نشان پایگاه خِرَدگان
تاریخ و فرهنگ ایران زمین

انتقاد حمزه اصفهانی به پندار یکی بودن کوروش و بهمن

نگاهی کوتاه:

حمزه اصفهانی از پژوهشگرانی است که روایات کوروش را تحلیل کرده است و حتی پندار یهودیان درباره کوروش بزرگ را نقد کرده است و در تحلیل‌های خود کوروش را یک پادشاه بزرگ می‌داند. پژوهش‌ها و نتیجه‌گیری‌های حمزه اصفهانی با منابع موجود آن زمان بسیار قابل توجه است و نشان می‌دهد به برخی از موارد نادرست پی برده بود.

پیش‌گفتار

یکی از پندارهایی که در دوران پساباستان رواج داشت، پیوند کوروش با بهمن اردشیر پادشاه کیانی بود. به طوری که گاهی کوروش عامل بهمن خوانده می‌شد و حتی گاهی کوروش همان بهمن اردشیر دانسته می‌شد.

احتمالا این موارد توسط برخی از مسیحیان و یهودیان بیان می‌شد و سپس توسط تاریخ نویسان مسلمان بازگو می‌شد. ولی حمزه اصفهانی در پژوهش‌های خودش به درستی دریافته بود که کوروش ربطی به بهمن اردشیر ندارد و حتی معتقد بود که میان آنها فاصله زمانی وجود داشته است.

کوروش و بهمن در گفته‌های مسیحیان و یهودیان

ابوریحان بیرونی در روایت مربوط به چگونگی گردآوری تورات سبعین که توسط مسیحیان نقل شده، موضوع کوروش عامل بهمن را آورده است (بیرونی، ۱۳۸۹: صص ۲۹ – ۳۰).

متن نوشته ابوریحان بیرونی را بخوانید:

کوروش بزرگ در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی

 

احتمالا پیوند کوروش و بهمن، ریشه در روایات آمیخته شده با کوروش یکم (پدربزرگ کوروش بزرگ) دارد. در این روایات بهمن اردشیر جای هووخشتره (پادشاه ماد) را گرفته و کورش سردار بهمن اردشیر، یادآور کوروش یکم می‌باشد.

به نظر می‌رسد آنچه درباره کوروش عامل بهمن اردشیر در منابع بعدی گفته شده، ریشه در اشتباه گزنفون مورخ یونانی دارد.

برای دانش بیشتر نگاه کنید به:

 آیا هووخشتره دوم وجود داشته است؟

بررسی پیوند کوروش و بهمن در منابع پس از اسلام

 

شاید مسیحیان ایرانی که با خدای‌نامه‌ها و… هم آشنایی داشتند، با نیم‌نگاهی به کوروپدیای گزنفون، کوروش عامل بهمن اردشیر را همراستا تر با دانش خود می‌یافتند و همین نظر به مسلمانان رسید.

با این حال در برخی از منابع مسیحی مانند تاریخ مختصر الدول از کورش فارسی یاد شده است که پادشاه بزرگی است که اجازه داد بنى اسرائیل به اورشلیم بازگردند. اما داستان‌هایی درباره همسر یهودی کورش هم ذکر می‌کند (ن.ک: ابن العبرى، ۱۳۷۷: ص ۶۳ و ۶۴).

از سوی دیگر روایاتی وجود دارد که مادر کوروش را یهودی می‌دانند. 

طبری در جایی اشاره می‌کند که مادر کوروش یهودی بوده و پدرش نام ایرانی جاماسب داشته است. البته او روایات دیگری هم درباره کوروش نوشته است (1).

شاعر پارسی‌گوی یهودی‌تبار قرن ۱۴ میلادی که مشهور به شاهین شیرازی بوده است در اردشیرنامه، کوروش را حاصل ازدواج اردشیر و استر می‌خواند (2).

آنطور که حمزه اصفهانی نوشته است، برخی از یهودیان می‌پنداشتند که کوروش همان بهمن اردشیر است ولی حمزه اصفهانی به این پندار یهودیان انتقاد می‌کند و آن را درست نمی‌داند که در ادامه بیشتر در این باره سخن می‌گوییم.

بر اساس اشتراک منابع باستانی می‌دانیم پدر کوروش بزرگ، «کمبوجیه» پارسی بوده است و مادر او هم «ماندانا» شاهدخت ماد بوده است (کوروپدیای گزنفون، دفتر ۱، بخش ۲، بند ۱؛ تاریخ هرودوت، کتاب ۱، بند ۱۰۷: همچنین ن.ک: استوانه کوروش بزرگ بند ۲۱).

بنابراین نوشته‌های مسیحیان و یهودیان چندان از نظر تاریخی قابل قبول نیستند.

آنچه مسلم است شهرت جهانی کوروش بزرگ در دوران باستان باعث شده بود افسانه‌ و داستان‌های فراوان درباره او به وجود بیاید. اقوام گوناگون می‌خواستند کوروش را به قوم و ملت و آیین خود مرتبط سازند.

انتقاد حمزه اصفهانی به گفته‌های یهودیان

حمزه اصفهانی از پژوهشگرانی است که روایات کوروش را تحلیل کرده است و حتی پندار یهودیان درباره کوروش بزرگ را نقد کرده است و در تحلیل‌های خود کوروش را یک پادشاه بزرگ می‌داند.

برخی در تحریف‌های خود صرفا می‌نویسند که حمزه اصفهانی گفته است کوروش همان بهمن است!! در صورتی که حمزه اصفهانی صرفا می‌گوید یهودیان می‌پندارند کوروش همان بهمن پسر اسفندیار است و حمزه اصفهانی تاکید می‌کند که این قول چندان درست نیست و آن را نقد می‌کند.

بیایید عینا نوشته حمزه اصفهانی را بخوانیم:

اما آباد کننده بیت‌المقدس پس از هفتاد سال، پادشاهی است که وی را به عبرانی «کورش» خواندند

و یهودیان می‌پندارند که وی بهمن بن اسفندیار است،

ولی این قول با تاریخ ایران سازگار نیست و میان آن دو، بیش از دویست سال فاصله است

و از زمان بازگشت اسرائلیان از بابل به فلسطین تا حکومت اسکندر ۱۴۵ سال و نیز از آباد کردن بیت المقدس تا تخریب آن به وسیله ططوس پادشاه روم، ۴۶۰ سال فاصله است (حمزه اصفهانی، ۱۳۴۶: ص ۹۱).

از این نوشته چند نکته برداشت می‌شود:

۱)  یکسانی کوروش و بهمن صرفا قول یهودیان است و نه ایرانیان

۲) کوروش در اینجا به عنوان یک پادشاه بزرگ است و نه آنکه دست نشانده کسی باشد.

۳) حمزه اصفهانی تاکید می‌کند که میان بهمن و کوروش فاصله زمانی بوده است و به هیچ وجه آنها یک شخص نبودند.

البته حمزه اصفهانی پیش تر در جایی به صورت مخصتر نوشته است: «اسرائیلیان چنین پندارند که بهمن در کتاب‌های اخبار آنان به زبان ایشان همان کوروش است» (حمزه اصفهانی، ۱۳۴۶: ص ۳۸). ولی دیدیم که در صفحات بعدی مفصل‌تر توضیح داده است و این پندار یهودیان را نقد کرده است.

سخن پایانی

پژوهش‌ها و نتیجه‌گیری‌های حمزه اصفهانی با منابع موجود آن زمان بسیار قابل توجه است. در آن زمان آمیختگی فراوانی درباره شخصیت‌های تاریخی وجود داشت و روایات نادرستی رواج یافته بود (3). ولی نتیجه گیری‌های حمزه اصفهانی نشان می‌دهد به برخی از موارد نادرست پی برده بود.

امروز با توجه به یافته‌ها و پژوهش‌های جدید در می‌یابیم که کوروش بزرگ شاه شاهان در دوران باستان بوده است و در روایات پساباستانی بهمن اردشیر آمیختگی‌هایی با اردشیر یکم و اردشیر دوم هخامنشی دارد و کیخسرو آمیختگی‌هایی با کوروش بزرگ دارد.

برای دانش بیشتر نگاه کنید به:

کوروش بزرگ در شاهنامه

هخامنشیان در شاهنامه

پانویس:

۱- ن.ک: کوروش بزرگ در تاریخ طبری

۲- ارشیر در گفته‌های شاهین شیرازی همان اخشورش در داستان استر است. امروز به سادگی می‌توان فهمید که نوشته‌های شاهین شیرازی و کتاب استر افسانه آمیز هستند (ن.ک: بررسی تاریخی داستان استر).

۳- برای دانش بیشتر: دلیل اشکالات در منابع پس از اسلام درباره تاریخ باستانی چیست؟

 

کتاب‌نامه:

- ابن العبرى (۱۳۷۷). مختصر تاریخ الدول. ترجمه عبد المحمد آیتى، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى.

- بیرونی، ابوریحان (۱۳۸۹). آثارالباقیه. ترجمه اکبر داناسرشت. تهران: امیر کبیر.

- حمزه اصفهانی (۱۳۴۶) تاریخ پیامبران شاهان (سنی ملوک الارض و الانبیا). ترجمه جعفر شعار. تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.

- طبری، محمد بن جریر (۱۳۷۵). تاریخ طبری. ترجمه ابوالقاسم پاینده. تهران: اساطیر.

دیدگاه شما:



تماس با نویسنده:


دیدگاه خود را با نویسنده در میان بگذارید:

به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
انتقاد حمزه اصفهانی به پندار یکی بودن کوروش و بهمن
خِرَدگان