حکومت هخامنشی به دست کوروش بزرگ ایجاد شد. این حکومت حکومتی عظیم بود که پهنای آن به همت دیگر پادشاهان هخامنشی و با بهره گیری از سیاست تساهل مذهبی بسیار گسترده شده و در کتیبه خشایارشا با کد علمی XPh از 28 ساتراپ نام برده میشود که از هند تا مصر ادامه مییافت.
در این مقاله به تاریخچه حفر کانال سوئز میپردازیم و مدارک و اسناد را پیرامون آن برسی را میکنیم. شاید در ابتدای کار بهتر باشد به چگونگی پیوستن مصر به دامنه امپراتوری هخامنشی اشاره کرد.
ظهور کوروش بزرگ در ادامه حکومت ماد و شکست آستیاگ پادشاه ماد از کوروش که البته با پیوستن سپاهیان ماد به کوروش و تحویل دادن آستیاگ به کوروش همراه بود (ن.ک: رویدادنامه نبونئید، ستون ۲، بند های ۱ و ۲)، زمینه ترس و هراس را برای دولت های لودیه، مصر و بابل فراهم آورد. همین ترس کافی بود تا چنین دولتهایی با یکدیگر علیه کوروش و دولت نوپای هخامنشی متحد شوند. سر انجام این اتحاد آن بود که کرزوس پادشاه لودیه به کمک متحدان خود توان و جسارت آن را در خود ببیند تا با عبور از رود هالیس رسما به کوروش اعلام جنگ کند.
اما نتیجه این جنگ برخلاف پیشبینی پیشگویان دولتهای متحد مهاج رقم خورد به طوری که کوروش توانست دولتهای لودیه و بابل را شکست دهد و به زیر فرمان خویش در آورد.
پسر کوروش کمبوجیه پس از مرگ پدر آنطور که هرودوت مینویسد به تحریک پزشک مصری دربار و با کمک نقشههای دقیقی که یکی از درباریان مصری به نام فانس به علتی که او از دربار آماسیس فرعون مصر ناخرسند شده بود در اختیار کمبوجیه قرار داده و راه فتح مصر را بر او آسان گردانید به مصر لشکر کشید و زمانی که به لشگریان مصری رسید دریافت که آماسیس در گیر و دار تجهیز سپاه مرده است و اینک پسر کم تجربه او پسامنیتوس فرمانده ارتش مصر است جنگی سخت در گرفت که هرودوت نوشته است که خود اجساد سپاه دو طرف را در صحرا دیده بود. در این جنگ فرعون شکست خورده و به منفیس گریخت و سپس آنجا نیز به تصرف کمبوجیه در آمد. پس از سقوط مصر کشورهای لیبی، سیرینیها و باراکها هم با کمبوجیه پیمان بستند و به پهنه امپراطوری پیوستند (ن.ک: هرودوت، 1362: صص 185-192).
بدین طریق آخرین دولت قدرتمند عضو پیمان اتحاد علیه ایران به خاک ایران ضمیمه شد و از این پس نامش را در همه کتیبههای هخامنشی که از قلمروی هخامنشیان یاد کردهاند؛ مانند کتیبه DPe از داریوش بزرگ در تخت جمشید که مصر را در کنار 23 ساتراپ خراج گذار به امپراطوری هخامنشی یاد میکند یا در کتیبه XPh از خشایارشا در تخت جمشید که مصر را یکی از 28 ساتراپ تحت فرمان حکومت هخامنشیان میخواند، آورده شده است (شارپ، 1388: ص 83 و 119). همانطور که اشاره شد مورخان یونانی هم از الحاق خاک مصر به هخامنشیان یاد کردهاند.
کمبوجیه در مصر آبادانیها کرد و یک سند مهم که به دست رسیده است مجسمه بی سر اوجارهوسنت پسر روحانی بزرگ معبد نیت است که با خط هیروگلیف بر آن نوشته شده است:
«…من به دستور پادشاه [کمبوجیه] … کودکان را غذا دادم و کار های سودمند برای تنگ دستان و یتیمان انجام دادم…» (ن.ک: محمد پناه، 1384).

مجسمه بی سر اوجارهوسنت (ساغری، انجمن خرد)
بعد از مرگ ناگهانی و مرموز کمبوجیه در بازگشت به ایران و ماجرای بردیای دروغین گردش روزگار جام حیات دوباره حکومت هخامنشیان را به داریوش بزرگ سپرد تا با هوش و فراست بی مانند دوباره روح زندگی و قدرت در این امپراطوری بزرگ بدمد.
داریوش که اسمش از دو کلمه دارَیَ (Darayah)(دارای) و وهو (Vahau)(نیکی) تشکیل شده بود و به معنای دارنده نیکی است (سامی، 1392: ج2 / ص 259) همانند اسم خویش عمل کرد و دست به عمران و آبادیهای گسترده در سراسر امپراطوری هخامنشی زد و نیکی را گسترش داد. شاید باشکوهترین آن را در ساخت کاخهای زیبای پارسه بدانیم اما کانال سوئز مصر از دیگر دستاوردهای شگفت انگیز حکومت داریوش بر مردم بود و این بسیار شایسته تقدیر است که پادشاهان هخامنشی بر خلاف پادشاهان دیگر به جای ویران کردن حکومتهای مغلوب دست به آبادانی در آن کشورها ادامه کارهای نیمه تمام قبلی میزدند.
حفر کانالی که دریای سرخ را از راه رود نیل به دریای مدیترانه متصل میساخته و باز کردن این راه مهم دریایی یکی از شاهکارهای داریوش بزرگ و بیانگر علاقه و بصیرت فراوان این شهریار عظمت مدار پارسی به ایجاد راههای آسان و کوتاه دریایی و توسعه امور بازرگانی و اتصال قسمتهای مختلف شاهی است (سامی، 1392: ص180). ایجاد کانال میان دریای سرخ و دریای مدیترانه دارای سابقهای بسیار قدیمیتر از داریوش بزرگ بود اولین بار یکی از فراعنه مصر بین سال های 1788 تا 2160 پیش از میلاد دستور به ساخت کانالی شبیه به کانال داریوش بزرگ داده بود اما گذر زمان آن را پر از گل و لای ساخت تا آنکه کارایی خود را از دست داد در زمان حکومت نخائو فرعون مصر در اواخر سده هفتم پیش از میلاد دستور پاک کردن و حفر مجدد آن داده شد اما به دلایلی این کار انجام نشد و مصریان هر آنچه کنده بودند دوباره پر ساختند درباره علت ناتمام ماندن دستور نخائو صحبتها شده است. برخی هزینه بالای این کار را ذکر کردهاند هرودوت گفته است که خبر وقوع حادثه شومی که کاهنان پیش بینی کرده بودند باعث متوقف شدن حفر کانال گردیده است دیودروس سیسیلی هم ذکر کرده است که مهندسان مصری در خلال کار متوجه شدند که اگر کانال حفر شود به علت اختلاف ارتفاع دریای مدیترانه با دریای سرخ مصر را آب فرا خواهد گرفت (سامی، 1392: ص180).
با به پادشاهی رسیدن داریوش در کنار سایر کارهای مهم و اساسی، نظر شهریار هخامنشی شاید به دو علت به حفر دوباره کانال جمع شد:
یکی از نظر لشکر کشی تا نیروی دریایی ایران بتواند به آسانی از کرانههای خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند خود را به کرانه های دریای مدیترانه و آسیای صغیر برساند.
دوم از نظر اقتصادی و حمل کالا های بسیار بازرگانی مصر به سایر کشور های تابع هخامنشی زیرا مصر علاوه بر انکه خود کالاهای تجاری بسیار داشت چون سر راه آفریقا قرار گرفته بود انبار کالاهای حبشی و سودان نیز محسوب میشد که محل آن برای رفع نیازمندیهای سایر بخشهای این دولت پهناور لازم بود (سامی، 1392: ص181).
پیش از این دو راه برای رفتن به مصر وجود داشت یا از راه خلیج فارس و رود فرات به سوریه و از آنجا از شهر صور توسط کشتی به مصر میرفتهاند یا آنکه مجبور بودند از میان بیابانها بگذرند و لازم بود آب کافی با خود حمل کنند که هر دوی اینان کاری سخت و دشوار بود.
