دانشمندان
علاوه بر نوشتههای روشن منابع درباره کتابسوزی، روایات فراوانی از ویرانی شهرها توسط سپاهیان خلفا وجود دارد. وقتی یک شهر به کلی ویران میشد، کتابهایش هم از بین میرفتند. به راستی کتابخانه سارویه، گنج شایگان و… چه شدند؟! ترجمه کتابهای ایرانی به زبانهای دیگر مانند زبان سریانی باقی مانده ولی اصل پهلوی کتابها به دست ما نرسیده است. نابودیها صرفا در وقت حمله سپاهیان خلفا نبود بلکه طی دههها در دوران سلطه خلفا بر ایران رخ داد.
دانشمندان، اندیشمندان و هنرمندان ایران باستان که در حوزههای پزشکی، اخترشناسی، فلسفه، کیمیاگری، موسیقی، ادبیات و… تبحر داشتند و نامشان باقی مانده کم نیستند. این دانشمندان ارزش ویژهای دارند چراکه با آن همه نابودی که توسط یورشگران و سلطهگران رخ داد، جایگاه والا و شهرت فراگیر داشتند که نام آنها به دست ما رسیده است. سامانههای آموزشی، کتابخانههای بزرگ و مراکز علمی مانند دانشگاه گندیشاپور در ایران باستان قابل توجه بودند.
با بررسی منابع و آثار باستانی در مییابیم که کتابخانههای قابل توجهی در ایران باستان وجود داشته است. کتابخانهها و مراکز علمی مانند کتابخانه سارویه، گنج شایگان، دانشگاه گندیشاپور بسیار مشهور بودند. همچنین در مطالب جسته و گریخته منابع کهن نشانهایی از وجود کتابها و کتابخانهها در شهرهای گوناگون مانند کتابخانه استخر، کتابخانه مدائن دیده میشود. باید گفت کتابهای علمی و ادبی زیادی که به زبانهای باستانی ایرانی نگارش یافته بودند… در نواحی گوناگون جهان ایرانی آثار نوشتاری فراوان به دست آمده است که متون سُغدی بسیار مشهور هستند. مراکزی مانند آموزشگاههای خوارزم و… هم در منابع ذکر شدهاند…
برخلاف آن چیزی که مخالفان هخامنشیان تبلیغ میکنند و میگویند که همه هنر و معماری هخامنشیان از بیگانگان گرفته شده، ولی واقعیت خلاف آن است. تردیدی نیست که اقوام ایرانی بیشترین نقش را در ساختن پارسه (تخت جمشید) داشتند هرچند از توانمندی اقوام غیر ایرانی ساکن در شاهنشاهی بزرگ هخامنشی هم بهره بردهاند. ایرانیان با الهام گیری از معماریهای مختلف، معماری ویژهای را پدید آوردند که البته نمایانگر احترام به هنر اقوام گوناگون است. صنعتگران غیر ایرانی مانند همکاران آریایی خود حقوق و مزایا دریافت میکردند، بنابراین پارسه به هیچ وجه توسط بردهها ساخته نشده است. هنر ایرانی هخامنشیان در سطح جهانی تاثیرات قابل توجهی گذاشت به طوری که پردیسهای هخامنشیان و کوروش بزرگ بر دیدگاه بشر به بهشت تاثیر شگرفی داشت تا جایی که بهشت در اساطیر اقوام گوناگون مانند پردیسهای ایرانی ترسیم شده است.
بررسی نقش برجستههای «نبرد شیر و گاو» و پیوند آن با آغاز بهار و نوروز
نقش برجستههایی مانند نبرد شیر و گاو در مکانهای مهم پارسه (تخت جمشید) ترسیم شده، نشان دهنده آیین ایرانی آغاز بهار و نوروز است. برداشتهای اختر شناسی و پیوند این نقش با نوروز بسیار قابل توجه است چرا که یادآور پیکرهای آسمانی (صور فلکی) شیر و گاو میباشد. گزارشهای بسیاری گویای حضور مغان ایرانی در بابل است و آنچنانکه میدانیم کارهای اخترشناسی و گاهشماری در دست روحانیون بوده است. گویی نقش پیروزی شیر بر گاو از نظر گاهشماری اشاره به زمان یک رویداد اسطورهای (احتمالا پیروزی جمشید بر یخبندان اهریمنی) داشته است…
به راستی در سده ۲۱ ما باید نوشتههایی درباره جاودگری را باور کنیم؟! ایرانستیزان به منابعی استناد میکنند که نویسندههای آنها به جادوگری و رمالی اعتقاد داشتهاند. از طرفی این نویسندهها گویا آشنایی چندانی با تاریخ و جغرافیای ایران نداشتهاند به طوری که یکی از آنها نوشته است پاسارگاد و آرامگاه کوروش بزرگ در شرق پارسه (تخت جمشید) قرار داشته است!!! در صورتی که می دانیم پاسارگاد در شمال غربی پارسه قرار دارد. تنقاضات در نوشته بیگانگان فراوان است. برای مثال اگر بر اساس این نوشتهها هوشتانه جادوگر بود پس باید پذیرفت خیلی از دانشمندان یونانی مانند افلاطون و فیثاغورث هم به دنبال یادگیری جادو بودند! به نظر میرسد برخی از اروپاییان وقتی سطح بالای علم و دانش ایرانیان و کارهایی مانند کیمیاگری را درک نمیکردند، آن را به جادو و جمبل و… مرتبط میساختند. همانطور که درک درستی از موقعیت جغرافیایی ایران نداشتند. با وجود آنکه هوشتانه و حتی دیگر دانشمندان ایرانی شهرت جهانی داشتند ولی دانش ما درباره آنها اندک است. دلیل این دانش اندک هم یورش و سلطه بیگانگان بوده است.
از جمله ادعاهای ایران ستیزان، نادان و بیسواد خواندن ایرانیان باستان است. آنها سطح تمدن و پیشرفت را در ایران باستان هیچ جلوه میدهند و همه چیز را مرهون تمدنهای همسایه و البته اقوام مطبوع خویش معرفی میکنند.
داریوش بزرگ دست به عمران و آبادیهای گسترده در سراسر امپراطوری هخامنشی زد. شاید باشکوهترین آن را در ساخت کاخهای زیبای پارسه بدانیم اما کانال سوئز مصر از دیگر دستاوردهای شگفت انگیز حکومت داریوش بر مردم بود...
ایرانیان از گذشته تا به امروز و همچنین دیگر ملل کارهای ارزشمندی برای پاسداشت ارزش های ایرانی انجام داده اند. در برخی از مکانها بزرگداشت ایرانیان آنقدر شگفت انگیز است که از همه بیشتر خود ما ایرانیان شگفت زده میشویم. برخی از آنها به کوشش ایرانیان در گذشته نه چندان دور پدید آمدهاند. از آنجایی که بر شمردن همه این موارد در این مجال نمیگنجد در این نوشتار به معرفی چند مورد جالب میپردازیم.
ساخت گنبد به مثابه یکی از پیشرفتهترین تکنیکهای پوشش دهانه در دنیای باستان در معماری ساسانی راه تکامل میپیمود و شاهد اوج شکوفایی خود در کاخ فیروز آباد فارس بود. اما این عنصر در معماری سدههای نخست پس از اسلام در ایران به همراه عناصر دیگری همچون ایوان (که در بنای ایوان مداین به اوج شکوه و عظمت رسیده بود) و کنگره های تزئینی دیگر دیده نشد.
پورسینا را میتوان هماورد همه فنها و دانشها دانست. یکی از شناختهشده ترین دانشمندان ایرانی و از بزرگ ترین دانشمندان جهان. مردی که افزون بر دانش اندروزی، نیروی بدنی بیهمتایی داشت و در زمینه های بسیاری کاردان بود.