تاریخ و فرهنگ ایران زمین

مرد خوشنام تاریخ

نگاهی به نوشته‌های منابع اقوام و ملل گوناگون در بزرگداشت کوروش بزرگ

"</p

نویسنده: مجید خالقیان (دانش آموخته کارشناسی ارشد تاریخ، دانشگاه تهران)

کورُش بزرگ، نامی آشنا برای تمام ایرانیان و شخصیتی خوشنام و محبوب در تاریخ بشری.

آنچه درباره این شخصیت، جالب می‌نماید همسخنی و اشتراک منابع تاریخی درباره نیک سیرتی وی می‌باشد. منابع تاریخی درباره کمتر پادشاهی چنین شرایطی دارند؛ آن هم منابعی که توسط اقوام و ملل گوناگون نگارش یافته اند. این در حالی است که آثار باستانی به جا مانده از دوره باستان، چهره‌ای مثبت از کورش ترسیم می‌کنند.

در این بین، آثار هنری و ادبی به جا مانده از عصر باستان قابل توجه می‌باشند. کورش در منابع تاریخی و ادبی یونانی جایگاه قابل توجهی دارد، کما اینکه آیسخولوس نمایشنامه نویس مشهور یونانی درباره او می‌نویسد:

کورش جوان‌بخت که کامیاب‌ترین آدمیان بود و آرامش و آبادانی بر مردم وفادار ارزانی داشت… ایزدان بر او خشم نگرفتند که بخشنده بود و بخشایشگر (۱).

گزنفون که کتابی مفصل درباره کورش به رشته تحریر در آورده است درباره محبوبیت این پادشاه می‌نویسد:

مهر کورش آن چنان ژرف در دل مردمان نشسته بود، که هر تیره از مردمان می‌پنداشت که اگر نیکوترین و پربهاترین کالاها، گیاهان، جانوران و یا هنرهای مردمان سرزمین خویش را از بهر وی گسیل ندارد، لغزشی گران کرده است (۲).

در اینجا این موارد از آن رو آورده شد که به نظر نگارنده، اینگونه نوشته‌ها که از نظر ادبی دارای اهمیت هستند، رویکرد عمومی آن زمان مردمان یونانی را نسبت به کورش نشان می‌دهند و آشکار است که این رویکرد مثبت بوده است.

اگر این رویکرد صرفاً در منابع یونانی بود شاید کمتر مورد اعتنا قرار می‌گرفت اما دیگر منابع، از جمله منابع یهودی هم سرشار از ستایش کورش بزرگ است و در متون مقدس یهودیان، کورش تا حد منجی از جانب خداوند بالا رفته است (۳).

این رویکرد منابع مقدس یهودی، مهم‌ترین گزینه‌ای بود که بسیاری از پژوهشگران را بر آن داشت تا کورش را محتمل‌ترین گزینه برای ذوالقرنین (ع) در قران کریم بدانند.

اما با ارزش‌ترین مواردی که چهره مثبتی از کورش بزرگ ترسیم می‌کنند، آثار باستانی می‌باشند که از جمله می‌توان به آثار بابلی اشاره کرد. آثاری مانند استوانه کورش و رویدادنامه نبونئید که از رفتار نیک کورش با مردمان سخن می‌رانند که علاوه بر آنکه همسانی نسبی با منابع یهودی دارند، اسناد و الواحی که از زندگی روزمره مردم آن روزگار باقی مانده است، کمابیش محتویات این آثار را تأیید می‌کنند (۴).

هر کس که با تاریخ‌پژوهی آشنایی دارد، می‌داند که وقتی آثار باستانی از یک شخصیت باستانی به دست بیاید، اتفاق بسیار ارزشمند و جالبی است.

بیایید بررسی کنیم که برای مثال آثار باستانی و منابع تاریخی درباره کدام یک از شخصیت‌هایی که در کتاب مقدس ستایش شدند، شرایطی مانند کوروش بزرگ دارند؟! به طوری که هم یونانیان، هم یهودیان و هم بابلی‌ها او را ستایش کرده باشند و از زمان او نوشته‌هایی به دست آمده باشد که در آن رسیدگی به مردمان مورد توجه ویژه قرار گرفته است؟!

چنین موضوعی برای همه شخصیت‌های برجسته جهان و مقایسه منابعی که درباره آنها سخن گفته‌اند با منابع مرتبط با کوروش بزرگ قابل بررسی است.

جالب آنکه کوروش هم در نوشته‌هایی که برای برخی از ادیان مقدس هستند، ستایش شده است و هم آثار باستانی بسیار ارزشمندی از زمان او به دست آمده است. این موضوعی نیست که بتوان به آن توجه نکرد چرا که از موارد نادر در تاریخ جهان است.

در این مجال، فرصتی نیست که وارد جزئیات تاریخی دوران فرمانروایی کورش بزرگ شویم اما شاید بد نباشد که به چگونگی آغاز فتوحات کورش با توجه به منابع اشاره‌ای کنیم. آنچه در منابع وجود دارد ایجاد نوعی اتحاد در میان دشمنان کورش پس از جایگزین شدن کورش به جای پادشاه ماد است. فرمانروای لیدیا، با متحدانش یعنی بابل و مصر قصد حمله به قلمروی کورش را داشت (۵).

همین موضوع به آغاز فتوحات انجامید چرا که طبیعتاً حکومت‌هایی مانند لیدیا و بابل با این اقداماتشان، خطری بزرگ برای قلمروی کورش محسوب می‌شدند. همچنین در مناطق شرقی حضور اقوام سکایی که در یورش به دیگر سرزمین‌ها مشهور بودند شاید باعث آغاز فتوحات در آن مناطق گردید. با توجه به این شرایط و همچنین شرایط عمومی آن روزگار چنین اقداماتی برای امنیت مرزها طبیعی جلوه می‌کرد.

