پایگاه خِرَدگان: پژوهشهای مستند درباره تاریخ و فرهنگ ایران زمین، مقابله با تحریف تاریخ و پاسخ به ایرانستیزان
درفش کاویانی ریشه در اسطورههای ایرانی دارد ولی پژوهشها نشان میدهند که این درفش تحت تاثیر هنرهای تمدنهای بسیار کهن در ایران است. در شهر سوخته و شوش آثاری بسیار شبیه به اختر کاویان به چشم میخورد. پس از آن در دوره هخامنشیان هم شمایلی مشابه در آثار دیده میشود. تاریخنگاران درباره جایگاه قابل توجه درفش کاویانی در دوران اشکانیان و به ویژه ساسانیان نوشتهاند.
آهنگری به نام کاوه پس از آنکه پسرانش توسط ضحاک به قتل رسیده بودند، قهرمانانه در مقابل ضحاک ایستاد و علیه او شورش کرد. کاوه از کاخ ضحاک بیرون آمد، پیشبند چرمین خویش را بر سر نیزه کرد و فریاد بر آورد: هرکه خواهان مرگ این اژیدهاک ستمگر اهریمنی و خواهان پادشاهی فریدون است به من بپیوندد...
نشان شیر و خورشید نخستین بار در دوران صفویان وارد پرچم ایران شد. در دوران قاجار آشکارا رویکرد شیعی به نشان شیر و خورشید وجود داشته است و شمشیر به دست شیر افزوده شد. در سکهها، نوشته «اسد الله الغالب» (لقب امام علی) و «یا علی» دیده میشود. نشان شیر و شمشیر و خورشید محصول دوران قاجار است با توجه به سکهها و شواهد باید گفت که نشانی با تعابیر شیعی است.
نشان شیر و خورشید در تاریخ ایران بیش از آنکه ملی باشد، جنبههای مذهبی، نجومی و طالعبینی داشته است. نمونههایی شبیه به شیر و خورشید از ایران باستان هم دیده میشود، اما چندان جنبه ملی نداشتند. شیر و خورشید بدون شمشیر از دوره صفویه وارد پرچم ایران شد و تا دوران قاجار با تعابیر شیعی در آثار دیده میشود. رفته رفته شمشیر را در دست شیر اضافه کردند و پرچم سه رنگ با نشان شیر و خورشید پرچم رسمی و ملی ایران شد.
مازه یا مزدایه فرمانروای کیلیکیه و بعدها سوریه و بابل بوده است. با یورش اسکندر مقدونی، مازه به هخامنشیان خیانت کرد و خود را به یورشگران تسلیم نمود و در نتیجه توانست همچنان حاکم بابل بماند. روی سکههای او نقش شیر بسیار دیده میشود؛ گاهی بالای شیر ستارهای آمده، گاهی تصویر زنبور دیده میشود و گاهی نیز حروف یونانی و... نقش بسته است. این سکهها جنبه ملی نداشتند و تنها در سطح محلی رواج داشتند.
ثعالبی در بخش مربوط به اشکانیان نوشته است پادشاهی با نام اقفور بر آنجا که درفش کاویان را پنهان کرده بودند دست یافت و از آن با احتیاط نگاهداری کرد. این روایت نشان میدهد که درفش کاویانی در نگاه آنان اهمیت ویژهای داشته است. از نظر تاریخی نیز شناخته بودنِ درفشی مربعشکل در دوره اشکانی ــ که با روایتهای شاهنامه درباره درفش کاویانی همخوانی داشته باشد ــ چندان دور از ذهن نیست.
هیچ شواهد قطعی وجود ندارد که نشان جیرفت، شیر و خورشید باشد. حاشیه تزئینی اینچنینی در بسیاری از آثار دیده میشود و برای ایجاد جلوه درخشندگی به کار میرفتهاند. موضوعی که بعدها در آثار هخامنشی هم دیده میشود. نشان شیر و خورشید در سدههای پس از اسلام فراگیر شد هرچند نشانهایی شبیه به شیر و خورشید از ایران باستان همانند بسیاری از تمدنهای دیگر وجود دارند.
بررسی بشقابهای هخامنشی و مقایسه آنها با سنتهای هنری پیشین نشان میدهد نقوش شعاعگونه در بشقابها به احتمال بسیار زیاد جنبه تزئینی داشته و برای ایجاد جلوه درخشندگی به کار میرفتهاند، نه نماد خورشید. از آنجا که شیر در این بشقابها ثابت نیست و حیوانات دیگر هم ترسیم شدند، نمیتوان آنها را نماد میهنی یا دینیِ مشابه «شیر و خورشید» دانست؛ زیرا یک نماد واقعی باید حضور و ساختاری ثابت داشته باشد.
در هیچ کدام از درفشهای ایران باستان نشان شیر و خورشید وجود نداشته است و درفشها و پرچمهایی با نشان شیر و خورشید ریشه در تاریخ پس از اسلام دارد. شیر و خورشید بدون شمشیر در دوران صفویه و احتمالا با رویکرد شیعی وارد درفش ایران شد. گرچه نشانهایی از ایران باستان به دست آمدهاند که شبیه به شیر و خورشید هستند، ولی هیچ کدام از آنها بر روی درفش میهنی جای نداشتند.
شیر و خورشید در آثار تمدنهایی مانند مصر و میانرودان (بینالنهرین) دیده شده است و در سکهها و درفشهای اقوام ترک و مغول جای داشته است. انسان باستانی زیباییهای طبیعت را میدیده است و از آنها الهام میگرفته است بنابراین نمیتوان نشان شیر یا خورشید را ویژه تمدن ایران دانست چرا که نقش خورشید و شیر ریشه در طبیعت دارند و برای همین در تمدنهای گوناگون مورد توجه قرار گرفتند.



.jpg)

















