مجید خالقیان
اطلاعات تحصیلی:
- دانش آموخته کارشناسی ارشد تاریخ، دانشگاه تهران
- دانش آموخته کارشناسی علوم کامپیوتر
بیا ای رستم دستان ... پرستشگاه دیوان را ... به رنگ ارغوانی کن ... درفش سرزمینم را ... درفش کاویانی کن ... تمام رنگ و بوی کشور آزاد فردا را ... به رنگ سبز آبادی ... به رنگ روشن شادی ... به پاس لالههای سرخ این میهن ... به رنگ زندگانی کن
آهنگ «افعی ضحاک»، بر اساس سرودهای از مجید خالقیان و با آرایه ادبی تضمین (از خاقانی شروانی) آماده شده است. مصرع تا که جهان افعی ضحاک شد عینا از خاقانی گرفته شده و شعر خاقانی نقش مهمی در این سروده داشته است. این آهنگ حاصل گردآوری چند خروجی هوش مصنوعی با سبک حماسی است که نهایتا ویرایش شدند و در کنار یکدیگر قرار گرفتند. بنابراین تدوین و اصلاحات فراوان به صورت دستی انجام گرفته است.
حافظ با جابجایی واژههای یک مصرع عربی، آهنگی جالب به آن داده است. اصل عربی این بیت گویا مفهوم دنیوی داشته است ولی حافظ با آوردن آن در این غزل مفهومی معنوی به آن داده است. در این نوشتار به دنبال آن هستیم که به صورت مختصر با نگاه به ابیات دیگر، بیتها را مورد بررسی قرار دهیم و نگاه کلی به مفهوم غزل داشته باشیم. اینکه منظور حافظ از عشق چیست خود یک بحث مفصل میطلبد. ولی از نظر ما مخاطبان میتوانند برداشتهای گوناگونی از عشق در اشعار حافظ داشته باشند چرا که هنر باشکوه حافظ به گونهای است که میتوان از شعر او برداشتهای گوناگون کرد…
بر اساس یک کتیبه باستانی معتبر که «رویدادنامه نبونئید» نام گرفته، در روز سوم ماه اَرَخسمنو بابلی مصادف با ۷ آبان (29 اکتبر)، کوروش بزرگ پس از ورود به شهر بابل، با استقبال با شکوه مردم روبرو شد. در واقع این روز نه زادروز کوروش بزرگ است و نه روز فتح بابل، بلکه سپاهیان ایرانی در روز 20 مهر، شهر را بدون جنگ فتح کرده بودند و خود کوروش بزرگ در ۷ آبان وارد بابل شد. پس از این رویداد تحولات انساندوستانه در سطح جهان رخ داد و میتوان این روز را نقطه عطفی در تاریخ بشر دانست. هفتم آبان در زمان اعتراض به آبگیری سد سیوند مورد توجه عمومی قرار گرفت و از آن زمان تا کنون، به صورت مردمی گرامی داشته میشود. با وجود درخواستهای فراوان برای ثبت رسمی این روز، هیچگاه حکومت جمهوری اسلامی هفتم آبان را در تقویم رسمی ثبت نکرد و حتی از تجمع مردمی در کنار آرامگاه کوروش بزرگ در پاسارگاد جلوگیری کرد. برخلاف تبلیغات کوروشستیزان، مطرح شدن این روز ربطی به یهودیان نداشته است و کنشگران ایرانی که به مردم سالاری اعتقاد داشتند بیشترین نقش را در شناساندن این روز داشتند.
سخنان فراوانی از کوروش بزرگ در منابع تاریخی به جا مانده است که بسیار زیبا و پرمایه هستند. در این نوشتار سخنان کوروش بزرگ که از استوانه کوروش گزینش شدهاند را میتوان از سخنان معتبر کوروش بزرگ دانست. آن مواردی که در کتیبهها و اسناد بابلی هم آمدهاند، از مطالب معتبر محسوب میشوند. اما آنچیزی که بیشتر از جنبههای تاریخی ما را بر آن داشت تا این همه این سخنان را گسترش دهیم جنبههای ادبی و اخلاقی این سخنان است. به ویژه جملات گزینش شده از کوروپدیا (کوروشنامه) گزنفون که بیشتر از نظر ادبی و اخلاقی مهم هستند.
برخی از تصاویر به منظور افزایش کیفیت بازسازی شدند…
کوروش بزرگ در منابع ایرانی جایگاه قابل توجهی دارد. منابع باستانی ایرانی تاثیر مهمی در نمایان ساختن چهره واقعی کوروش بزرگ داشتند. آثار باستانی و کتیبههای به جا مانده از دوران باستان بسیار معتبرتر از منابع دیگر مانند منابع یونانی هستند. نام کوروش بزرگ در بسیاری از منابع ایرانی پس از اسلام دیده میشود و از او به نیکی یاد شده است. شواهد گوناگون نشان میدهند که اشکانیان و ساسانیان، هخامنشیان را بخشی از پادشاهان کیانی میدانستند. البته نباید غافل شد که در منابع ایرانی اشکالات تاریخی دیده میشود و این موضوع با توجه به تحولات تاریخی و همچنین نابودی دادهها در یورش الکساندر و خلفا طبیعی بوده است و بسیاری از منابع نابود شدند یا قابل خواندن نبودند همین باعث ایجاد آمیختگی در روایات شده است. ما نباید دانستههای علمی امروزی خود را که حاصل پژوهشهای مدرن و دقیق پس از پیدا شدن آثار باستانی فراوان است را به دوران کهن فرافکنی کنیم.
آهنگ «افسوس زال نیست» با سبکی حماسی و البته مرثیه مانند، بر اساس سرودهای که با اسطورههای ایرانی پیوند دارد ساخته شده است. در این سروده «زال» پهلوان ایرانی (پدر رستم) از خردمندترین شخصیتهای شاهنامه، مورد توجه بسیار قرار دارد. در این سروده نگاهی به شرایط امروز هم دیده میشود و از اینکه دیگر شخصی مانند زال وجود ندارد آه و افسوس سر داده میشود. در کنار زال به شخصیتهای اساطیری مانند اسفندیار، گرامی و… هم اشاره میشود. این آهنگ با کمک هوش مصنوعی ساخته شده ولی از آنجایی که هوش مصنوعی در خواندن و فهم بعضی از بخشهای شعر دچار مشکل بود، برای آنکه این آهنگ قابل ارائه باشد، تدوین و اصلاحات فراوان به صورت دستی انجام گرفته است. با این حال هوش مصنوعی با آماده کردن صداهایی دلنشین، نتیجهای قابل توجه ارائه داده است.
این گفتگوی شورانگیز گوته با حافظ بسیار تاثیرگذار است و اندیشیدن به گفتگوی این بزرگان در بهشت بسیار جالب مینماید. چنین اندیشهای باعث شد که ما در پایگاه خردگان به دنبال تصویر سازی از گفتگوی گوته و حافظ در بهشت باشیم. به گونهای که حافظ شیرازی مشغول شعرخوانی برای گوته است و گوته مست از شعر حافظ و شراب آسمانی در کنار فرشتگان رقصان، شادمانی میکند.
آهنگ «به نام کوروش و خاکش» با سبکی حماسی، بر اساس سرودهای که با اسطورهها و تاریخ باستانی ایرانی پیوند دارد ساخته شده است. در این سروده کاوه، آرش و سیاوش که از مشهورترین شخصیتهای داستانهای ایرانی هستند مورد توجه قرار گرفتند. از شخصیتهای خوشنام تاریخی که از این سروده از او یاد میشود کوروش بزرگ است. این سروده با یاد و نام داستانهای ایرانی و تاریخ باستانی ایران آغاز میشود و با سوگند خوردن به خون سیاوش و قدرت آتش، پایان آمدنِ روزهای تاریک را نوید میدهد. سروده اصلی با متن ترانه این آهنگ تفاوت دارد و به منظور همخوانی بیشتر با آهنگ بخشهایی جدید در ترانه قرار گرفتند. لازم به ذکر است که این آهنگ با کمک هوش مصنوعی ساخته شده ولی با تدوین دستی همراه بوده است.
آهنگ «خروش ماندگار دل» با هوش مصنوعی و بر اساس سرودهای از مجید خالقیان ساخته شده است. این آهنگ مانند آهنگهای ارکسترهای سمفونیک آماده شده و هوش مصنوعی اجرای قابل توجهی داشته است.
درباره بنمایههای تاریخی شاهنامه، پژوهشهای فراوانی صورت گرفته است. باید پذیرفت بسیاری از داستانهای شاهنامه حاصل آمیختگی تاریخ و اساطیر است که به مرور زمان به وجود آمدهاند. آنچه مشخص است داستانهای شبیه به هخامنشیان به ویژه در قالب داستانهای کیانیان در شاهنامه دیده میشوند. در واقع میتوان گفت کیانیان در شاهنامه آمیختگیهایی با هخامنشیان دارند.
با بررسی منابع و آثار باستانی در مییابیم که کتابخانههای قابل توجهی در ایران باستان وجود داشته است. کتابخانهها و مراکز علمی مانند کتابخانه سارویه، گنج شایگان، دانشگاه گندیشاپور بسیار مشهور بودند. همچنین در مطالب جسته و گریخته منابع کهن نشانهایی از وجود کتابها و کتابخانهها در شهرهای گوناگون مانند کتابخانه استخر، کتابخانه مدائن دیده میشود. باید گفت کتابهای علمی و ادبی زیادی که به زبانهای باستانی ایرانی نگارش یافته بودند… در نواحی گوناگون جهان ایرانی آثار نوشتاری فراوان به دست آمده است که متون سُغدی بسیار مشهور هستند. مراکزی مانند آموزشگاههای خوارزم و… هم در منابع ذکر شدهاند…
با توجه به پژوهشهای شاهنامه پژوهان و منابع تاریخی میتوان گفت کیخسرو در شاهنامه بیشترین آمیختگی را با کوروش بزرگ دارد. هنگام بررسی موضوع کوروش بزرگ در شاهنامه نباید فراموش کنیم که فردوسی پس از تهاجمات بزرگ به ایران و سلطه آنها بر ایرانیان، شاهنامه را سرود، در شرایطی که منابع باستانی زیادی نابود شده بودند. بخشهای زیادی از شاهنامه حاصل آمیختگی تاریخ و اساطیر است. با این حال داستانهای شبیه به هخامنشیان در شاهنامه دیده میشوند (به ویژه در قالب داستانهای کیانیان). این در حالی است که ابوریحان بیرونی در یک جدول از یکسانی کوروش و کیخسرو میگوید. تعجب آور است که برخی اسکندر پسر داراب در شاهنامه را بدون چون و چرا همان الکساندر مقدونی میدانند اما کوروش را کیخسرو نمیدانند!
با بررسی منابع باستانی در مییابیم که احتمالا پیوند کوروش و بهمن، ریشه در روایات آمیخته شده با کوروش یکم (پدربزرگ کوروش بزرگ) دارد. در این روایات بهمن اردشیر (وهومن ارتخشیره) جای هووخشتره (پادشاه ماد) را گرفته و کورش سردار بهمن اردشیر، یادآور کوروش یکم میباشد.
در این نوشتار نام چندی از برجستهترین دانشمندان و اندیشمندان ایران باستان را میآوریم که در حوزههای پزشکی، اخترشناسی، فلسفه، کیمیاگری، موسیقی، ادبیات و… تبحر داشتند. باید توجه داشته باشیم که دانشمندانی که نام آنها مانده ارزش ویژهای دارند چراکه با آن همه نابودی که توسط بیگانگان رخ داد، آنقدر جایگاه آنها رفیع بوده است که این امکان به وجود آمده که نام آنها به دست ما برسد. در واقع کارهای ارزنده دانشمندان ایرانی پس از اسلام در ادامه کارهای دانشمندان ایران باستان بوده است و همه دانشمندان ایرانی در همه زمانها ارجمند هستند.
چندی است که گروهی از هم میهنان ادعا میکنند پرچم شیر و خورشید، پرچم باستانی ایرانیان است. ولی در هیچ کدام از پرچمهای ایران باستان نشان شیر و خورشید وجود نداشته است و پرچم هایی با نشان شیر و خورشید ریشه در تاریخ ایران پس از اسلام دارد.
درباره موضوع کوروش و فریدون باید گفت همانطور که فریدون در اسطورههای ایرانی جایگاه ویژه و غیر قابل انکار دارد، کوروش هم در تاریخ ایران جایگاه ویژه و غیر قابل انکاری دارد. به طور کلی گویی فتوحات و رفتارهای کوروش بزرگ در غرب بیشتر در روایات فریدون آمده است.
از آنجایی که ایران کشوری تاریخی با پیشینه قابل توجه است، درفشها و پرچمهای گوناگونی را در طول تاریخ داشته است. با این حال درفش کاویانی مشهور ترین درفش ایران در طول تاریخ بوده است و همواره در فرهنگ ایرانی جایگاه والایی داشته است. حتی تا به امروز برای ایرانیان و ایرانی فرهنگان نماد آزادی و آزادگی است.
با توجه به آثار به جا مانده از تمدنهای هزارههای پیش از میلاد ایران میتوان گفت هنر آنها در شکل گیری درفش کاویانی نقش داشته است. به طوری که شمایل ستاره میانه درفش کاویانی ریشه در تمدنهای شهر سوخته و شوش دارد. احتمال میرود هخامنشیان به واسطه تمدنهای ماد و ایلام از تمدنهای هزارههای پیش از میلاد فلات ایران تاثیر پذیرفته بودند. حتی فرضیاتی وجود دارد که درفش های مربع با نشان اختر کاویان در دوران هخامنشیان وجود داشته است. پس از هخامنشیان در سکه فرترکهها (حاکمان محلی پارس در دوران سلوکیان و اشکانیان) درفشی دیده میشود که شباهت آشکاری به داستانهای شاهنامه درباره درفش کاویانی دارد و چنین مینماید تا دوره ساسانیان شمایل کلی درفش کاویانی شبیه به همان درفش سکههای فرترکهها بوده است.
در متون ادیان ابراهیمی درباره گناه آدم و حوا و نافرمانی آنها سخن به میان آمده است و بسیاری از نویسندهها و شاعران، آدم و حوا را سرزنش کردهاند. اما هنرمندان و شاعران بزرگی هم بودند که چنین رویکردی نداشتند. از جمله در آثار حافظ شیرازی، رویکرد متفاوتی به این داستان دیده میشود.