نوشتارهای اشکان دهقان
شهرام گودرزی (سازنده تندیس کوروش بزرگ) روز ۴ شهریور (جشن شهریورگان) از کلاردشت با پای پیاده به سوی پاسارگاد رهسپار شد تا ۷ آبان (روز کوروش بزرگ) در پاسارگاد باشد. اما در ۲۵ شهریور بازداشت شد و به کلاردشت بازگردانده شد.
در منابع تاریخی آشکارا به خون خواری سردار خلیفه اشاره شده است و گویا واقعا در تاریخ خون خواران وجود داشتند. در تاریخ طبری آمده است: سردار سپاه خلیفه روى خونها آب روان کرد که در آنجا آسیاها بود، تا با خون آنها گندم آرد کند، پس آرد کرد و نان کرد و بخورد و شهر گرگان را بنیاد کرد.
تفاوت اعراب با مغولها، تفاوت رفتار در دراز مدت و در دوران سلطه آنها بود. مغولها بیشتر نابودیها را هنگام یورش انجام دادند و در دراز مدت نابودی فراگیر نداشتند. دین مردمان، نزد اکثر مغولان اهمیت چندانی نداشت و آنچه برایشان در درجهی نَخُستِ توجه بود، دریافت خراج و پاسداری از منافع بود.
طبری روایتی نقل کرده که خسروپرویز نامه پیامبر را پاره کرده است ولی یعقوبی از پاسخ خسروپرویز به پیامبر هم یاد کرده است. ذکر داستان نه در منابع اسلامی اشتراک دارد و نه در قرآن و منابع ایران باستان چنین داستانی وجود دارد. گویا داستانها با سنتهای اعراب آمیخته شدهاند و نهایتا داستانی مورد پسند خلفا که قصد کشورگشایی داشتند، شکل گرفتهاند.
بر اساس تاریخ طبری در سال ۲۲ هجری نعیم بن مقرن که از سرداران عمر بن خطاب بود، شهر باستانی ری را ویران کرد. در این ویرانگری گویا برخی از ایرانیان هم شریک بودند. آنها با همدستی با یورشگران قدرت را در ری به دست گرفتند.
نه توهین زینب موسوی قابل دفاع است، نه توهینهایی که به او شد. ولی تناقضات گفتار و رفتار زینب موسوی عجیب است! اگر بخواهیم دم از آزادی بیان بزنیم نباید از واکنش دیگران هم ناراحت شویم. از سوی دیگر اگر بخواهیم اخلاق مدار باشیم، باید خود را جای دیگران بگذاریم و احساسات دیگران را درباره سخنهای خود درک کنیم.
از روزهای ارزشمند شهریور ماه میتوان به بزرگداشت دانشمندان بزرگ یعنی پورسینا (ابن سینا)، زکریای رازی و ابوریحان بیرونی اشاره کرد. ۲۷ شهریور، روز بزرگداشت شهریار و همچنین روز شعر و ادب پارسی است. جشن شهریورگان یکی از جشنهای باستانی ایرانی است که در این ماه به صورت ویژه برگزار میشده است.
از منابع کهن میتوان دریافت که جشن شهریور با پادشاهان خوشنام، فلزات و جواهرات و یاری رساندن به تهیدستان مرتبط بوده و آیینهایی مانند بر افروختن آتش در این جشن باستانی فراگیر بوده است. شهریور یکی از امشاسپندان است و به معنای پادشاهی آرزو شده میباشد.
چهارم شهریور به عنوان زادروز کوروش بزرگ منبع درستی ندارد. هفتم آبان هم روز ورود صلح جویانه کوروش بزرگ به بابل میباشد و زادروز کوروش بزرگ نیست. چهارم شهریور همزمان با جشن شهریورگان را میتوان روز گرامیداشت پادشاهان خوشنام دانست. بنابراین یاد کردن از کوروش بزرگ در چهارم شهریور میتواند یکی از کارهای ارزشمند در این جشن باستانی باشد ولی نه آنکه چهارم شهریور را زادروز کوروش بزرگ بدانیم.
اعلان انحلال مجلس در یک تصمیم ناگهانی انجام نشد بلکه ابتدا رفراندم برگزار شد؛ آن هم با دو گزینه «انحلال مجلس» یا «انحلال دولت». دکتر مصدق به دنبال تعامل با شاه بود ولی شاه به نتیجه رفراندم بی اعتنا بود! انحلال مجلس وقتی اعلان شد که شاه کشور را ترک کرده بود و طرح کودتای ۲۵ مرداد هم لو رفته بود! بنابراین در زمانی که شاه نامه برکناری مصدق را نوشته بود، هنوز انحلال مجلس اعلان نشده بود.
منابع موثق تاریخی بارها از کشتار مردم بیگناه توسط سپاهیان خلفا در فتوحات نوشتهاند. تجاوز و بردهداری از کارهای رایج بوده است. منابعی مانند تاریخ طبری، آثارالباقیه، اخبار الطوال، الکامل، تاریخ بخارا، فتوح البلدان بلاذرى و... روایات فراوانی از کشتار گسترده ایرانیان توسط سپاهیان خلفا نوشتهاند. در شهرها و مناطقی چون استخر، طمیسه، ری، شاپور، گرگان، سرخس، نهاوند، جلولا، سغد، بخارا، خوارزم و… کشتار و ستمهای فراوانی رخ داده است.
پس از یورش خلفا، شهر باستانی استخر هیچگاه نتوانست جایگاه باستانی خود را بازیابد. هنگام فتح استخر در سال ۲۳ هجری، سپاهیان خلیفه کشتار وسیع انجام دادند و بازماندگان را جمع کردند و جزیه بر آنها تحمیل کردند. بعدها عبدالله بن عامر سوگند خورد که آنچنان از مردم استخر بکشد تا جوی خون به راه افتد.
با بررسی قوانین آن دوران در مییابیم که شاه حق عزل مصدق را نداشت. شاه چه در هنگام وجود مجلس و چه در دوران فترت یعنی زمانی که مجلس وجود نداشت، حق عزل خودسرانه نخست وزیر را نداشته است. به جز این اصلا انحلال مجلس به صورت رسمی پذیرفته نشده بود که شاه بخواهد نخست وزیر را بر کنار کند.
زمانی دشمنان تاریخ و فرهنگ ایران میگفتند تا پیش از پهلوی هیچ کجا اثری از کوروش نیست! آنها در گفتاری سطح پایین میگفتند اگر هخامنشیان وجود داشتند، چرا نام هیچ پدربزرگی کوروش یا داریوش نیست؟! نام بسیاری از پدربزرگها، بر گرفته از نامهای ایران باستان و پادشاهان هخامنشی است. از جمله میتوان به سیروس ابراهیمزاده و روانشاد داریوش اسدزاده اشاره کرد.
پس از اسلام منابع تاریخی ایران با افسانهها و نقصان همراه شد و بسیاری از دادهها نابود گردید. اما امروز با کشف کتیبهها، سکهها و پژوهشهای تاریخی و زبانشناسی، تاریخ باستانی ایران دقیقتر شناخته میشود. حمله و سلطه الکساندر و سلوکیان و بعدها سلطه خلفا با نابودی درازمدت و سلطه فرهنگی همراه بود. با این حال حافظه جمعی ایرانیان در حفظ خاطره گذشته نقش مهمی داشت.
همواره هنرمندان و شاعران نگاه مثبتی به کوروش بزرگ داشتهاند و این پادشاه خوشنام را در اشعار خود ستایش کردند. شاعرانی نامی مانند استاد شهریار، هما ارژنگی شعرهایی درباره کوروش بزرگ سرودهاند. آنچه درباره کوروش بزرگ، جالب مینماید همسخنی و اشتراک منابع تاریخی درباره نیک سیرتی وی میباشد.
در بررسی یورش سپاهیان خلفا به ایران، منظور از صلح، توافق بر سر باج و جزیه دادن از سوی مردم بی دفاع شهرها به یورشگران بوده است! آنطور هم نبوده است که صرفا بحث جزیه مطرح باشد بلکه برخی اوقات سپاهیان خلفا مبالغ هنگفتی را میگرفتند تا از حمله دست بردارند. باید پذیرفت کشورگشاییهای سپاهیان خلفا آنطور که تبلیغ میشود همیشه همراه با صلح و آشتی نبوده است بلکه جنایات فراوانی در این کشورگشاییها رخ داده است.
اینکه گفته شود آرامگاهی شبیه آرامگاه کوروش بزرگ در دوران هخامنشیان وجود نداشته، کاملا اشتباه است. ساخت آرامگاههایی به سبک آرامگاه کوروش بزرگ تا اواخر دوران هخامنشی ادامه داشته است. احتمالا آرامگاه کمبوجیه فرزند کوروش بزرگ هم به همان سبک در حال ساخت بوده است. طبیعی است که در شاخههای گوناگون از یک خاندان شیوههای گوناگونی و ویژه آن شاخه برای آرامگاه به کار برده شده است.
امرداد (بی مرگی و جاودانگی) دارای جایگاه ارزندهای است و نماد جاودانی و تندرستی و دیر زیستن است. امرداد در میان یکی از هفت امشاسپندان جای دارد و واپسین آنها است. هفت در فرهنگ ایرانی یادآور طی کردن راه های کمال است و وجود جشن امردادگان در اوج گرمای تابستان یادآور پختگی و رسیدن به اوج میباشد. در ماه امرداد روزهای ارزشمندی همچون بزرگداشت سهروردی، جشن چله تابستان، صدور فرمان مشروطیت و جشن بامی خواره هم جای دارند.
در شاهنامه واژه ایران علاوه بر اشاره به جهان ایرانی و کشور ایران، گاهی برای اشاره به پایتخت کشور و جایگاه شاهی استفاده میشده است. یعنی ایرانیان برای اشاره به سپاهیان یا پهلوانانی که به فرمان شاه از درگاه شاهنشاهی آمدهاند، به کار میرفته است. آشکار است که سیستان در شاهنامه بخش مهمی از ایران بزرگ بوده است و پهلوانان سیستان جانفشانیهای فراوان برای ایران کردند.