پان ترکیسم
بر اساس یک کتیبه باستانی معتبر که «رویدادنامه نبونئید» نام گرفته، در روز سوم ماه اَرَخسمنو بابلی مصادف با ۷ آبان (29 اکتبر)، کوروش بزرگ پس از ورود به شهر بابل، با استقبال با شکوه مردم روبرو شد. در واقع این روز نه زادروز کوروش بزرگ است و نه روز فتح بابل، بلکه سپاهیان ایرانی در روز 20 مهر، شهر را بدون جنگ فتح کرده بودند و خود کوروش بزرگ در ۷ آبان وارد بابل شد. پس از این رویداد تحولات انساندوستانه در سطح جهان رخ داد و میتوان این روز را نقطه عطفی در تاریخ بشر دانست. هفتم آبان در زمان اعتراض به آبگیری سد سیوند مورد توجه عمومی قرار گرفت و از آن زمان تا کنون، به صورت مردمی گرامی داشته میشود. با وجود درخواستهای فراوان برای ثبت رسمی این روز، هیچگاه حکومت جمهوری اسلامی هفتم آبان را در تقویم رسمی ثبت نکرد و حتی از تجمع مردمی در کنار آرامگاه کوروش بزرگ در پاسارگاد جلوگیری کرد. برخلاف تبلیغات کوروشستیزان، مطرح شدن این روز ربطی به یهودیان نداشته است و کنشگران ایرانی که به مردم سالاری اعتقاد داشتند بیشترین نقش را در شناساندن این روز داشتند.
زبان آذری، زبان رسمی مردم شمال غرب ایران پیش از ورود زبان ترکی بود. قدیمی ترین اشارهها به زبان آذری توسط ابن مقفع نوشته شده است. دیگر نوشتهها در این باره، در مفاتیح العلوم خوارزمی و معجم البلدان آمده است. ضعف تدریجی زبان آذری با مهاجرت گسترده اقوام ترک زبان به آذربایجان آغاز شد که در چند مرحله انجام گرفت. از زمان تسلط سلجوقیان بود که قبایل ترک با کثرت بیشتری به آذربایجان روی آوردند و در روز گار صفویان نیز زمینه برای چیرگی بیشتر زبان ترکی بر آذری فراهم آمد.
مورخان باستان صراحتا ویژگیهای آرامگاه کوروش بزرگ را در پاسارگاد ثبت کردهاند. ویژگیهایی مانند پلکانی و طبقاتی بودن که دارای یک بخش ویژه فوقانی است. مورخان باستان از وجود باغ و بوستانی یاد کرده اند که آرامگاه داخل آن قرار داشته است و یافته های باستانی ثابت میکند که بنای پاسارگاد داخل بوستان قرار داشته است. علاوه بر دادههای تاریخی، آثار باستانی به جا مانده از پاسارگاد نشان میدهد که آرامگاه مرتبط با کوروش بوده است. کتیبه مشهوری که به سه زبان پارسی باستان، ایلامی و اکدی، در مجموعه پاسارگاد وجود دارد که نوشته است: «منم کوروش پادشاه هخامنشی». همچنین نقش برجستهای از یک مرد بالدار موجود است که کلاهی با دو شاخ بر سر دارد و دارای کتیبهای بوده و باز هم همان جملات «منم کوروش پادشاهی هخامنشی» در آن وجود داشته است. به نظر میرسد نحوه قرار گیری پیکر کوروش بزرگ در آرامگاه بر اساس باورهای زرتشتی بوده، به طوری که پیکر با خاک تماس نداشته است. باستانستیزان موارد گوناگون و گاهی بی ربط را مطرح میکنند و به قول خود «چالشها» را ردیف میکنند و تصور میکنند هر چه تعداد این چالشها بیشتر باشد میتوانند بیشتر بر روی مخاطب تاثیر بگذارند.
نخست باید دانست که واژهی تانری در زبان ترکی اصلا آلتایی نیست، بلکه از زبان کهن ینیسی وام گرفته شده است. واژهی دینگیر در سومری نیز به راستی دیمیر میباشد
نسل کشی ارامنه یکی از مهم ترین وقایع قرن بیستم است که همزمان با جنگ جهانی اول در دولت عثمانی اتفاق افتاد. در جنگ جهانی اول دولت عثمانی هم پیمان متحدین ، با ایشان پیمان بسته بود که در صورت وقوع جنگ دست روسیه را از منطقه قفقاز کوتاه کند و از این طریق فشار بر جبهه آلمان و اتریش مجارستان را کم کند.
اقدامات عثمانی ها با پاسخ سنگین روسیه تزاری مواجه گشت و در نتیجه آن شکست هایی بر عثمانیان وارد آمد. عثمانی ها تصور میکردند که علت شکست همکاری ارمنیان با همکیشان روس خود است ، به همین دلیل در اقدامی انتقام جویانه بسیاری از ارمنیان را قتل عام کردند.
But here is the question: is he going to reflect Herodotus narrations about Tomyris people (Massagetean) such as public prostitutions and cannibalism in Tomyris Movie?
در این که سرزمین ترکی زبانان قفقاز هیچگاه نام آذربایجان نداشته است، جای اندک شبهه و تردیدی نیست و بیشتر با نام آران شناخته میشده است. در گذشته مؤلفان و مورخان از بیان این حقیقت ابا نداشتند. ولی بعدها به علل سیاسی این نکته از جهانیان پنهان نگاه داشته شد، چندان که کمتر کسی از نسل جوان و نیز نسل گذشته بر این امر آگاهی دارد.
مطلبی کاملا دروغین با عنوان «قسمتی کوچک از جنایات کوروش هخامنشی» در فضای مجازی گسترش پیدا کرده است که در اینجا به صورت مستند پاسخ به آن ارائه میشود: کوروش نه تنها خانهای را مصادره نکرد بلکه رفتار خوبی با مردم شهر داشت. تمدن ماد به هیچ وجه نابود نشد و اتحاد مادها و پارسها همواره باقیماند. کوروش اصلا نینوا را فتح نکرد چه برسد که کسی را کشته باشد. تمدن لیدی سر جای خود باقی ماند. در هیچ منبعی از ازدواج کوروش با خالهاش سخنی نیامده است. نابودی بابل پس از هخامنشیان و در زمان سلوکیان رخ داد. اقدامات کوروش بزرگ پدافندی بود.
تاریخ پیدایش پانترکیسم و نقش یهودیان در گسترش پانترکیسم
ﭼﺮﺍ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﯾﻮﻧﺎﻥ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﮐﻨﻦ؟ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﻗﺒﻞ ﺗﺮ ﭼﺮﺍ ﻣﻨﺒﻌﯽ ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﻧﯿﺴﺖ؟ ﭼﺮﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺭﻭ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﻫﺎ ﺑﺴﺎﺯﻥ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺪﻥ؟ ﭼﺮﺍ ﺭﻭﺯ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﺛﺒﺖ ﻧﺸﺪﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﻭﺯ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺸﻨﺎﺳﻦ ؟ ﺯﺭﺗﺸﺘﯿﺎﻥ ﻃﺒﻖ ﺁﺩﺍﺏ ﻭ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺗﺸﺎﻥ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺍﮔﺮ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺯﺭﺗﺸﺘﯽ ﺍﺳﺖ، ﻃﺒﯿﻌﺘﺎ ﺟﺴﺪﺵ ﺭﺍ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﭘﺲ ﺁﺭﺍﻣﮕﺎﻩ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﭘﯿﺪﺍﺷﺪﻩ؟ ﺍﮔﺮ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﯾﮑﺘﺎﭘﺮﺳﺖ ﺑﻮﺩ ﭼﺮﺍ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺩﺭ ﻣﻨﺸﻮﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯿﺪﻭﻧﻦ ﺑﺎﺭ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ ” ﻣﺮﺩﻭﮎ” ﺑﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎﺑﻞ ﺭﻭ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺑﺎ ﯾﺎﺭﯼ ﺍﻭ ﺑﺎﺑﻞ ﺭﺍ ﻓﺘﺢ ﮐﺮﺩﻩ ؟
در فرهنگ لرها همانند دیگر ایرانیان، عناصر فراوانی با ریشههای باستانی آریایی دیده میشود و از نظر زبانی هم موارد بسیار کهن آریایی آشکار است. از سوی دیگر فرضیههایی وجود دارد که لر ها را بازماندگان کاسیها میدانند و شواهد گوناگون نشان میدهد که کاسیها از اقوام آریایی بودند.
در این نوشتار قصد داریم به بررسی بسیار کوتاه تأثیرات سغدیان بر ترکها در دوران باستان بپردازیم.
قصیده «حماسه ایران» استاد شهریار علاوه بر آنکه میهن پرستی این شاعر گرانقدر را آشکار می کند، توانمندی بالای وی در سرودن شعر را نشان می دهد. به طوری که از واژه هایی بهره برده است که به کار گیری آنها در شعر بسیار دشوار است.
ایرانستیزان با روشهایی وقیحانه و موذیانه قصد بر تخریب «استوانه کوروش» و رسیدگی به جریان های ایرانستیز را دارند و در این سو حتی منش عقلانی را لگد مال کردهاند!
تفاوت اساسی استوانه کوروش با دیگر استوانه های تاریخی: بهتر است استوانه کوروش بزرگ را با چندی از استوانهها و کتیبههای تاریخی دیگر، مقایسه کنیم تا متوجه بشویم که آیا به راستی محتوا و شرایط نگارش آنها همانند یکدیگر است یا خیر!
تردیدی در اصالت باستانی کتیبههای تخت جمشید وجود ندارد: در این مقاله به موضوع کتیبه های تخت جمشید خواهیم پرداخت اما خواننده کنجکاو باید بداند که ادعا های ناصر پورپیرار پیرامون پارسه بیشمار است ، از جمله مهم ترین آن ها که مانور تبلیغاتی فراوانی نیز بر روی آن رفته اند، ناتمامی و غیر قابل سکونت بودن تخت جمشید است که در مقاله زیر به صورت مفصل و تخصصی به آن پرداخته ایم:
چینیان اتباع خانهای «آشینا» را «تو-کیو» میگفتند. هویت تورک از آمیختگی چند گروه و قبیله به وجود آمد که از مهم ترین آنها میتوان به قبایل «آشینا» اشاره کرد. این قبیلهها در غرب ایالت «شانسی» چین میزیستند و در پیکارهای چینیان با هونها در سده چهارم میلادی شرکت داشتند و بعد به تبعیت هونها درآمدند. ولی طی اتفاقاتی که به شکست هونها انجامید، به جنوب کوههای آلتای پناه بردند و در آنجا سکنی گزیدند
شاید شما هم شنیده باشید که برخی میگویند ملکه تورکها، کوروش را به قتل رساند و حتی به آن افتخار میکنند! حتی این موضوع را به نادرست به آذربایجان ربط میدهند و قصد سوء استفاده از این موضوع را دارند. این ادعا گرچه بسیار سطحی است اما به هر حال رواج گسترده آن در فضای مجازی نگران کننده میباشد به طوری که بایسته است پاسخ این ادعاهای بی اساس داده شود.
اتحاد مادها و پارسها کهفرقه دموکرات پیشه وری قصد کمرنگ کردنش را داشت: متأسفانه هنوز بعد گذشت سالها مواردی را میشنویم که ریشه در اظهارات فرقه دموکرات پیشه وری دارد. این موارد که معمولا بدون پشتوانه و منبع گفته میشوند، به دنبال دشمن معرفی کردن مادها و پارسها در ایران باستان هستند، در صورتی که منابع نشان از اتحاد این اقوام ایرانی با یکدیگر دارند.
شعر استاد شهریار درباره آذربایجان و در واکنش به بدخواهان ایران. روز جانبازیست ای بیچاره آذربایجان ... سر تو باشی در میان هر جا که آمد پای جان
در زبانشناسی چیزی به نام «زبان با قاعده تر» نداریم که مبنای مقایسه قرار گیرد و زبانی بر اساس قواعد یا تعداد افعال، رتبه بهتری را نسبت به زبانهای دیگر کسب کند. زبان فارسی ریشه هند و اروپایی دارد و نه عربی (خود زبان عربی ریشه سامی دارد). چنین ادعاهایی بدون هیچ سند و مدرکی صورت گرفته است.