تاریخ و فرهنگ ایران زمین

پیوند زبان سومری با هندواروپایی

نویسنده: دانیال پاپی

از آنجا که انگاره‌ی نیا-فُراتی چندی‌ست بر هندواروپایی بودن آن‌ مردمان نیرو گرفته، ازین رو وام‌واژگان بسیاری از کهن‌ترین زبان میان‌رودان [=بین‌النهرین] پی‌گیری شده است که در زبان نیا-هندواروپایی ریشه‌یابی شده‌اند.

مردمان نیافُراتی مردمانی هستند که پیش از آمدن سومری‌ها و سپس سامی‌ها، در میان‌رودان زندگی می‌کردند و شهرگان [=تمدن] درخشانی داشته‌اند که به ۹ هزارسال پیش می‌رسد.

همچنین از تاثیر کاسی‌ها بر روی میان رودان نباید غافل شد.

در این نوشتار با اشاره به برخی از واژه‌ها به بررسی این انگاره می‌پردازیم.

ریشه هندواروپایی واژه pa.te سومری

گُردُن ویتاکر آشورشناس و زبان‌شناس تاریخی چندی‌ست که واژه‌های  را در زبان سومری گردآوری می‌کند، این واژه‌ها نه واژه‌های نیا‌-نوستراتیک، بلکه وام‌واژگانی همه‌رو هندواروپایی در زبان سومری هستند که از فرهنگ زبانی هندواروپایی‌های نیمروزی [=جنوبی] به زبان سومری رفته‌اند. یکی از این واژگان پته‌سی می‌باشد که به گزارش زیر است:

‘پَتِ’ 𒑐𒋼 pa.te در زبان سومری به معنی «سرور یا استاد» است که در آمیزه‌ی 𒑐𒋼𒋛 pa.te.si پَتِسی به معنی «استاد یا سرور دشتستان» می‌باشد، و خود از هندواروپایی *póti- پوتی به معنی رهبر یا استاد گرفته شده است که در اوستایی 𐬞𐬀𐬌𐬙𐬌 paiti پَی‌تی، در پارتی 𐭐𐭕𐭉 پِتی pty در پهلوی -𐭯𐭲 -pt’ -bed بِد و در فارسی امروزی به گونه‌ی پسوند ‘بُد’ bod [ارتش+بُد = سرور یا استاد ارتش] می‌باشد (۱).

ایشتار سامی-اکدی یا هستئر آریایی؟

«ایشتار» نام یکی از خدایان میانرودانی-سامی، برگرفته از *h₂stḗr یا ‘ستاره’ هندواروپایی‌ست که در هیتیایی 𒄩𒀸𒋼𒅕𒍝 ḫašter هشتر می‌باشد.

نام این خدا، هم در سومری و هم در اکدی، ناشناخته و از دید زبان‌شناسان برگرفته از فرهنگ ‘نیا-فُراتی’ است.

نخستین بار این همسنجی را گُردِن چایلد در ‘آریایی‌ها’ بسال ۱۹۲۶-۱۳۰۵ انجام داد که هم‌اکنون بسیاری از زبان‌شناسان برجسته و نامور جهانی این دیدگاه را پذیرفته‌اند.

نشانه‌های این خدا، ‘شیر’ و ‘ستاره’ می‌باشد که هردو آریایی هستند.

ایشتار، یا ایناننای سومری، هردو برخاسته از سرزمین ایران و نیا-فراتی‌ها می‌باشند. نام این خدا در سومری و اکدی 𒀭𒈹 (dMÙŠ / ,ištar/) که سومری‌ها ایناننا و اکدی‌ها ایشتار می‌خواندند. ناگفته نماند که ایناننای سومری نیز ریشه‌ی نیا-فراتی یا هندواروپایی دارد که سپس‌ها به آن خواهیم پرداخت.

این نام در بابلی  𒅖𒋻 (iš-tar), 𒀭𒅖𒋻 (d-iš-tar) در اوگاریتی 𐎓𐎘𐎚𐎗 (ʿṯtr) ثتر، و در عربی عَثْتَر‎ (ʿaṯtar) می‌باشد (۲).

نام آریایی خدای خورشید کاسی‌ها

شوریش 𒋢𒊑𒄿𒀀𒀾 sú-ri-i-a-aš -خدای آریایی کاسی‌ها- نامی آریایی‌ست که از پروتوهندوایرانی *súHr̥ سوهر و پروتو هندواروپایی *sóh₂wl̥ سوهول گرفته شده است.

این خدا، خدای خورشید کاسی‌هاست، که در گل‌نبشته‌ بابلی آن شمش بازگردانی شده است که در هندی सूर्य sū́rya سوریه می‌‌باشد.

چرخه‌ی دگرواجی این نام‌واژه بدین گونه است:

سوهول>سوهر>هوَر>خور>خور+شید

هم‌اکنون بسیاری از تاریخ‌پژوهان و باستان‌شناسان ژرفای کارایی فرهنگ آریایی را بر کاسی‌ها پذیرفته‌اند (۳).

نام هندواروپایی «لگش» شهر سومری

نام برخی شهرها -در میان‌رودان- نیافراتی یا بگمانه‌ای هندواروپایی گمان رفته است، که لگش، بابل، نیپور و… ازین شهرنام‌ها هستند. در زیر نام لگش را بررسی می‌کنیم:

«لَگَش» در سومری 𒉢𒁓𒆷 nu-bur-la یا lagaš نام شهری‌ست در سومر برای هزاره‌ی سوم پیش از زایش، که نامی نیاهندواروپایی به معنی «انبار» دارد و از هندواروپایی *legʰ-os- لِگُس گرفته شده است که خود این نیز به معنی «انبار» کردن یا «گردآوری» می‌باشد. برابر اکدی لگش نیز، nakkamtu ناکامتو -باز- به معنی «انبار» می‌باشد (۴).

۱)

– Indo-European Word Formation: Proceedings of the Conference Held, edited by James Clackson, Birgit Anette Olsen, page 402.

– From Daēnā to Dîn, edited by Christine Allison, Anke Joisten-Pruschke, Antje Wendtland, page 134.

– MacKenzie, D. N. (1971), A concise Pahlavi dictionary, London, New York, Toronto: Oxford University Press, page 18.

– Pokorny, Julius (1959) Indogermanisches etymologisches Wörterbuch [Indo-European Etymological Dictionary] (in German), volume III, Bern, München: Francke Verlag, page 842.

– ENGLISH-AWESTA DICTIONARY, By KAVAS JI EDAL JI KANGA, page 324.

 

۲)

– The Indo-Aryan Controversy: Evidence and Inference in Indian History, edited by Edwin Bryant, Laurie L. Patton, page 267

– The Aryans, By V. Gordon Childe, page 186.

– Myth and Reality: Studies in the Formation of Indian Culture, By Damodar Dharmanand Kosambi, page 67.

– Llewellyn’s Complete Book of Names for Pagans, Wiccans, Witches, Druids, By K. M. Sheard, page 210.

– Indo-European and the Indo-Europeans A Reconstruction and Historical Analysis of a Proto-Language and a Proto-Culture Part I The Text by T homas V. Gamkrelidze Vjaceslav V. Ivanov with a Preface by Roman Jakobsont English version by J ohanna Nichols Edited by Werner Winter Mouton de Gruyter Berlin New York 1995, page 772-3

 

۳)

– Ancient Near Eastern History and Culture, By William H. Stiebing Jr., page 113.

– Histoire de l’humanité, Volume 2, By Unesco, page 450.

– Theophilus G. Pinches, The Language of the Kassites, Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland (1915).

 

۴)

– Pokorny, Julius (1959) Indogermanisches etymologisches Wörterbuch [Indo-European Etymological Dictionary] (in German), volume II, Bern, München: Francke Verlag, page 658.

– De Vaan, Michiel (2008) Etymological Dictionary of Latin and the other Italic Languages (Leiden Indo-European Etymological Dictionary Series; 7), Leiden, Boston: Brill, page 332.

– A Concise Dictionary of Akkadian edited by Jeremy Black • Andrew George • Nicholas Postgate, page 234.

– The Case for Euphratic, Gordon Whittaker, page 162.

دیدگاه‌ها


دیدگاه خود را در اینستاگرام در میان بگذارید:

خِرَدگان در تلگرام و اینستاگرام

خط میخی

نویسنده‌های پایگاه

پیوند زبان سومری با هندواروپایی
به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان