پایگاه خِرَدگان: پژوهشهای مستند درباره تاریخ و فرهنگ ایران زمین، مقابله با تحریف تاریخ و پاسخ به ایرانستیزان
هفتم آبان نه زادروز کوروش بزرگ است و نه روز فتح بابل، بلکه سپاهیان ایرانی در روز 20 مهر، پایتخت بابل را بدون جنگ فتح کرده بودند و خود کوروش بزرگ در ۷ آبان وارد بابل شد. بر اساس یک کتیبه باستانی معتبر که «رویدادنامه نبونئید» نام گرفته، در روز سوم ماه اَرَخسمنو بابلی مصادف با ۷ آبان (29 اکتبر)، کوروش بزرگ پس از ورود به شهر بابل، با استقبال مردم روبرو شد.
سالها از شروع درخواستها برای ثبت رسمی هفتم آبان به عنوان بزرگداشت کوروش بزرگ میگذرد. این روز علاوه بر دستاوردهای فرهنگی میتواند از نظر اقتصادی بسیار مفید باشد اما مسئولین توجهی به این موارد ندارند و چندین سال است که جاده منتهی به پاسارگاد بسته میشود و برخورد ناپسندی با هممیهنانی که قصد حضور در پاسارگاد دارند، صورت میگیرد.
داستانهای اسطورهای باعث تداوم و ماندگاری هویت ایرانی شدند. فرایند تمایزات و تشابهات در داستانهای اسطورهای ایرانی به چشم میخورد که نشان دهنده نقش اسطورهها در هویت ایرانی است. اگر نگوییم داستانهای اسطورهای مهم ترین نقش را در پایداری هویت ایرانی ایفا کردند، باید بگوییم یکی از موارد مهم همین داستانها بودند.
از مهمترین مواردی که در طول تاریخ باعث همگرایی ایرانیان شدند میتوان به «آرزوهای مشترک»، «اسطورهها»، «جشنها» و «زبان مشترک» اشاره کرد که در شکل گیری هویت ایرانی نقش مهمی داشتند. هر کس در جهان با این موارد همراهی داشته باشد و از نظر هویتی خود را ایرانی بنامد، نمیتوان به او خرده گرفت.
شناخت تاریخی پس از پژوهشهای دقیق با روشهای درست به دست میآید و قرار نیست وقتی ما درباره یک دوره تاریخی پژوهش کنیم بتوانیم یک فرمول ارائه دهیم که همه مسائل دورههای مختلف تاریخی را با آن حل کنیم!! بنابراین اگر تاریخ پژوهی را علمی مانند فیزیک و ریاضی بدانیم خطای بزرگی مرتکب شدهایم. برای همین واژه دانایی میتواند برای تاریخپژوهی مناسب تر از علم باشد.
زبان پهلوی نهتنها حلقهی پیوند میان پارسی باستان و پارسی نو است، بلکه حامل هویت فرهنگی و اندیشهی ایرانی است. این زبان در طول قرنها، از دوران اشکانی تا پایان ساسانی، ابزار بیان اندیشههای فلسفی، دینی، تاریخی و ادبی ایرانیان بوده و زمینهساز پیدایش پارسی نو (زبان دری) شد.
به دلیل فرسودگیهای فراوانی که این نقش برجسته دارد نمیتوان تشخیص داد آن چیزی که پشت شیر ترسیم شده است، دقیقا چیست! نشان شیر و خورشید در سدههای پس از اسلام فراگیر شد. چند نشان دیگر از ایران باستان به دست آمده که شبیه به شیر و خورشید هستند ولی با قاطعیت نمیتوان گفت که آنها شیر و خورشید هستند.
مهربان محمد احسانی چند سالی است که یک کار پژوهشی را آغاز کرده است که با همیاری واژههای پهلوی و پارتی، بلخی، سُغدی و هتا سنسکریت و... نوشتهها را به زبانی سره دگرگون میکند که نام آن را «ایرانیگ سَرَه» گذاشته است. این کار راه را برای یافتن و ساختن واژههای پارسی با نگرشی به زبانهای باستانی ایرانی و هندواروپایی باز میکند و میتواند راهکار خوبی برای بهبود گنجینه واژههای زبان پارسی باشد. در ادامه بخشی از «میژوی تَپوریگ» [تاریخ طبری] را که درباره چَفْتَگان [اتهامات] خسرو پرویز است و با این سامانه دگرگون شده را میآوریم و سپس همین نوشته را با دبیره اوستایی پخش میکنیم.
یادگار بزرگمهر آیینهای از حکمت و خرد ایرانی است. این متن هم در حوزهی اخلاق فردی و اجتماعی، هم در سیاست و کشورداری و هم در فلسفه و دین جایگاه مهمی دارد. سبک متن بسیار موجز و مثلگونه است و همین باعث شده این اندیشهها بعدها به ادبیات پارسی (شاهنامه، قابوسنامه، گلستان سعدی) منتقل شود.
مهرگان، جشن ویژه ایزد مهر است که در نوشتههای باستانی میتره یا مثیره نامیده شده است. علاوه بر دلایل آیینی، دلایل اساطیری هم برای جشن مهرگان بیان کردهاند که معروفترین آنها قیام کاوه آهنگر و پیروزی بر ضحاک و بر تخت نشستن فریدون است. اما جالب آنکه رویدادهای مهم تاریخی مانند فتح بابل توسط سپاهیان کوروش بزرگ و پیروزی داریوش بر گئومات در مهرماه رخ داده است.