تاریخ و فرهنگ ایران زمین

نقدی بر سخنان مهرداد ملک‌زاده درباره کوروش بزرگ

بارگذاری نخستین: ۷ فروردین ۱۴۰۴

نگاهی کوتاه:

چندی پیش مهرداد ملک‌زاده در یک نشست خانه اندیشمندان، درباره کوروش بزرگ سخن گفت و فایل تقطیع شده آن در فضای مجازی دست به دست می‌شود و با سوء استفاده ایران‌ستیزان همراه بود. رویکرد کلی ملک‌زاده در این سخنان کاملا متفاوت از رویکردهای پیشین و پسین او بوده است. اصولا ملک‌زاده کسی است که همواره از هخامنشیان و کوروش بزرگ دفاع کرده است ولی در این فایل صوتی رویکرد متفاوتی دیده می‌شود!

توجه: با توجه به اعتراض دکتر مهرداد ملک‌زاده به این نوشتار و با بررسی مناظره‌ها و نوشته‌های دیگر ایشان، از نظر اخلاقی موظف بودیم ویرایش‌هایی در این نوشتار انجام دهیم. پیوند برخی از نوشته‌ها و ویدیوهایی که ایشان از تاریخ ایران و کوروش بزرگ دفاع کردند در این نوشتار افزوده شد. چنانچه ایشان یادداشت یا مقاله ویژه در پاسخ به این نوشتار برای پایگاه خردگان ارسال کنند حتما به عنوان نوشتارهای ارسالی کاربران منتشر خواهیم کرد و پیوند آن را در این نوشتار قرار خواهیم داد.

مهرداد ملک زاده

پیش‌گفتار

مهرداد ملک‌زاده، چهره‌ای شناخته شده و البته پرحاشیه در باستان‌شناسی کشور است. سخنان او گاهی با بددهنی، تمسخر و توهین همراه است.

نفوذی که ملک‌زاده دارد قابل توجه است و حتی در گروه تخصصی واژه‌گزینی باستان‌شناسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی حضور داشته است و عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری است.

مهرداد ملک‌زاده چندی پیش (آبان ۱۴۰۲) درباره کوروش بزرگ سخن گفت. یک فایل صوتی از ملک‌زاده در فضای مجازی دست به دست می‌شود که در یک نشست خانه اندیشمندان سخنرانی می‌کند و با ادبیات نامناسب سخن می‌گوید.

او که چندان از واژه‌های فرهیختگان استفاده نمی‌کند در اظهاراتی گفته است «من و کامیار عبدی چون نگفتیم ایرانیان اولین ملتی بودند که یک بند انگشت خود را در دماغشان کردند، چون نگفتیم ایرانیان اولین‌ها بودند، به ایران‌ستیزی محکوم شدیم»!!

باعث تاسف است که در خانه اندیشمندان چنین اظهاراتی مطرح شده که چندان اندیشمندانه نیست! 

لازم به ذکر است که کامیار عبدی (که ملک‌زاده به او اشاره می‌کند) سابقه تحریف و سخنان نادرست درباره تاریخ ایران را دارد. برخی ادعاهای او فاجعه بوده است (ن.ک: ایران ستیزی خزنده).

اما نکته مهم آن است که اصولا ملک‌زاده کسی است که همواره از هخامنشیان و کوروش بزرگ دفاع کرده است ولی در این فایل صوتی رویکرد متفاوتی دیده می‌شود!

نگاه کنید به:

دکتر مهرداد ملک‌زاده : کوروش چهره درخشان و کشور گشای پارسی است

کوروش کیست؟

 

حتی در تاریخی پس از انتشار نخستین نسخه نوشتار پیش رو در پایگاه خردگان، ملک‌زاده در یک نشست، دفاع پرشوری از هخامنشیان و کوروش بزرگ در برابر حسن شایگان کرد (۱۰ خرداد ۱۴۰۴).

