران: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهش های ایرانی و اسلامی).
– بلنیتسکی، الکساندر (۱۳۹۰). هنر تاریخی پنجکنت. ترجمه عباسعلی عزتی، تهران: موسسه تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری «متن».
– بیرونی، ابوریحان محمد بن احمد (١٣٨۶). آثارالباقیه عن القرون الخالیه. ترجمه اکبر داناسرشت. تهران: امیر کبیر.
– خالقیان، مجید (شهریور ١۳۹۴). «نقش سغدیان در حفظ، تداوم و گسترش فرهنگ ایرانی در عهد باستان». پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه تهران.
– رایس، تامارا تالبوت (آذر ۱۳۶۹). «هنر قوم های کهن – نقاشی های سغدی». ترجمه رقیه بهزادی. چیستا. ش ۷۳. صص ۳۵۸-۳۶۸.
– هرودوت (١٣٨٩). تاریخ هرودوت. ترجمه مرتضی ثاقب فر. تهران: اساطیر.
– Azarpay, Guitty (1981). Sogdian Painting: The Pictorial Epic in Oriental Art. With contributions by A.M. Belenitskii, B. I. Marshak, and Mark J. Dresden. London: University of California Press.
شرایط استفاده از نوشتار: