| فرستنده: مجید خالقیان | واپسین به روزرسانی: ۱۰ فروردین ۱۳۹۶ |
قصیده «حماسه ایران» استاد شهریار علاوه بر آنکه میهن پرستی این شاعر گرانقدر را آشکار می کند، توانمندی بالای وی در سرودن شعر را نشان می دهد. به طوری که از واژه هایی بهره برده است که به کار گیری آنها در شعر بسیار دشوار است.
سال ها مشعل ما پیشرو دنیا بود
چشم دنیا همه روشن به چراغ ما بود
.
درج دارو همه در حکم حکیم رازی
برج حکمت همه با بوعلی سینا بود
.
قرن ها مکتب قانون و شفای سینا
با حکیمان جهان مشق خطی خوانا بود
.
عطر عرفان همه با نسخه شعر عطار
اوج فکرت همه با مثنوی مُلا بود
.
داستان های حماسی به سرود و بسزا
خاص فردوسی و آن همت بی همتا بود
.
کلک سحار نظامی به نگارین تذهیب
کلک مشاطه ی طبعی که عروس آرا بود
.
پند سعدی کلمات ملک العرش علا
غزل خواجه سرود مَلاء اعلا بود
.
عاشقی پیشه کن ای دل که به دستان گویند
وامقی بود که دلباخته عذرا بود
.
گر سخن از صفت قهرو غرور ملیست
کاوه ی ماست که بر قاف قرون عنقا بود
.
تاج تاریخ جهان کوروش اهخامنشیست
کز قماش و منشی محتشم و اولا بود
.
عدل کسرا چه همایی است همایون سایه
که نه در صحنه تاریخ چنینی سیما بود
.
شاه شطرنج فتوحات، همانا نادر
کز سلحشوری و لشکر شکنی غوغا بود
.
شمع در پرده فانوس به پروا سوزد
ناز پروانه که بی پرده و بی پروا بود
.
آن چه شاه ولی و صوفی صافی مشرب
به صفای تو که دردانه ی این دریا بود
.
هر گلی کز چمن باغ جنان آبی خورد
ناز پرورده ی این خاک عبیرآسا بود
.
بس توحش که در او شد به تمدن تبدیل
آمدن و یرغو و رفتن یسق و یاسا بود
.
خاتم گمشده را باز بجو ای ایران
که بدان حلقه جهان زیر نگین ما بود
.
شهریار از تو نوای نی ناقوس خوش است
این غزل را نسب از کوس بلند آوا بود.
یک خواهش دوستانه
اگر قصد رونوشت از این نوشتار را دارید، بنمایه (www.kheradgan.ir) و نویسنده آن را یاد کنید