نگاه کنید به:

نشست تخصصی نقد و بررسی کتاب حسن شایگان

 

درباره ادعاهای حسن شایگان بخوانید:

نقدی بر گفتگوی حسن شایگان با خبرگزاری مهر

 

ولی سخنان مهرداد ملک‌زاده در فایل تقطیع شده (آبان ۱۴۰۲)، شباهت به تبلیغات ایران‌ستیزان علیه کوروش بزرگ دارد که جای سوال است که چگونه این تغییر رویکرد رخ داده است؟ آن هم تغییری که بعدها باز هم تغییر کرده است!

شاید تقطیع گفته‌های او باعث شده است که این شباهت پر رنگ‌تر شود و باید گفت ملک‌زاده خود قربانی اقدامات ایران‌ستیزان شده است. به طوری که از اعتبار ملک‌زاده در راستای اهداف خود بهره بردند.

ولی بعضی از سخنان هم نمی‌توان ناشی از تقطیع دانست چرا که آشکارا مواردی را مطرح کرده است. شاید از ملک‌زاده خواسته شده که چنین سخنانی بگوید و او در تنگنا بوده است. چرا که رویکرد کلی ملک‌زاده در این سخنان کاملا متفاوت از رویکردهای پیشین و پسین او بوده است.

به هر حال گاهی شیوه ملک‌زاده، تمسخر دیگران است و گویا زمانی که در پاسخ به منتقدان ناتوان است به بددهنی و تمسخر روی می‌آورد (ن.ک: توهین ملک‌زاده). مهم ترین انتقادی که به ملک‌زاده وارد می‌شود همین نوع ادبیات او در برخی از سخنرانی‌هاست. نقد اصلی ما هم به همین ادبیات نامناسب است که راه را برای سوءاستفاده جریان ایران‌ستیز هموار می‌کند.

متاسفانه این گفته‌های ملک‌زاده با استقبال ایران‌ستیزان مواجه شد. کانال‌ها و رسانه‌های جریان ایران‌ستیز گفته‌های او را بازنشر کردند. 

این نوشتار در پاسخ به ادعاهای ایران‌ستیزان که تلاش کردند از اعتبار ملک‌زاده استفاده کنند، تهیه شده است. این نوشتار دو جنبه دارد. یکی پاسخ به ایران‌ستیزانی که با تقطیع، قصد تبلیغ علیه تاریخ باستانی ایران را دارند که قطعا حساب آنها از مهرداد ملک‌زاده جداست. جنبه دیگر پاسخ به چند ادعای ملک‌زاده درباره کوروش بزرگ از نظر تاریخ پژوهانه است.

مگر می‌شود در جنگ خون نریخت؟!

ملک‌زاده سخنان خود درباره کوروش بزرگ را با این جمله شروع می‌کند که مگر می‌شود در جنگ خون نریخت!

ما هر ادعا و تحلیلی که می‌کنیم باید بر اساس اسناد و منابع تاریخی باشد. صحت منابع بررسی شوند، اشتراکات منابع استخراج شوند و شواهد گوناگون مورد بررسی قرار گیرند. شاید این موارد را مهرداد ملک‌زاده بیشتر از هر شخص دیگر بداند ولی نمی‌دانیم چرا در این سخنرانی طور دیگری عمل کرده است؟!

همانطور که ملک‌زاده می‌داند، تاریخ پژوهی، داستان‌سرایی و افسانه‌سازی نیست که آن چیزهایی که می‌پسندیم را به شخصیت‌های تاریخی نسبت دهیم.

در موضوعات مربوط به جنگ‌ها چند مورد حتی تا به امروز اهمیت دارد که ملک‌زاده اصلا به آنها توجه نکرده است. اول اینکه چه کسی جنگ را شروع کرده است که مسئولیت بسیاری از تلفات متوجه شروع کننده جنگ است. دوم اینکه آیا غیر نظامیان مورد هدف قرار می‌گرفتند؟ 

آنچه در منابع و کتیبه‌های باستانی درباره جنگ‌های کوروش بزرگ اشتراک دارند این است که اولا جنگ‌ها توسط دشمنانش (اتحاد لودیه و بابل و مصر) آغاز شد.

برای دانش بیشتر نگاه کنید به:

دلایل آغاز کشورگشایی‌های کوروش بزرگ


ثانیا اگر تلفاتی در جنگ‌ها بوده مربوط به سپاهیان و سربازان دشمن بوده است نه ساکنان غیرنظامی شهرها!

اسناد باستانی مانند رویدادنامه نبونئید و روایت منظوم و همچنین استوانه کوروش بزرگ از رفتار مهربانانه کوروش با مردم شهرها سخن گفته‌اند. نوشته‌های کوروپدیای گزنفون و منابع یهودی با نوشته‌های اسناد باستانی هماهنگی نسبی دارند.

در یک متن شاعرانه بابلی که به روایت منظوم مشهور است، از کمک کوروش بزرگ به تهیدستان پس از فتح بابل نوشته است:

[کوروش] آنانی که توان‌هاشان در حد بسیار پایین بود، به زندگانی بازگردانید، از آن روی که به گونه‌ای پیوسته خوراکشان بدانان داده شده است… (ارفعی، ۱۳۸۹: ص ۲۵).

چنین اسناد و مدارک معتبری، آن هم اسنادی از اقوام و ملل گوناگون نگارش یافته‌اند، درباره کمتر پادشاهی در طول تاریخ وجود داشته است و کوروش را متمایز می‌کند.

نگاه کنید به:

مرد خوشنام تاریخ

چرا کوروش بزرگ خاص است؟

 

این در حالی است که کشتار غیر نظامیان پس از فتح شهرها و نوشتن چنین وقایعی بر کتیبه‌ها، کاری رایج در آن زمان بوده است. بیایید بخش‌هایی از کتیبه سناخریب پس از فتح بابل را بخوانیم:

شهر و خانه‌ها را از پی ها تا (فراز) دیوارها(یشان) ویران کردم، نابود کردم، به آتش سوزاندم. دیوارها و حصار بیرونی، پرستشگاه ها، خدایان، زیگوراتهای (ساخته شده) از آجر و گِل و هر چه آنجا بود را با خاک یکسان کردم و خاک آوار آنها را به آبراهه اَرَختو ریختم…. (رزمجو، ١۳۸۹: صص 79-80).

در تصویر زیر می‌توانید نوشته‌های استوانه کوروش بزرگ را با دیگر کتیبه‌های آن دوران مقایسه کنید:

تفاوت کوروش بزرگ با شاهان دورانش

چنین مواردی را در پاسخ به کوروش ستیزان حتی خود مهرداد ملک‌زاده در گفته‌های دیگر خود بیان کرده است ولی در سخنرانی آبان ۱۴۰۲ رویکرد متفاوتی دیده می‌شود.

انتقال قدرت در دوران مادها

ملک‌زاده در ادامه برای اینکه بگوید، کوروش جنگ کرده است، با همان ادبیات خود می‌گوید اینگونه نیست که کوروش رفته گفته باشد لطفا ماد را به ما تسلیم کنید!!

آنچه از سخنان او می توان برداشت کرد این است که ماد با جنگ و خونریزی تسلیم کوروش بزرگ شده است!! 

ملک‌زاده بارها در گفته‌هایش تاکید کرده که پادشاه ماد جنگ را آغاز کرده است ولی در فایل تقطیع شده چنین گفته‌ای دیده نمی‌شود و با همان ادبیات نامناسب گفته است: لطفا ماد را به ما تسلیم کنید!!

به هر حال بر اساس رویدادنامه نبونئید، پادشاه ماد با سپاهیانش به کوروش یورش برد اما سپاهیان ماد بر پادشاه خود شوریدند و پادشاه ماد را تحویل کوروش دادند (ن.ک: رویدادنامه نبونئید، ستون ۲، بند های ۱ و ۲).

هرودوت هم داستانی درباره پیوستن هارپاگ سردار مادی به کوروش بزرگ نوشته است. البته با جزئیات افسانه‌ای که در بسیاری از روایاتی که هرودوت نقل می‌کند، دیده می‌شود.

شاهنشاهی هخامنشی با اتحاد مادها و پارس‌ها شکل گرفت و حتی به پادشاهی مادها و پارس‌ها مشهور بود. مشروعیت کوروش هم به دلیل تبار مادی او بود.

به گفته مورخان یونانی، پدربزرگ مادری کوروش، شاهنشاه پیشن ماد بود بنابراین کوروش برای سپاهیان ماد پادشاهی مشروع محسوب می‌شد. اگر از پیوند خویشاوندی کوروش با مادها هم صرف نظر کنیم، چنین می‌نماید که مادها پادشاهی کوروش را پذیرفته بودند.

تمدن ماد تأثیر بسیار زیادی در شاهنشاهی هخامنشی گذاشت و به عبارتی می‌توان هخامنشی را ادامه ماد دانست.

آنچه در منابع اشتراک دارد این است که حکومت هخامنشی در ابتدا از اتحاد ماد‌ها و پارس‌ها شکل گرفته و این اتحاد تا پایان دوران آنها هم باقی بوده است. به گفته کتزیاس و گزنفون همسر کوروش یک مادی بوده است (کتزیاس، کتاب ۲، بند ۵؛ گزنفون، دفتر ۸، بخش ۵، بند ۱۹) و سپس داریوش هم با دختر کوروش ازدواج کرده است. در نوشته‌های گزنفون اتحاد ماد و پارس به صورت روشن معلوم می‌شود؛ این موضوع در کتاب ۱، بخش ۵ کوروپدیا کاملا هویدا است. از منابع یهودی هم نباید غافل شد. در کتاب دانیال از رویایی می‌گوید که در آن یک قوچ صاحب دو شاخ، سلطنت مادها و پارس‌ها عنوان می‌شود و بزی که آن را شکست می‌دهد پادشاه یونان (کتاب دانیال، باب ۸، آیات ۲۰ و ۲۱). در تخت جمشید به کرات حضور مادها و پارس‌ها را در کنار هم می‌بینیم. از جمله نقش برجسته زیر که بزرگان مادی و پارسی در حال گفتگو و مهرورزی به یکدیگر می‌باشند (تصویر ۱).

نقدی بر صحبت‌هایی که از آذربایجان نیست
بزرگان پارسی و مادی در حال مهرورزی به یکدیگر

باز هم تاکید می‌کنیم که خود مهرداد ملک‌زاده در گفته‌هایش مواردی شبیه به نوشته پیش روی ما را ذکر کرده است. حتی در نشستی که پس از انتشار نسخه اولیه نوشتار پیش رو برگزار شد، ملک‌زاده به همین تصویر بزرگان پارسی و مادی اشاره کرده است (ن.ک: نشست تخصصی نقد و بررسی کتاب حسن شایگان) و مشخص نیست چرا رویکرد متفاوتی در سخنان آبان ۱۴۰۲ داشته است؟!

سوء استفاده جریان ایران‌ستیز از اختلافات و جنگ میان پارس‌ها و مادها بر کسی پوشیده نیست. آنان همواره مروج گفته‌هایی بودند که یادآور تبلیغات فرقه‌ی پیشه‌وری و مقاله فریدون ابراهیمی دادستان کل آن فرقه است (ن.ک: اتحاد مادها و پارس‌ها که فرقه‌ی پیشه‌وری قصد کمرنگ کردنش را داشت).

آیا کوروش سرزمین‌های زیادی را در مدت کوتاه تصرف کرد؟!

ملک‌زاده می‌گوید کوروش یک آدم معمولی بوده و خیلی آدم زیرک و باهوشی بوده و توانسته در دوران کوتاهی سرزمین‌های زیادی را تصرف کند!

در سخنان ملک‌زاده نوعی تناقض دیده می‌شود ابتدا او می‌گوید کوروش آدم معمولی بوده و سپس می‌گوید زیرک و باهوش بوده که کاری نادر را انجام داده و آن هم تصرف سرزمین‌های زیاد در مدت زمان کوتاه بوده است.

ملک‌زاده در گفته‌های دیگر خود بارها کوروش بزرگ را چهره‌ای درخشان در دوران باستان خوانده است (ن.ک: دکتر مهرداد ملک‌زاده: کوروش چهره درخشان). اما در فایل صوتی مربوط به آبان ۱۴۰۲ چندان خبری از عبارت‌هایی مانند «چهره درخشان» و... نیست.

به هر حال درباره سخنان آبان ۱۴۰۲ مهرداد ملک‌زاده باید توجه داشت که اولا فتوحات کوروش در زمان کوتاه نبوده است. متن باستانی و ارزشمند رویدادنامه نبونئید اطلاعات دقیقی از سال رخدادها ارائه می‌دهد. به همین دلیل سال رویدادهای مهم دوران کوروش بزرگ مشخص هستند. حتی گاهی روز دقیق رویدادها هم مشخص است به طوری که می‌دانیم شهر بابل در ۲۰ مهر ماه فتح شد و خود کوروش در ۷ آبان وارد بابل شد.

بر اساس این متن باستانی متوجه می‌شویم که زمان چندان کوتاه نبوده است.

در سال ۶ پادشاهی نبونئید (یا سال ۳) انتقال قدرت از آستیاگ به کوروش با همیاری سپاهیان ماد صورت گرفت که با عنوان سال آغاز شاهنشاهی کوروش بزرگ شناخته می‌شود (یعنی کوروش شاه شاهان شد).

پس از اتحاد لودیه، بابل و مصر و آغاز جنگ علیه ایرانیان، نبرد بزرگی رخ داد و سرانجام پیروزی با کوروش بزرگ بود که به فتح لودیه انجامید. این پیروزی در سال ۵۴۷ پیش از میلاد.

برخی تصور می‌کنند که کوروش بلافاصله به سراغ بابل رفت در صوتی که فتح بابل ۸ سال بعد رخ داد. شاید کوروش ترجیح داد به امور کشور بپردازد و در فرصت مناسب خطر دشمنانی مانند بابل را رفع کند. در سال ۵۳۹ پیش از میلاد، نارضایتی مردم بابل از نبونئید (پادشاه بابل) راه را برای کوروش بزرگ هموار کرد. پس از نبرد اوپیس (۱)، شهرهایی مانند سیپار و بابل (پایتخت) بدون جنگ فتح شدند (رویدادنامه نبونئید، ستون ۳، بندهای ۱۴-۱۹).

از جنگ‌های کوروش بزرگ در نواحی شرقی و آسیای مرکزی اطلاعات معتبر کمتری در دست است. وجود شهری با نام کوروپولیس در سغد باستانی احتمالاتی به وجود آورده که کوروش سغد را فتح کرده است. فتح کوروش با توجه به یورش‌های اقوام سکایی در آن ناحیه قابل توجه می‌باشد.

در این صورت نمی‌توان فتوحات کوروش را در زمان کوتاه دانست.

این در حالی است که کوروش را نمی‌توان از کشورگشایان بزرگ تاریخ دانست. در طول تاریخ چند کشورگشای نامدار وجود داشتند که بخش عظیمی از جهان را فتح کردند. برای مثال الکساندر مقدونی و چنگیز مغول شخصا فرماندهی سپاهیان را بر عهده داشتند که توانستند مناطق بسیار بزرگی را تصرف کنند! فتوحات خلفا به ویژه عمر بن خطاب هم قابل توجه بوده است.

در اینکه کوروش بزرگ بر یکی از بزرگترین قلمروهای تاریخ فرمانروایی می‌کرده تردیدی نیست. اما آیا همه آن قلمرو را خودش فتح کرده بود؟ تصور اشتباهی رایج است که برخی می‌پندارند کوروش از پارس برخاست و همه جا را فتح کرد! در صورتی که همه وسعت قلمروی کوروش، به دلیل تصرفات خود او نبود و بخش زیادی توسط شاهان ماد پیش از کوروش فتح شده بود.  

شهرت کوروش بزرگ نه به دلیل کشورگشایی بلکه به دلیل اخلاق فرمانروایی او، روا داری مذهبی، احترام به اقوام و ملل مغلوب است. حتی در دوران باستان هم کوروش بزرگ به دلیل نوع فرمانروایی شهرت داشت؛ نه کشورگشایی.

قطعا ملک‌زاده این موارد را به خوبی می‌دانسته است و باز هم این پرسش مطرح می‌شود که چرا رویکرد متفاوتی در آن سخنرانی داشته است.

درباره برده داری

مهرداد ملک‌زاده می‌گوید افسانه‌ای گفته می‌شود که هخامنشیان مخالف برده داری بودند در صورتی که برده داری در بابل و مصر ادامه داشت.

ملک‌زاده در ادامه با همان ادبیات نامناسب می‌گوید: «شاه هخامنشی باید مغز خر خورده باشد که برده داری را لغو کند چرا که اقتصاد بابل و مصر فرو می‌پاشید».

البته این ذهنیت که ملک‌زاده با اولویت بالا از دید اقتصادی به موضوع نگاه می‌کند بیشتر تحت تاثیر وقایع زمان حال است. ما نباید اوضاع امروز را به جهان باستان فرافکنی کنیم.

دیسمان ذهنی مردمان باستان با زمان ما بسیار تفاوت داشته است. آنها به اقدامات خود معنا و مفهوم معنوی می‌دادند و رضایت خدا یا خدایان اولویت داشته است. در استوانه کوروش با همین نگاه معنوی به نارضایتی از بیگاری کشیده شدن مردمان و آزاد کردن آنها اشاره می‌شود (بندهای ۲۵ و ۲۶ استوانه کوروش، ترجمه ارفعی) که در ادامه بیشتر درباره آن توضیح می‌دهیم. 

این بند از استوانه کوروش بزرگ با منابع یهودی هماهنگی دارد. بخشی از یهودیان که از آنها بیگاری کشیده می‌شد، با آمدن کوروش بزرگ آزاد شدند و توانستند به سرزمین خود بازگردند. شاید همین موضوع باعث شد که برخی در دوران معاصر از آزاد کردن برده‌ها پس از فتح بابل سخن بگویند.

واقعیتی وجود دارد که برده داری در بابل و مصر و… را به هیچ وجه نمی‌شد در یک شب یا یک روز لغو کرد ولی در دوران هخامنشیان تغییرات و تحولاتی صورت گرفت.

چنانچه با دید اقتصادی هم به موضوع نگاه کنیم با توجه به شرایط آن روزگار جنبه‌های اقتصادی برده داری تغییر کرد‌. دکتر شروین وکیلی در یکی از کتاب‌هایش نوشته است  بهای برده به تدریج افزایش یافت، در حالی که قیمت کالاهای اساسی کمابیش در سراسر دوران هخامنشی ثابت ماند. این خود باعث می‌شد که برده داری دیگر صرفه اقتصادی نداشته باشد. وکیلی می‌نویسد در مصر رسم باستانی و جا افتاده‌ی گسیل اسیران جنگی به معابد و استفاده از ایشان به عنوان برده به تدریج منسوخ شد (۲).

در دوران هخامنشی، قیمت برده‌ها به‌تدریج تا حدود یک و نیم برابر سطح قبلی‌شان افزایش یافت (Jursa, 2010: p 234).

البته نباید از فراز و نشیب‌ها دوران هخامنشی و سیاست‌های متفاوت شاهنشاهان هخامنشی غافل شد ولی به نظر می‌رسد گام‌هایی برای مقابله با برده‌داری صورت گرفت.

اینکه کوروش کسانی که به ناحق از آنان بیگاری کشیده می‌شد را آزاد کرد و اینکه الواح فراوان به جا مانده از دوران هخامنشیان نشان می‌دهد کارگران حقوق قابل توجهی داشتند، مواردی است که ملک‌زاده یا نمی‌داند یا نمی‌خواهد از آنها یاد کند چرا که مغرضانه سخن می‌گوید.

بسیاری از واژه‌هایی که ادعا می‌شود معنای برده داشتند، چندان قطعی نیستند. داندامایف موارد زیادی را درباره برده داری در دوران هخامنشیان ردیف کرده که دقیق نیستند و حتی برخی از آنها ربطی به برده ندارند (برای نمونه واژه بندک در کتیبه بیستون). البته او می‌نویسد برده‌ها در آن دوران اجازه مالکیت اموال داشتند و صاحب مزد بودند!!

به هر حال این موضوع مفصل است و پاسخ‌های فراوانی در کانال‌ها و رسانه‌های دیگر داده شده است که برای آنکه این نوشته طولانی نشود از تکرار آنها خودداری می‌کنیم.

درباره استوانه کوروش بزرگ

گویا ملک‌زاده در سخنرانی آبان ۱۴۰۲ طوری سخن می‌گوید که استوانه کوروش بزرگ متن چندان مهمی نیست و فقط یک پیروزی‌نامه است. در صورتی که او ارزش استوانه کوروش را بهتر از هر کسی می‌داند!

ملک‌زاده می‌گوید در این استوانه آمده که کوروش اجازه داده است مردمانی که از سرزمین خود کوچانده شدند به سرزمین خود بازگردند! طوری که گویا فقط همین گفته شده و تمام!

این در حالی است که رفتار انسان دوستانه کوروش محدود به اقوام کوچانده نبوده است بلکه رفتار او با مردم بابل، کسانی که از آنها بیگاری کشیده می‌شد، پرستشگاه‌های اقوام گوناگون و… قابل توجه است.

در استوانه کوروش بزرگ اینچنین آمده است:

من (شهر) بابل و همه‌ی شهرهای مقدس را در فراوانی نعمت پاس داشتم. درماندگان باشنده در بابل را که (نبونئید) ایشان را به رغم خواست خدایان یوغی داده بود نه در خور ایشان، درماندگی‌هاشان را چاره کردم و ایشان را از بیگاری برهانیدم (بندهای ۲۵ و ۲۶ استوانه کوروش، ترجمه ارفعی).

اهمیت استوانه کوروش بزرگ در تاریخ بشر را نمی‌توان نادیده گرفت. استوانه کوروش بزرگ نخستین سند به دست آمده در تاریخ بشر است که در آن از رفتار مهربانانه پادشاهی از قومی دیگر پس از پیروزی بر قومی مغلوب ذکر می‌شود. برخی از مفاهیم و واژه‌هایی که در استوانه کوروش بزرگ آمده، در اسناد پیشین دیده می‌شود ولی همه آنها درباره قوم خود آنها است؛ بنابراین این متن را می‌توان متنی انسان دوستانه فراتر از مرزهای قومی دانست و در جهان باستان یک پدیده نوین بوده است.

این سند بیان کننده رواداری مذهبی هخامنشیان است به طوری که در این متن بر بازسازی و رسیدگی به پرستشگاه‌های اقوام گوناگون تاکید می‌شود.

توجه به امنیت و آسایش مردمان (آن هم اقوام مغلوب) در این متن در جهان باستان شگفت آور است. به طوری که در بخشی از این استوانه می‌خوانیم:

سربازان بسیار من دوستانه اندر بابل گام بر می‌داشتند، من نگذاشتم کسی در تمامی سرزمین‌های سومر و اکد ترساننده باشد (بند۲۴ استوانه کوروش بزرگ).

باید پرسد به راستی ملک‌زاده اینها را نخوانده و آن سخنان را گفته است؟! یا خوانده و با غرض ورزی نادیده گرفته است؟!

سخن پایانی

سخنان مهرداد ملک‌زاده که از نظر تاریخ پژوهی بدون اشکال نیست و وقتی با عبارت‌هایی مانند «یک‌بند انگشت در دماغ»، «مغز خر خورده» و… همراه می‌شود مایه شگفتی می‌شود!!

جدا از پژوهش‌های تاریخی و اختلافاتی که ممکن است بین پژوهشگران پیش بیاید درباره جوسازی‌ها باید به چند مورد توجه داشته باشیم.

۱- چنانچه با یک فایل صوتی مواجه شدیم، در نظر داشته باشیم که به گفته‌ها و نوشته‌های دیگر آن گوینده توجه داشته باشیم. چرا که ممکن است سخنان او تقطیع شده باشد (ما نویسندگان پایگاه خِرَدگان هم باید به این موضوع توجه داشته باشیم). 

۲- استفاده از ادبیات نادرست و مقابله نادرست با منتقدان ایران‌دوست راه را برای سوءاستفاده جریان ایران‌ستیز هموار می‌کند. همه ما باید هشیار باشیم که ایران‌ستیزان از گفته‌های ما سوءاستفاده نکنند و وقتی خود را ایران دوست می‌دانیم، طوری با ایران دوستان برخورد نکنیم که راه را برای سوءاستفاده ایران‌ستیزان باز کنیم.

۳- یک سخنرانی هرچقدر هم تقطیع شده باشد ولی رویکرد کلی مشخص است. این تغییر رویکرد چندان منطقی به نظر نمی‌رسد. به راستی دلیل این تغییر رویکرد چه بوده است؟ 

پانویس:

۱- درباره نبرد اوپیس و تحریف‌ها بخوانید: کوروش و اوپیس

۲- ن.ک: وکیلی، شروین. داریوش دادگر. تهران: شورآفرین. ١۳۹۰. صص ۷۱۸-۷۱۹.

لازم به ذکر است که مهرداد ملک‌زاده زمانی نوشته‌های شروین وکیلی را مسخره می‌کرد و گویا ناتوانی در انتقاد دانشورانه باعث چنین کارهایی می‌شد. قطعا نوشته‌های شروین وکیلی همانند نوشته دیگر پژوهشگران قابل نقد است ولی ملک‌زاده بیشتر تلاش می‌کرد با توهین و تحقیر وکیلی را بدنام کند.

 

کتاب‌نامه:

- ارفعی، عبد المجید (۱۳۸۹). فرمان کوروش بزرگ. تهران: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی.

- رزمجو، شاهرخ (١۳۸۹). استوانه کورش بزرگ. تهران: فرزان روز.

- کتزیاس (١٣٨٠). خلاصه تاریخ کتزیاس از کوروش تا اردشیر (معروف به خلاصه فوتیوس). ترجمه کامیاب خلیلی. تهران: کارنگ.

- گزنفون (١٣٨٩). زندگی کوروش (تربیت کوروش) [کوروپدیا مشهور به کوروش نامه]. ترجمه ابوالحسن تهامی. تهران: نگاه.

- هرودوت (١٣٨٩). تاریخ هرودوت. ترجمه مرتضی ثاقب فر. تهران: اساطیر.

- Jursa, M (2010). Aspects of the Economic History of Babylonia in the First Millennium BC. with Contributions by J. Hackl, B. Janković, K. Kleber, E.E. Payne, C. Waerzeggers and M. Weszeli. Veröffentlichungen zur Wirtschaftsgeschichte Babyloniens im 1. Jahrtausend v. Chr. Band 4

دیدگاه شما:



به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
نقدی بر سخنان مهرداد ملک‌زاده درباره کوروش بزرگ