توهم اینکه آب دریای سرخ مصر را غرق خواهد کرد با دلایل دانشمندان ایرانی از فکر مصریان خارج شد و داریوش دستور به حفر کانال را داد به طوری که کانال داریوش از کمی بالاتر از بوباستیس (Bubastis) شروع و به رود نیل متصل میشد و پس از عبور از وادی توملیت (Tumilat) در نزدیکی سوئز به دریای سرخ متصل میگردد که با کانال امروزی سوئز که در سال 1869 فردیناند دولسپس ساخت کمی اختلاف دارد.

مسیر آبراه باستانی و محل کتیبه های داریوش بزرگ (ساغری، انجمن خرد)
به یادبود این کار بزرگ و پر ارزش لوحه سنگی با خطوط میخی پارسی .عیلامی.بابلی و مصری در آنجا نصب شد که در سال 1866 میلادی در شلوف الترابه 33 کیلومتری کانال امروزی به دست آمد روی این کتیبه سنگی نقش دو نفر حجاری شده است و در وسط آن اسم داریوش نوشته شده است (که در داخل یک بیضی میباشد. مصریان فقط نام فراعنه را در داخل بیضی قرار میدادند) در طرف راست کتیبه ای واقع هست که به فارسی 6 سطر و به عیلامی 4 سطر و به بابلی 3 سطر دارد و کتیبه ای دیگر حاوی اطلاعاتی راجع به حفر کانال است با متن فارسی در 12 سطر زیر آن عیلامی که 7 سطر آن بیشتر باقی نمانده است و شاید بقیه که متن بابلی زیر متن عیلامی بوده از بین رفته باشد. و در طرف دیگر کتیبه ای به خط هیروگلیف مصری است (سامی، 1392: ص 183).
سنگ نبشته داریوش در آبراه سوئز (ساغری، انجمن خرد)
ترجمه متن کتیبه با کد علمی DZc بدین شکل است:
بند 1: خدای بزرگ است اهورا مزدا که این سرزمین را آفریده که آن آسمان را آفرید که بشر را آفریده که شادی را به بشر داده که داریوش را شاه کرد که داریوش را به شاهی مملکتی رساند که بزرگ است و اسبان و مردان خوب دارد.
بند 2: منم داریوش شاه.شاه شاهان. شاه کشور هایی که از تمامی نژاد ها مسکون است . شاه این سرزمین بزرگ تا آن دور ها. پسر ویشتاسپ هخامنشی.
بند 3: من پارسی هستم و به همراهی پارسیان مصر را گرفتم . امر کردم این کانال را بکنند از «پی رو» نیل که از مصر جاری است تا دریایی که از پارس بدان روند این کانال کنده شد چنان که فرمان دادم و کشتی ها از مصر به وسیله این کانال به سوی پارس روانه شدند چنان که اراده من بود (شارپ، 1388: صص 104-105).
کتیبه دیگر عباراتی دارد بدین مضمون: من هستم داریوش شاه. شاه شاهان. شاه بسیاری از کشورها که از تمام نژادها مسکون است. شاه این سرزمین بزرگ و پهناور پسر ویشتاسپ هخامنشی (سامی، 1392:صص 183-184).
در کتیبه مصری نقش داریوش مانند فراعنه مصر تزیین شده و بدین وسیله خواستهاند بنمایانند که داریوش (تلفظ مصری: آن تریوش) از فراعنه سلسله هجدهم که مقتدر ترین سلسله مصر بوده اند برتر بوده است.
کتیبه به همان اصول و رسم فراعنه مصر نوشته شده و عباراتی از آن که خواناست به شرح زیر ترجمه گردیده است:
آن تریوش که زاده الهه نیت (مادر خدایان مصری) است انجام داد تمام چیزهایی را که خدا شروع کرد… آقای همه چیز که قرص آفتاب را احاطه کرده وقتی که در شکم مادر قرار داشت و هنوز به زمین نیامده بود نیت او را پسر خود دانست …. امر کرد به او … دست خود را با کمال به طرف او برد تا دشمنان او را بر افکند چنان که از برای پسر خود رآ (زاده نیل. خدای آفتاب رخشنده) کرد… او قوی شوکت است. او دشمنان خود را در تمام ممالک نابود میکند. شاه مصر علیا و سفلا آن تریوش که تا ابد پاینده است. شاه بزرگ پسر ویشتاسپ هخامنشی. او پسر اوست (یعنی پسر نیت است). قوی و جهانگیر است. تمام بیگانگان با هدایای خود رو به او میآورند و برای او کار میکنند (سامی، 1392: ص 184).
