شب یلدا کارکردهای تازهای یافته است، آن هم در روزگاری که برنامههای گوشیهای هوشمند بر شیوهی زندگی مردمان سایه افکنده است. یلدا میتواند یادآورِ نیاز به ایستادگی در برابر بهرهگیریِ بیمهار از چنین پدیدههایی باشد؛ زمانی برای اندیشیدن، دور از هیاهوی برگهها و دیدگاهها و جستارهای بیمایه. همچنین یلدا میتواند در استوارسازی پشتوانههای بازرگانی شناسه ایرانی یاری رساننده باشد.
روز یکم دی و شب پیش از آن (۳۰ آذر) از دیرباز فرخنده و باشکوه به شمار میآمده و در روزگاران گوناگون، کارکردهای ویژهی خود را داشته است.
از گذشتههای دور میتوان کارکردهای این جشن را بررسی کرد: از افزایش پیوند و همبستگی مردمی گرفته تا بیشتر شدن روشنایی روز برای کشاورزی که بنیان زندگی مردم بر آن استوار بود.
شب یلدا(1) یا شب چله، دیرپاترین شب سال است و زمینهساز نگرشی شورانگیز در سرودههای پارسی شده است؛ چنانکه یلدا نماد دوری از یار و شکیبایی به شمار آمده است. جهانِ سرودهها، جهانِ نماد و بزرگنمایی است.
ایننگرش نمادین گاه چنین پنداری را پدید آورده که شب یلدا در ایرانِ باستان، شبی اهریمنی بوده است؛ ولی هیچ گزارش باستانی در این باره در دست نیست. آنچه در نوشتههای کهن آمده، سخن از جشن «خرمروز» و شادمانی در شبِ پیش از آن است.
گسترش بکارگیری برنامههای گوشیها، این ناگواریها را بیش از هر زمان دیگر برجسته کرده است.
فراگیر شدن هوشواره (هوشِ مصنوعی) نیز بر این نگرانیها افزوده است.
با این همه، یلدا میتواند یادآورِ نیاز به ایستادگی در برابر بهرهگیریِ بیمهار از چنین پدیدههایی باشد؛ زمانی برای اندیشیدن، دور از هیاهوی برگهها و دیدگاهها و جستارهای بیمایه.
در جشنی که یادگارِ روزگاری است که چنین ابزارهایی نبودند، کارهایی مانند اندیشیدن، شاد بودن و با هم زیستن، از بهترین کارها به شمار میآید.
توانبخشی به پشتوانه بازرگانی شناسه ایرانی
در روزگاری که پشتوانه بازاری فزاینده جشنها و آیینهای دیگر کشورها، گاه آیینهای بومی را به کناره میرانند، جشنهای ایرانی - که هنوز در میان مردم زندهاند - میتوانند به توان بخشی پشتوانههای بازرگانی شناسه ایرانی (هویت ایرانی) یاری رسانند.
یلدا از اندک جشنهای کهن ایرانی است که همچنان فراگیر مانده، آن هم در دورانی که پشتیبانی بازاری گستردهای از آیینهای بیگانه میشود.
جشنهای بیگانه سویههای بازاری و بازرگانی (اقتصادی) فراوان یافتند.
بسیاری از فرآوردههای بازاری (محصولات) که به یاد جشنها پدید میآیند، در دیگر کشورها ساخته و به ایران آورده میشوند. ولی جدا از نوروز و یلدا، فرآورده آنچنانی در پیوند با جشنهای ایرانی پدید نمیآیند.
از این روی بدبختانه باید گفت شناسه ایرانی از دید بازرگانی پشتوانه آنچنان ندارد!
روزهای پیش و پس از یلدا، زمانی شایسته برای بازشناسی و استوارسازی پشتوانههای بازرگانی شناسه ایرانی است. آنچه که باید بیشتر و بهتر درباره آن کار کرد.
شناساندن دیگر بنمایههای بومی
از آنجایی که شب یلدا، جشنی باستانی است، میتواند دورهای فراهم آورد برای شناساندن دیگر بنمایههای فرهنگ ایرانی.
فرهنگ مردمان، همچون زمینی است که بنمایههای فرهنگی در آن روییدهاند؛ و بسیاری از آنها همچون زبان، هنر، جشنها، آیینها، داستانها، منشها و شیوههای زیست با این بستر سازگارند.
بازگشتِ آگاهانه به این ریشهها، به خودآگاهی، همبستگی مردمی و استواری شناسه میهنی یاری میرساند؛ از همین رو، فرهنگ ایرانی شایستهی نگاهی ارجگذارانه است.
چنانکه سالهاست حافظخوانی و شاهنامهخوانی بخشی جداییناپذیر از آیین شب یلدا بوده است.
شب یلدا همچنین پیشآمدی نیکو برای آشنایی با دیگر جشنهای ایرانی چون مهرگان، خرمروز، جشنهای دیگان، سده و دیگر آیینهاست؛ جشنهایی که همگی یادآور پیروزیِ روشنایی و پاکی هستند
پانویس:
۱- با اینکه برخی یلدا را واژه ای ناایرانی می دانند ولی یل و دا در زبانهای ایرانی رسا هستند.