از آنجا که انگارهی نیا-فُراتی چندیست بر هندواروپایی بودن آن مردمان نیرو گرفته، ازین رو وامواژگان بسیاری از کهنترین زبان میانرودان [=بینالنهرین] پیگیری شده است که در زبان نیا-هندواروپایی ریشهیابی شدهاند.
مردمان نیافُراتی مردمانی هستند که پیش از آمدن سومریها و سپس سامیها، در میانرودان زندگی میکردند و شهرگان [=تمدن] درخشانی داشتهاند که به ۹ هزارسال پیش میرسد.
همچنین از تاثیر کاسیها بر روی میان رودان نباید غافل شد.
در این نوشتار با اشاره به برخی از واژهها به بررسی این انگاره میپردازیم.
ریشه هندواروپایی واژه pa.te سومری
گُردُن ویتاکر آشورشناس و زبانشناس تاریخی چندیست که واژههای را در زبان سومری گردآوری میکند، این واژهها نه واژههای نیا-نوستراتیک، بلکه وامواژگانی همهرو هندواروپایی در زبان سومری هستند که از فرهنگ زبانی هندواروپاییهای نیمروزی [=جنوبی] به زبان سومری رفتهاند. یکی از این واژگان پتهسی میباشد که به گزارش زیر است:
‘پَتِ’ 𒑐𒋼 pa.te در زبان سومری به معنی «سرور یا استاد» است که در آمیزهی 𒑐𒋼𒋛 pa.te.si پَتِسی به معنی «استاد یا سرور دشتستان» میباشد، و خود از هندواروپایی *póti- پوتی به معنی رهبر یا استاد گرفته شده است که در اوستایی 𐬞𐬀𐬌𐬙𐬌 paiti پَیتی، در پارتی 𐭐𐭕𐭉 پِتی pty در پهلوی -𐭯𐭲 -pt’ -bed بِد و در فارسی امروزی به گونهی پسوند ‘بُد’ bod [ارتش+بُد = سرور یا استاد ارتش] میباشد (۱).
ایشتار سامی-اکدی یا هستئر آریایی؟
«ایشتار» نام یکی از خدایان میانرودانی-سامی، برگرفته از *h₂stḗr یا ‘ستاره’ هندواروپاییست که در هیتیایی 𒄩𒀸𒋼𒅕𒍝 ḫašter هشتر میباشد.
نام این خدا، هم در سومری و هم در اکدی، ناشناخته و از دید زبانشناسان برگرفته از فرهنگ ‘نیا-فُراتی’ است.
نخستین بار این همسنجی را گُردِن چایلد در ‘آریاییها’ بسال ۱۹۲۶-۱۳۰۵ انجام داد که هماکنون بسیاری از زبانشناسان برجسته و نامور جهانی این دیدگاه را پذیرفتهاند.
نشانههای این خدا، ‘شیر’ و ‘ستاره’ میباشد که هردو آریایی هستند.
ایشتار، یا ایناننای سومری، هردو برخاسته از سرزمین ایران و نیا-فراتیها میباشند. نام این خدا در سومری و اکدی 𒀭𒈹 (dMÙŠ / ,ištar/) که سومریها ایناننا و اکدیها ایشتار میخواندند. ناگفته نماند که ایناننای سومری نیز ریشهی نیا-فراتی یا هندواروپایی دارد که سپسها به آن خواهیم پرداخت.
این نام در بابلی 𒅖𒋻 (iš-tar), 𒀭𒅖𒋻 (d-iš-tar) در اوگاریتی 𐎓𐎘𐎚𐎗 (ʿṯtr) ثتر، و در عربی عَثْتَر (ʿaṯtar) میباشد (۲).
نام آریایی خدای خورشید کاسیها
شوریش 𒋢𒊑𒄿𒀀𒀾 sú-ri-i-a-aš -خدای آریایی کاسیها- نامی آریاییست که از پروتوهندوایرانی *súHr̥ سوهر و پروتو هندواروپایی *sóh₂wl̥ سوهول گرفته شده است.
این خدا، خدای خورشید کاسیهاست، که در گلنبشته بابلی آن شمش بازگردانی شده است که در هندی सूर्य sū́rya سوریه میباشد.
چرخهی دگرواجی این نامواژه بدین گونه است:
سوهول>سوهر>هوَر>خور>خور+شید
هماکنون بسیاری از تاریخپژوهان و باستانشناسان ژرفای کارایی فرهنگ آریایی را بر کاسیها پذیرفتهاند (۳).
نام هندواروپایی «لگش» شهر سومری
نام برخی شهرها -در میانرودان- نیافراتی یا بگمانهای هندواروپایی گمان رفته است، که لگش، بابل، نیپور و… ازین شهرنامها هستند. در زیر نام لگش را بررسی میکنیم:
«لَگَش» در سومری 𒉢𒁓𒆷 nu-bur-la یا lagaš نام شهریست در سومر برای هزارهی سوم پیش از زایش، که نامی نیاهندواروپایی به معنی «انبار» دارد و از هندواروپایی *legʰ-os- لِگُس گرفته شده است که خود این نیز به معنی «انبار» کردن یا «گردآوری» میباشد. برابر اکدی لگش نیز، nakkamtu ناکامتو -باز- به معنی «انبار» میباشد (۴).