این کتیبه دارای نکات بسیار جالب است و هرکسی که منشور کوروش بزرگ را خوانده باشد از شباهتهای این دو کتیبه شگفت زده میشود که برخی معانی را به ما منتقل میکنند از جمله مهم ترین این معانی سیاست تساهل مذهبی هخامنشیان است که به اعتقادات مردم تحت فرمان خود احترام میگذاشتهاند.
کتیبه هیروگلیف مصری از اینجا به بعد تخریب شده فقط کلماتی که از آن خواناست میرساند که داریوش دانشمندان و حکمای مصر را به حضور پذیرفت و از آنها پرسشهایی کرده است. اسم کوروش بزرگ نیز در این کتیبه هست ولی در شکل بیضی نیست زیرا فقط نام شاهان مصر را در بیضی میگذاشتهاند.
به طور کلی بیش از صد نوشته مصری مربوط به دوران امپراتوری هخامنشیان در مصر روی سنگ و لوح و مهر و ظروف سنگی و فلزی به خط قدیم مصر (هیروگلیف) پیدا شده است.
در کتیبههای مصری نام شش تن از شهریاران هخامنشی تا کنون دیده شده:
- کوروش بزرگ
- کمبوجیه
- داریوش بزرگ
- خشایارشا
- اردشیر اول
- اردشیر سوم
(سامی، 1392: ص 185).
علاوه بر داریوش بزرگ خشایارشا نیز به حفر کانال دست زده است. او کانالی در دامنه کوه آتوس (Attos) (کوه آتوس در یونان امروزی واقع است) کرانه دریای الجزایر حفر کرد که یکی از کارهای برجسته و مهم مهندسی قرن پنجم قبل از میلاد بوده است. کانال خشایارشا در شرقی ترین نقطه شبهه جزیره کالسیدیس (Kalcidice) در راس آن از شمال به جنوب قرار گرفته که مهندس سازنده این کانال آرتاخه (Artakhe) که از نجبای هخامنشی بوده در عرض 3 سال با طول 2200 متر و عرض 90 متر و عمق 2تا 8 متری برای لشکرکشی خشایارشا به یونان ساخت که به آن پرولاکا (Proulaka) میگفتهاند (سامی، 1392: ص 186).
مرگ آرتاخه برای خشایارشا بسیار گران و ناگوار آمد و احتمال میدهند جسد آرتاخه درون سازه قبر مانندی باشد که در نزدیکی این کانال قرار دارد.
از دیگر کارهای عمرانی هخامنشیان در مصر میتوان به ساخت معبد هیبیس اشاره کرد که نقاشیها و کتیبههای آن اطلاعات سودمندی در مورد احوال مصر و ایران در دوره پادشاهی هخامنشیان به ما میرساند.
این بود شرح کوتاهی از گوشهای از خدمات عمران و سازندگی داریوش بزرگ شهریار بلند آوازه هخامنشی به جهانیان.
کتاب نامه:
– جمعی از نویسندگان (1386). کلید دانش. تهران: طلایی.
– ساغری، فریبا. «بررسی و تحلیل آثار هخامنشیان در مصر». انجمن خرد.
– سامی، علی (1392). تمدن هخامنشی. جلد ١ و ۲. تهران: انتشارات سمت.
– شارپ، رلف نارمن (1388). فرمانهای شاهنشاهان هخامنشی. انتشارات پازینه.
– محمد پناه، بهنام (1384). اسرار تمدن مصر باستان. تهران: سبزان.
– هرودوت (1362). تاریخ هرودوت. ترجمه وحید مازندرانی. مرکز انتشارات علمی و فرهنگی.
شرایط استفاده از نوشتار: