نشان پایگاه خِرَدگان
تاریخ و فرهنگ ایران زمین

منابع فردوسی چه بوده است؟

نگاهی کوتاه:

با آنکه اصلی ترین منبع فردوسی شاهنامه ابومنصوری بوده است ولی اشعار فردوسی نشان می‌دهند که گاهی از منابعی غیر از شاهنامه ابومنصوری استفاده کرده است. برای مثال می‌توان به داستان بیژن و منیژه اشاره کرد که همسر فردوسی از روی دفتری پهلوی برای او خوانده است. حتی احتمال می‌رود داستان اسکندر هم از منابع دیگر گرفته شده باشد.

اصلی ترین منبع فردوسی متنی بوده که به شاهنامه ابومنصوری مشهور است که متاسفانه اصل آن به دست ما نرسیده است. چنین می‌نماید گردآوری داستان‌های باستانی ایرانی توسط جمعی از دهقانان که احتمالا مال و منالی داشتند و صاحب منصبی بودند مانند ابومنصور محمد بن عبدالرزاق صورت گرفته است.

البته اشعار فردوسی نشان می‌دهد که گاهی از منابعی غیر از شاهنامه ابومنصوری استفاده کرده است. برای مثال پیش از داستان بیژن و منیژه نقل می‌کند که همسرش داستانی را نقل می‌کند:

مرا گفت: گر چون ز من بشنوی

به شعر آری از دفتر پهلوی

 

همت گویم و هم پذیرم سپاس

کنون بشنو ای یار نیکی شناس 

 

(ن.ک: شاهنامه تصحیح خالقی مطلق، دفتر سوم، صص ۳۰۳-۳۰۶).

احتمالا منظور فردوسی از «نامه خسروان» در بیت مشهور «نه در نامه خسروان دیده‌ام»  همان شاهنامه ابومنصوری باشد.

حتی احتمال می‌رود داستان اسکندر هم در شاهنامه ابومنصوری نبوده است و فردوسی از منابع دیگر گرفته باشد.

در شاهنامه داستان اسکندر آمده است که یادآور نسخه سریانی رمانس اسکندر می‌باشد. ولی با داستان‌های ایرانی آمیخته شده است، به طوری که اسکندر پسر داراب پادشاه کیانی است!! می‌دانیم که مسیحیان در ایران دوران ساسانیان، جامعه‌ای پویا بودند. بعید نیست که برخی از مسیحیان ایرانی به نسخه سریانی رمانس اسکندر هم توجه نشان داده باشند. به مرور این داستان در فضای مسیحی-ایرانی با تغییراتی همراه بوده است.

نگاه کنید به:

آیا مسیحیان ایران در ترویج داستان اسکندر نقش داشتند؟

 

معمولا پژوهشگران می‌نویسند که شاهنامه ابومنصوری از روی خدای‌نامک یا خدای‌نامک‌های دوران ساسانیان نوشته شده است. اما آیا از روی یک متن منسجم که داستان پیشدادیان تا ساسانیان را به صورت پیوسته در آن بوده است، نوشته شده است؟

شاید در دوران ساسانیان خدای‌نامک منسجمی وجود داشته که در کتابخانه‌های بزرگ نگهداری می‌شده است و احتمال می‌رود آن خدای نامک به مرور از بین رفته باشد.

با توجه به آنکه در داستان‌های شاهنامه ناهمسانی‌هایی دیده می شود، به نظر می‌رسد از یک متن منسجم برداشت نشده است.

تحلیلی که می‌توان کرد این است که احتمالا شاهنامه ابومنصوری پس از گردآوری چندین کتاب پدید آمده و تلاش شده است داستان‌ها را از جاهای مختلف گردآوری کنند. برای همین گاه ناهمسانی‌هایی هم در آنها بوده است.

کتاب‌نامه:

- فردوسی، ابوالقاسم (۱۳۸۶). شاهنامه. به کوشش جلال خالقی مطلق. تهران: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی. صص ۳۰۳-۳۰۶.

دیدگاه شما:



به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
منابع فردوسی چه بوده است؟
خِرَدگان