اما با وجود اسناد و منابع از اقوام گوناگون درباره کورش بزرگ این سوال مطرح می‌شود که کورش در نزد ایرانیان و روایت‌های ایرانی چه جایگاهی داشته است؟! اسناد و منابعی که از دوره هخامنشیان و پادشاهان بعد از کورش به جا مانده است باز هم نوعی احترام به این پادشاه را می‌رساند. اما بخش عظیمی از روایت‌های ایرانیان به صورت اسطوره‌ای باقی مانده است. دکتر جلال خالقی مطلق، از بزرگ ترین شاهنامه شناسان جهان، مقاله خواندنی و پرمایه‌ای درباره شباهت روایت‌های کیخسرو در شاهنامه به کورش بزرگ در منابع تاریخی دارد (۶).

با توجه به نظریات اسطوره شناسان سرشناس مانند میرچا الیاده که از «حافظه جمعی» مردم یاد می‌کند و اسطوره‌ای شدن شخصیت‌های تاریخی را مطابق با الگو و نمونه‌ای از پیش پرداخته می‌داند (۷)، هیچ بعید نیست که رفته رفته یاد و خاطره کورش بزرگ در قالب شخصیت‌های اسطوره‌ای در حافظه جمعی مردم باقی مانده باشد. این درحالی است که گویی نوعی آمیختگی در روایات شاهنامه دیده می‌شود؛ آمیختگی پادشاهان محلی با پادشاهان بزرگ که شاهنشاهی‌های بزرگ را فرمانروایی می‌کردند.

آنچه درباره کیخسرو و کورش جالب می‌نماید، این است که کیخسرو یکی از خوشنام‌ترین و محبوب ترین پادشاهان در روایات ایرانی است که گاهی چهره‌ای مقدس به خود گرفته است که یادآور همان اشتراک منابع اقوام گوناگون درباره کورش بزرگ می‌باشد (همچنین نگاه کنید به: کوروش بزرگ در شاهنامه فردوسی).

پانویس:

نسخه اولیه این نوشتار در نشریه سرزمین آزادگان منتشر شده است: خالقیان، مجید (آبان ۱۳۹۳). «مرد خوشنام تاریخ». سرزمین آزادگان. س ۱، ش ۱. صص ۱-۲. 

۱– آیسخولوس، مجموعه آثار، ترجمه عبداله کوثری، تهران: نشر نی، ۱۳۹۰، ص ۴۰۹.

۲- گزنفون، زندگی کوروش (تربیت کوروش)، ترجمه ابوالحسن تهامی، تهران: انتشارات نگاه، ۱۳۸۹، ص ۳۵۲ (دفتر ۸، بخش ۶، بند ۲۳)

۳- ن.ک: کتاب اشعیای نبی، باب‌های ۴۴ و ۴۵

۴- دکتر شاهرخ رزمجو پژوهشگر موزه بریتانیا و استاد دانشگاه تهران که متن اصلی بابلی استوانه کورش را به فارسی ترجمه کرده است، در سومین همایش یادبود استوانه کورش بزرگ که توسط انجمن علمی دانشجویان تاریخ دانشگاه تهران برگزار شد (۷ آبان ۱۳۹۲)، بیان کرد: مدارکی از بابل در اختیار داریم که شامل لوحها و کتیبههای گلی هستند. دکتر شاهرخ رزمجو با نشان دادن تصویر یکی از لوحها، ادامه داد: «این لوح مربوط به دو روز پس از فتح بابل می شود. زمانی که هنوز خود کورش وارد بابل نشده بود و سپاهیان ایران بابل را تصرف کرده بودند. در اینجا یک معامله شرح داده میشود که در آن گوسفند رد و بدل میکنند برای پرداخت». با توجه به این موضوع می توان گفت در زمانی که نظامیان کورش وارد بابل شدند و در این شهر حضور نظامی دارند، سیستم اداری بابل به طور عادی کار می کند. دکتر رزمجو در ادامه با اشاره به این موارد اظهار داشت: این به ما می گوید که مردم مشغول زندگی عادی خود هستند و کشتار و غارت به نظر نمیآید زیرا این اسناد باید در دیوانخانهها تنظیم می شد، شاهدان باید حضور مییافتند و تأیید و امضا میکردند. ما مجموعهای از این لوحهای مربوط به روزهای بعد از سقوط بابل داریم که نشان میدهد همه چیز سر جای خودش است.

۵- نک: تاریخ هرودوت، کتاب ۱، بندهای ۷۷ و ۱۵۳. تربیت کورش گزنفون، دفتر ۲، بخش ۱، بند ۵.

۶- خالقی مطلق، جلال، «کیخسرو و کوروش»، ایران شناسی، س ۷، ش ۱، ۱۳۷۴.

۷- الیاده، میرچا، اسطوره بازگشت جاودانه، ترجمه بهمن سرکاراتی، تهران: طهوری، ۱۳۸۴، صص ۵۷- ۵۹.

تماس با نویسنده:


دیدگاه خود را از راه رایانامه با نویسنده در میان بگذارید:

دیدگاه‌ها


دیدگاه خود را در اینستاگرام در میان بگذارید:

خِرَدگان در تلگرام و اینستاگرام

خط میخی

نویسنده‌های پایگاه

مرد خوشنام تاریخ
به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان