تاریخ و فرهنگ ایران زمین

اسنادی آشکار از زبان آذری کهن پیش از فراگیری زبان ترکی

وقتی سخن از زبان کهن آذری پیش از فراگیری زبان ترکی آذربایجانی سخن به میان می‌آید برخی از قوم‌گرایان افراطی اعتراض می‌کنند که چنین چیزی نبوده است. آنها ادعا می‌کنند حتی یک جمله از زبان آذری کهن وجود ندارد! ولی در ادامه خواهیم دید که اتفاقا متنی از اصطلاحات زبان آذری کهن به جا مانده است و مورخان و جغرافی‌دانانی مانند یعقوبی، خوارزمی، یاقوت حموی، حمدالله مستوفی و... درباره رواج زبان آذری کهن در آذربایجان پیش از فراگیری زبان ترکی سخن گفته‌اند.

باید توجه داشت که زبان ترکی کنونی در آذربایجان، آمیختگی زیادی با زبان بومی آذری کهن و دیگر زبان‌های ایرانی دارد و برای همین است که «زبان ترکی آذربایجانی» خوانده می‌شود. همین موضوع نشان می‌دهد زبان کهن‌تری در این بخش‌ها رواج داشته است.

پیش از این در پایگاه خردگان نوشتاری درباره چگونگی فراموش شدن زبان باستانی آذربایجان منتشر شد. در این نوشتار هم به اسنادی اشاره می‌کنیم که آشکارا نشان می‌دهند زبان آذری ایرانی در آذربایجان گسترده بوده است.

متنی از زبان آذری کهن

در یکی از شماره‌های مجله یادگار به مدیر مسئولی عباس اقبال در سال ۱۳۲۴ مقاله جالبی درباره زبان آذری وجود دارد به طوری که نویسنده این مقاله نسخه‌ای از رساله کوچکی در اختیار دارد که در آن آشکارا زبان آذری کهن دیده می‌شود. البته کلیت رساله به زبان فارسی است ولی به برخی از اصطلاحات رایج در میان مردم آذربایجان اشاره می‌شود که به زبان آذری کهن نوشته شده است.

این رساله کوچک به تاریخ شوال ۱۰۳۷ استنساخ شده و مولف آن شاعری به نام روحی انارجانی است. این شاعر از مردم قریه انارجان نزدیک کوه سهند بوده است.

فصولی که روحی انارجانی در این رساله می‌آورد و صریحا آنها را «اصطلاحات و عبارات اناث و اعیان و اجلاف تبریز» می‌نامد دلیلی بسیار قوی و شاهدی صادق است بر اینکه در حین تالیف این رساله یعنی در حدود سال هزار هجری در شهر تبریز یعنی مرکز آذربایجان، هنوز مردم عموما به زبان آذری تکلم می کرده اند (مجله یادگار، صص ۴۶-۴۷).

در قسمت اول فصل هشتم این رساله که عنوان آن «در بیماری و به حکیم رفتن» است اصطلاحات زبان آذری کهن به این شکل آمده است:

خورجان نگومت چیم بسر آمد، لرزم گرفت، ... آلوز و الوز شدم، دلم بهم ور آمه، ورجستم، جرو جنده پوشیدم فرجی کود به سر گرفتم رفتم به به حکیم نظمما گرفت، شافی فرمود ورداشتم، اشکمم رفت، جانم در رهید

از آنکه دو شور کردم

روز خش ندیدم (همان: ص 47).

گویی در این بخش گوینده با خواهرش سخنی می‌گوید و اظهار می‌دارد: «خواهر جان (خورجان) نگویمت که چه بر سرم آمد، لرزه گرفتم...» و سپس به نزد حکیم برای درمان رفته است.

این متن یک متن درباری یا شعر و… نیست بلکه ادبیات مردم عادی را دارد و نشان می‌دهد مردم عادی به این زبان سخن می‌گفتند.

تصویر یک صفحه از رساله روحی انارجانی (مجله یادگار، ص ۴۸)

این متن آشکارا نشان می‌دهد تا دوران صفویان، زبان آذری کهن در آذربایجان رواج داشته است. البته در روزگار صفویان زمینه برای چیرگی بیشتر زبان ترکی بر آذری فراهم آمد. هنگامی که شاه اسماعیل به سلطنت رسید، قبایلی از ترکان در خدمت او بودند و زمام کارها را در دست داشتند (نگاه کنید به: چگونگی فراموش شدن زبان باستانی آذربایجان).

گویا این زبان آذری از حالت‌های متاخر بوده است و با توجه به نوشته مورخان دوران اسلامی می‌توان دریافت که پیش از آن زبان پیچیده تری از زیر شاخه‌های زبان ایرانی در آذربایجان رواج داشته است.

زبان آذری کهن در منابع

تاریخ پژوهان، جغرافی‌دانان و نویسنده‌های زیادی درباره رواج زبان آذری کهن در آذربایجان پیش از فراگیری زبان ترکی سخن گفته‌اند. دکتر عنایت الله رضا در این باره پژوهش مفصلی انجام داده است که در کتاب اران از دوران باستان تا آغاز عهد مغول منتشر شده است.

او درباره زبان بومی مردم آذربایجان می‌نویسد: «در اینکه زبان مردم آذربایجان ایرانی بوده، جای اندک تردیدی نیست. بی گمان «آذری» از لهجه‌های ایرانی و شاخه‌ای از این زبان بوده است. همه مولفان اسلامی نخستین سده‌های هجری در این باره اتفاق نظر دارند (رضا، ۱۳۸۶: ص ۲۲۸).

در اینجا به چند مورد از مهم ترین منابع درباره زبان آذری کهن اشاره می‌کنیم.

 

یعقوبی:

یعقوبی که حدود قرن سوم هجری می‌زیسته، در کتاب البلدان زبان مردم آذربایجان را «پهلوی آذری» نامیده و مردم آذربایجان را ایرانی خوانده است. وی در کتاب مذکور چنین آورده است: «مردم شهرهای آذربایجان و بخش‌های آن آمیخته‌ای از ایرانیان آذر و جاودانیان قدیم، خداوندان شهر «بذ» هستند که جایگاه بابک خرمی بود» (رضا، ۱۳۸۶: ص ۲۲۸؛ الیعقوبی، احمد بن ابی یعقوب. کتاب البلدان، لیدن. ۱۸۹۷، ص ۳۸).

 

خوارزمی:

ابوعبدالله محمد بن احمد خوارزمی که در سده چهارم هجری می زیست، در کتاب مفاتیح العلوم مشابه سخن عبدالله بن مقفع را که ابن الندیم در الفهرست آورده، ارائه کرده است. او در پیرامون زبان پهلوی، چنین اظهار کرده است: «فهلویه (پهلوی) یکی از زبان‌های ایرانی است که پادشاهان در مجالس خود با آن سخن می‌گفته‌اند. این لغت به پهله منسوب است و پهله نامی است که بر پنج شهر (یعنی پنج سرزمین) اطلاق می‌شده است: اصفهان، ری، همدان، ماه نهاوند، آذربیجان (آذربایجان) (رضا، ۱۳۸۶: ص ۲۲۹؛ خوارزمی، ابوعبدالله محمد بن احمد بن یوسف کاتب. مفاتیح العلوم. ترجمه حسین خدیو جم، تهران. ۱۳۴۷. ص ۱۱۲)

 

یاقوت حموی:

یاقوت حموی که در سده‌های ششم و هفتم هجری می زیست، ضمن اشاره به زبان مردم آذربایجان چنین نوشت: «آنها زبانی دارند که آذری گویند و جز برای خودشان مفهوم نیست» (رضا، ۱۳۸۶: ص ۲۳۱؛ یاقوت حموی، ابوعبدالله یاقوت بن عبدالله. معجم البلدان. جلد اول. لایپزیک. ۱۸۶۶. ص ۱۷۲).

 

حمدالله مستوفی:

حمدالله مستوفی که در سده‌های هفتم و هشتم هجری می‌زیست، ضمن اشاره به زبان مردم مراغه نوشته که «زبانشان پهلوی مغیر است». مقصود از مغیر دگرگونی یافته است (رضا، ۱۳۸۶: ص ۲۳۱؛ حمدالله مستوفی، نزهه القلوب. به اهتمام دکتر محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۶، ص ۱۰۷).

پس تکلیف ادعاهای پانترکان چه می‌شود؟!

با وجود این همه منابع موثق، پانترک‌ها ادعاهای عجیبی می‌کنند. از آنجایی که رسانه‌های زیادی در دست پانترکان است یا در رسانه‌های رسمی نفوذ شدید دارند مطالب دلخواه خود را حتی اگر غیر واقعی باشد، به راحتی منتشر می‌کنند‌.

البته بسیاری از این ادعاها، تحریفی و دروغین هستند ولی باعث پرسش و ابهام برخی از هم میهنان شده است.

مثلا ادعا می‌کنند به دلیل آنکه نام فلان قوم در قفقاز شبیه به واژه ترک است پس همه مردم آذربایجان از دوران باستان ترک زبان بودند!

نمی خواهیم در این نوشتار به بررسی جزئی این ادعاها بپردازیم ولی بر فرض محال اگر چنین ادعاهایی را هم کامل بپذیریم و ارتباط کامل این اقوام با ترک‌ها را هم قبول کنیم (که البته پذیرفتنش از نظر تاریخ پژوهی و زبان شناسی کار ساده‌ای نیست) باز هم باید توجه داشت که اقوام کوچ روی زیادی آمدند و رفتند. ولی دلیلی نمی‌شود که باعث رواج کامل زبان ترکی در دوران باستان شده باشند! این که قومی با نامی شبیه به ترک در جایی بوده باشد چیزی را ثابت نمی‌کند و بیشتر هیاهوی رسانه‌ای است.

ادعاهایی هم درباره ترکی بودن زبان سومری می‌شود که اکثرا معتبر نیستند. 

از سویی پژوهش‌های قابل تاملی درباره تاثیرات زبان‌های هندواروپایی بر روی زبان سومری وجود دارد (نگاه کنید به: پیوند زبان سومری با هندواروپایی). 

 

کتاب‌نامه:

- رضا، عنایت الله (۱۳۸۶). اران از دوران باستان تا آغاز عهد مغول. مرکز چاپ و انتشارات وزارت خارجه.

- مجله یادگار آبان ۱۳۲۴، سال دوم - شماره ۳، «یک سند مهم در باب زبان آذری». مدیر مسئول: عباس اقبال. صص ۴۳-۵۰.

تماس با نویسنده:


دیدگاه خود را از راه رایانامه با نویسنده در میان بگذارید:

دیدگاه‌ها


دیدگاه خود درباره این نوشتار را در اینستاگرام در میان بگذارید:

خِرَدگان در تلگرام و اینستاگرام

خط میخی

نویسنده‌های پایگاه

اسنادی آشکار از زبان آذری کهن پیش از فراگیری زبان ترکی
به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان