تاریخ و فرهنگ ایران زمین

سیزده به در نحس نیست و به یهودیان ربطی ندارد

نگاهی کوتاه:

سیزده‌به‌در نه نحس است و نه ربطی به یهودیان دارد. پوریم و داستان استر هم اساسا با آنچه افراطی‌های ایران و اسرائیل می‌گویند تفاوت آشکار دارد هرچند این داستان اصلا تاریخی نیست و یک افسانه است که درون مایه ایران ستیزانه دارد.

وقتی به صورت ویژه درباره سیزدهم فروردین در منابع ایرانی جستجو می‌کنیم، اشاره به فرخندگی این روز شده است و هیچ اشاره‌ای به نخسی این روز نیست. یکی از فرضیه‌های معقول درباره جشن سیزده‌به‌در این است که ایرانیان پس از دوازده روز از نوروز که به یاد دوازده ماه از سال است، روز سیزدهم که روز فرخنده‌ای است به در و دشت و بوستان می‌روند و شادی می‌کنند و در حقیقت با این کار دوره جشن‌های نوروزی را به پایان می‌رسانند.

سیزده به در نحس نیست و به یهودیان ربطی ندارد

چند سالی است که موضوع نحسی سیزده‌به‌در بیش از پیش مورد توجه برخی از رسانه‌های وابسته قرار گرفته است و آنها با تحریف تاریخ به دنبال ربط دادن سیزده‌به‌در به یهودیان و قضیه پوریم که نام هلوکاست ایرانیان را بر روی آن می‌گذارند هستند. از جمله این رسانه‌ها، می‌توان به سایت مشرق نیوز و خبرگزاری تسنیم اشاره کرد که سابقه دروغ پردازی علیه کوروش بزرگ و تاریخ باستانی ایران را دارند. این سایت‌ها در مطلبی با عنوان «”سیزده بدر” روز جشن یهود به‌مناسبت کشتار ۵۰۰ هزار ایرانی» مطالب نادرستی را در این باره رواج داده‌اند.

واقعیت آنکه سیزده به در نه نحس است و نه ربطی به یهودیان دارد. پوریم و داستان استر که البته افسانه‌ای بیش نیست (حتی دانشنامه جهانی یهود هم اعتراف کرده) و دلایل زیادی برای رد آن وجود دارد اساسا با آنچه افراطی‌های داخل ایران می‌گویند تفاوت آشکار دارد. 

سوال آنجاست که اگر کشته شدن ایرانیان تا این حد برای این افراد اهمیت دارد چرا به دیگر دوره‌های تاریخی ایران از جمله تهاجم خلفای نخستین و اموی و… به ایران نمی‌پردازند که بر اساس اسناد و مدارک فراوان کشتار و جنایات زیادی صورت گرفته است؟! بنابراین به نظر می‌رسد هدف آنها دلسوزی برای ایرانیان نیست بلکه قصد آنها نفرت پراکنی است تا مردم ایران از یهودیان تنفر پیدا کنند که قطعا کار درستی نیست.

از آن سو یهودیان افراطی و برخی از دولت مردان اسرائیل به دنبال سوء استفاده از این داستان هستند. از جمله می‌توان به اظهارات نتانیاهو اشاره کرد. در واقع افراطی‌های اسراییل هم چیزی کمتر از افراطی‌های داخل ایران ندارند! متاسفانه باید گفت این داستان در ایران و اسراییل دست‌مایه‌ای برای اهداف سیاسی برخی از گروه‌ها شده است.

 

به هر حال گفته‌های افراطی‌های داخل ایران ریشه در سخنان ناصر پورپیرار دارد که در گذشته با حزب توده در ارتباط بود و با فرهنگ ایران سر ستیز داشت (نگاه کنید به: پاسخ به ناصر پورپیرار)

در این نوشتار خواهیم دید که سیزده به در نه نحس است و نه ربطی به یهودیان دارد. پوریم و داستان استر هم اساسا با آنچه افراطی‌ها می‌گویند تفاوت آشکار دارد هرچند این داستان اصلا تاریخی نیست و یک افسانه است که درون مایه ایران ستیزانه دارد.

سیزده به در نحس نیست

با بررسی منابع کهن ایرانی اثری از نحس بودن سیزدهم فروردین مشاهده نمی‌شود و حتی وقتی به صورت ویژه درباره «سیزدهم فروردین» در منابع جستجو می‌کنیم، اشاره به فرخندگی این روز شده است. در آثارالباقیه بیرونی جدولی برای سعد یا نحس بودن روزها وجود دارد که در آن از سیزدهم فروردین با عنوان «سعد» یاد شده است (بیرونی، ١٣٨۶: ص ٣۵٩). این اشاره بسیار با اهمیت است و کاملا در تضاد با نحس بودن سیزده می‌باشد.

سیزده به در نحس نیست
بر اساس آثارالباقیه، سیزدهم فروردین در نزد ایرانیان سعد (فرخنده) بوده است

در گاهشماری ایرانی هر روزِ ماه یک نام ویژه دارد و نام روز سیزدهم، تیر (تیشتر) است. تیر، ایزد باران می‌باشد و این ایزد جایگاه والایی در آیین زردشتی دارد. در یشت‌های اوستا بخشی هم مختص این ایزد است و تیشتر یشت نام دارد. در این یشت از نبرد تیشتر با اپوش، دیو خشکسالی و پیروزی این ایزد بر او و نتایج حاصل از آن سخن به میان می‌آید (تفضلی، ١٣٨۹: ص ۵١). پس روز سیزدهم در فرهنگ ایرانی روز فرخنده‌ای محسوب می‌شود و در منابع مربوط به دوران باستان از روز سیزدهم به نیکی یاد شده است (همچنین نگاه کنید به: پیوند «چهارشنبه سوری» و «سیزده‌به‌در» با ایزد تیر).

یکی از فرضیه‌های معقول درباره جشن سیزده‌به‌در این است که ایرانیان پس از دوازده روز از نوروز که به یاد دوازده ماه از سال است، روز سیزدهم که روز فرخنده‌ای است به در و دشت و بوستان می‌روند و شادی می‌کنند و در حقیقت با این کار دوره جشن‌های نوروزی را به پایان می‌رسانند.

درباره پوریم و داستان استر

داستان استر و مردخای یکی از قصه‌های مشهور یهودیان است که در قلمروی یک پادشاه ایرانی به نام «اخشورش» رخ می‌دهد. این داستان در اصل تنها در منابع یهودی وجود دارد و از نظر تاریخی قابل اثبات نیست چرا که در تضاد جدی با منابع دیگر از جمله منابع معتبر قرار دارد. برخی از پژوهشگران، این داستان را تحت تأثیر اسطوره‌های بابلی و ایلامی می‌دانند. با توجه به این قصه، یهودیان سالانه جشنی به نام «پوریم» برگزار می‌کنند.

اما این روزها در ایران، داستان‌های تحریف شده‌ای از این قصه رواج پیدا کرده است که بر خلاف موارد درج شده در منابع یهودیان می‌باشد. به طور خلاصه، اکثر این داستان‌های تحریف شده، بر کشته شدن اقوام بی‌گناه توسط یهودیان تأکید دارند. همچنین پیوند جشن «سیزده به در» به این موضوع رایج شده است که به هیچ وجه قابل اثبات نمی‌باشد. در هیچ منبعی از ارتباط جشن سیزده به در به این موضوع گزارشی نیست و از نظر زمانی پوریم و سیزده به در یکسان نیستند.

به طور کلی داستان «استر و مردخای» که در منابع یهودی آمده است بیشتر شبیه یک افسانه می‌باشد و به هیچ وجه از نظر تاریخی قابل اثبات نیست، داستان‌های تحریف شده از آن هم پایه و اساس ندارد.

برخی از بیگانگان یک نوع رویکرد را به این داستان مورد توجه قرار می‌دهند که حاکی از ایران ستیزی است و از طرفی در داخل ایران هم برخی خواسته یا ناخواسته یک نوع رویکرد دیگر به این داستان دارند و با ترویج آن، موارد نادرست را به تاریخ و تمدن ایران نسبت می‌دهند. برخی در داخل ایران شاید به دلیل مقابله با صهیونیسم داستان‌های تحریفی را مورد توجه قرار می‌دهند اما شاید این کار بیشتر بهانه به دست بیگانگان می‌دهد. این در حالی است که تحریف داستان استر و ربط دادن آن به سیزده به در، با استقبال ایران ستیزان روبرو می‌شود (برای دانش بیشتر همراه با منابع و مآخذ نگاه کنید به: بررسی تاریخی داستان استر و جشن پوریم یهودیان)

افسانه استر چه می‌گوید؟

در کتاب استر داستانی از زمان پادشاهی به نام «اَخَشوِرُش» نقل می‌شود و با توجه به متن این داستان می‌توان گفت که از زمان هخامنشیان گزارش می‌دهد. اما دقیقا نمی‌توان گفت که این اخشوروش چه کسی است!

خلاصه این داستان بدین شرح است (در این نوشتار از عهد عتیق بهره برده شده است):

اخشورش در سال سوم پادشاهی خود میهمانی با شکوهی در کاخ شوش برگزار می‌کند و پس از آنکه دل پادشاه از شراب خوش شد، فرمان می‌دهد که ملکه اش (وشتی) را با تاج ملوکانه به حضور پادشاه بیاورند تا زیبائیش را به بزرگان و سایر مردم نشان دهد چون زنی نیکو منظر بود، اما ملکه از این کار خود داری می‌کند. شاه بسیار خشمگین می‌شود و پس از مشورت با بزرگان کشور ملکه را بر کنار می‌کند (استر، باب ۱). همچنین اخشورش تصمیم می‌گیرد در همه ولایت‌ها، نمایندگانی قرار دهد تا دختران شایسته را به دار السلطنه شوش بیاورند و دختری که در دیدگاه پادشاه پسند آید به عنوان شهبانو برگزیده شود. در این میان پادشاه دختری به نام «هدسه» را می‌پسندد و به شهبانویی بر می‌گزیند که این شخص بعداً اِستر نام می‌گیرد. استر پسر عمویی به نام مُردخای دارد که وی را تربیت کرده است (مردخای از قبل در دارالسلطنه شوش بوده است). استر یهودی بوده اما این موضوع را به درخواست مردخای پنهان می‌کرده است. در این داستان ذکر می شود که مردخای توطئه ای را که دو تن از خواجه سرایان بر ضد شاه ترتیب داده بوده اند کشف می‌کند (استر، باب ۲) و همین موضوع بعد ها باعث ترفیع وی می‌شود (استر، باب ۶). یکی از بزرگان کشور به نام هامان بن همداتای اجاجی که از بی‌حرمتی مردخای و تعظیم نکردن او دل آزرده است، کینه یهودیان را به دل گرفته و با دلایلی مانند اینکه شرایع قوم یهود مخالف همه قوم‌ها است، از شاه اجازه می‌خواهد تا تمام آنان را به هلاکت رساند (استر، باب ۳). ولی مردخای از جریان آگاه شده و بسیار غمگین می‌شود. مردخای از استر می‌خواهد که جلوی این کار را بگیرد. با آنکه در آن شرایط حضور در برابر پادشاه خطر جانی داشته است اما استر جان خود را به خطر می اندازد (استر، باب ۴). استر در نظر پادشاه التفات یافت و استر پادشاه را به همراه هامان به دو میهانی دعوت می‌کند (استر، باب ۵) استر در میهمانی دوم به پادشاه می‌گوید که یهودی است و هامان قصد نابودی قوم یهود را دارد (استر، باب ۷) و در ادامه استر حکمی از شاه می‌گیرد که به موجب آن یهودیان از انهدام رهایی می‌یابند و دشمنان یهود به ویژه هامان به دار آویخته می‌شوند (استر، باب های ۷ و ۸). در ادامه بیان می‌شود که یهودیان ۷۷ هزار نفر از مبغضان خویش را کشتند و از دشمنان خود آرامی یافتند اما دست خود را به تاراج نگشادند (استر، باب ۹).

این داستان به طور کامل در کتاب استر بیان شده است و یهودیان از آنجایی که معتقدند از نابودی رهایی یافتند این روز را با نام «جشن پوریم» گرامی می‌دارند.

چند دلیل از هزاران دلیلی که داستان استر افسانه ای بیش نیست

در اکثر متون آکادمیک و همچنین دایره المعارف‌ها از داستان استر به عنوان یک افسانه یاد می‌شود.

در اینجا به صورت خلاصه چند دلیل از هزاران دلیلی که داستان استر افسانه ای بیش نیست را می‌آوریم:

– در طومار‌های دریای مرده اثری از کتاب استر نیست!

– در هیج منبع تاریخی و آثار باستانی اثری از این داستان نیست!

– نویسنده داستان استر نامعلوم است! کتاب استر پس از حمله اسکندر، وارد متون یهودی شده است چرا که تا پیش از آن این داستان را قابل ردیابی نیست!

– بر اساس داستان استر سن مردخای افسانه ای است و بیش از 100 سال سن دارد!!

– یهودیان در آثار هخامنشیان بسیار کمرنگ هستند و اصلا نگاره آنها در پارسه (تخت جمشید) وجود ندارد!

– بر اساس کتیبه‌های رسمی هخامنشی، ایران بیست و چند ایالت داشته است ولی در داستان استر از 127 ولایت نام برده می‌شود!!!

یعنی نویسنده داستان استر کوچکترین آشنایی با فرمانروایی ایرانیان نداشته است!!!

– در داستان استر از ضیافتی یاد می‌شود که 180 روز به طول انجامید!!! هیچ کدام از جشن های ایرانی چنین شرایطی نداشتند!!

یعنی نویسنده داستان استر کوچکترین آشنایی با فرهنگ ایرانی نداشته است!!

برای دانش بیشتر نگاه کنید به:

افسانه «پوریم» و «جشن ایرانی کُشی یهودیان» بی اساس است

بررسی تاریخی داستان استر و جشن پوریم یهودیان

حتی پژوهشگران یهودی هم داستان استر را افسانه می‌دانند

علاوه بر دانشنامه‌ها و مقالات علمی فراوان که داستان استر را افسانه می‌دانند حتی دانشنامه جهانی یهود هم به افسانه‌ای و نادرستی داستان استر اعتراف کرده است (ن.ک: شاکر، 1389: ص 152).

اعتراف دانشنامه جهانی یهود به افسانه‌ای و نادرستی داستان استر و ایرانی کشی یهودیان
اعتراف دانشنامه جهانی یهود به افسانه‌ای و نادرستی داستان استر و ایرانی کشی یهودیان

سوء استفاده افراطی‌های اسرائیل و نتانیاهو از افسانه استر

با اینکه افسانه بودن داستان استر بر همگان آشکار شده است اما یهودیان افراطی و برخی از دولت مردان اسرائیل به دنبال سوء استفاده از این داستان هستند. از جمله می‌توان به یاوه سرایی های نتانیاهو اشاره کرد. گویا نتانیاهو نه تاریخ را خوانده است و نه درک دقیقی از افسانه استر و پوریم دارد به طوری که حتی افسانه استر را تحریف کرده است. وی در یکی از سخنرانی هایش اینچنین گفته است:

2500 سال پیش، در دوران امپراطوری پارس می‌خواستند یهودی‌ها را نابود کنند و شکست خوردند. حالا هم ایران به عنوان وارث آن امپراطوری همان هدف را دارد.

نتانیاهو اصلا اشاره نمی‌کند که هامان غیر ایرانی بوده است و در نهایت پادشاه ایران بود که فرمان داد تا یهودیان از خود دفاع کنند. فراموش کرده است که یهودیان مانند همه اقوام ساکن در شاهنشاهی ایرانی، از آزادی برخوردار بودند. البته اکثر یهودیان افراطی معمولا افسانه استر را به صورت ناقص روایت می‌کنند، چرا که در آن صورت باید پاسخ گوی تناقضات فراوان افسانه استر باشند و در واقع پاسخ منطقی برای این تناقضات ندارند.

سوء استفاده اسرائیل و نتانیاهو از داستان استر

سوء استفاده ایران‌ستیزان و افراطی‌ها در ایران

در ایران، ایران‌ستیزانی مانند ناصر پورپیرار شروع به تحریف افسانه استر و نتیجه گیری‌های بی معنی از این افسانه کردند. پس از آن برخی از افراطی‌ها سخنان ناصر پورپیرار را تقریبا تکرار کردند و البته بال و پرهایی به آن دادند. جالب آنکه اکثر این افراد تحصیلات مرتبطی نداشتند.

مواردی که این افراد درباره داستان استر گفته‌اند، اکثرا نادرست، تحریفی و بدون سند هستند. حتی برخی از آنها مدعی شده‌اند که در منابع یهودیان اظهارات آنها آمده است اما اظهارات آنها بر خلاف منابع یهودیان است.

سوء استفاده ایران ستیزان و افراطی‌ها از داستان استر در ایران

بر اساس افسانه استر، یهودیان چه کسانی و چه تعداد را کشته اند؟!

بر اساس افسانه استر شخصی از قوم غیر ایرانیِ عمالقه به نام هامان به درجه بالایی در حکومت می‌رسد! هامان به دلیل تعظیم نکردن یک یهودی به نام مردخای بر او، تصمیم به نابودی و نسل کشی یهودیان می‌گیرد. اما یهودیان با کمک استر همسر شاه ایران، به مقابله بر می‌آیند و دشمنان را می‌کشند. در افسانه استر نقل می‌شود که یهودیان ۷۷ هزار دشمن داشتند و آنها را نابود کردند. چنین می‌نماید که این افراد از سپاهیان و هم پیمانان هامان در سراسر امپراطوری بوده اند. این عدد علاوه بر این که به دلیل وجود دو عدد هفت در کنار هم نمادین به نظر می‌رسد بسیار اغراق آمیز می‌نماید (البته در بعضی از نگارش‌ها ۷۵ هزار دشمن‌عنوان شده است). به کرات دیده شده است که اقوام و ملل گوناگون در حماسه‌ها و افسانه‌های خود، تعداد دشمنان خود را بسیار اغراق آمیز معرفی کرده اند تا شاید قدرت خود و یا مظلومیت خود را القا کنند.

اما در ایران برخی آمارهایی مانند «500 هزار ایرانی» را ذکر می‌کنند که مشخص نیست منبع آنها برای این گفته چیست؟!! به هر حال تنها منبعی که این افسانه را می‌گوید کتاب استر است و به هیچ وجه در این منابع چنین آماری ذکر نشده است.

عدم وجود کتاب استر در طومارهای دریای مرده

یکی از رویداد‌های جالب و مهم باستان شناسی در قرن بیستم میلادی، کشف طومار‌هایی در منطقه قمران فلسطین بود که به طومارهای دریای مرده شهرت یافته اند. به طور خلاصه در این طومارهای کهن، می‌توان بسیاری از مطالب کتب عهد عتیق را یافت. شاید آنچه در بحث ما اهمیت داشته باشد، این است که در این طومارها نام همه کتب عهد عتیق به چشم می‌خورد به جز «کتاب استر»!!

این خود می‌تواند دلیل محکمی برای رد داستان کتاب استر باشد.

عدم وجود کتاب استر در طومارهای دریای مرده

کم رنگی یهودیان در آثار به جا مانده از هخامنشیان

در کتیبه‌های دوران هخامنشی هیچگاه به صورت مستقیم از یهودیان سخنی به میان نیامده است و حتی در کاخ پارسه (تخت جمشید) نگاره‌های زیادی از اقوام حوزه قلمروی هخامنشی وجود دارد اما اثری از یهودیان نیست. چنین می‌توان نتیجه گرفت که یهودیان اقلیتی بیش نبودند و هیچگاه رویکرد جدی به آنان نبوده است، در صورتی که داستان استر آنان را از بزرگان مملکت خوانده است و اگر اینچنین بود حتما رد پایی از آنان در آثار باستانی به جا مانده از هخامنشیان وجود داشت.

کم رنگی یهودیان در آثار به جا مانده از هخامنشیان

برای دانش بیشتر همراه با منابع و مآخذ نگاه کنید به: یهودیان در زمان هخامنشیان

ویژگی‌های اسطوره‌ای قهرمانان داستان استر

کسانی که به مقابله با مخالفان یهودیان می‌پردازند، ویژگی‌های شخصیت‌های اسطوره‌ای را دارند. برای مثال گویی استر به اندازه ایزدان زیباست و همه مجذوب زیبایی وی می‌شوند.

بر طبق کتاب استر، مُردخای توسط «نبُوکَد نَصر» پادشاه بابل، تبعید شده است (استر، باب2، بند 7). اگر بپذیریم که این داستان در دوره اوج هخامنشیان -حال دوره خشایارشا و یا اردشیر یکم- رخ داده است، واقعه تبعید مردخای می‌بایست بیش از 100 سال قبل از رویدادهای این داستان باشد،.. با توجه به این موضوع سن و سال مردخای بسیار بالا و غیر منطقی به نظر می‌رسد، آن هم شخصی که در دربار مشغول به کار است و با توان و کوشش زیاد، یهودیان را از نابودی نجات می‌دهد. این سن و سال بیشتر شباهت به سن و سال شخصیت‌های نخستین و قهرمانان اسطوره‌ها دارد.

در فرهنگ ایرانی، سیزده نحس نیست

آیا داستان استر ریشه در اسطوره‌های بابلی دارد؟

در فرهنگ ایرانی، سیزده نحس نیست
برای دانش بیشتر همراه با منابع و مآخذ نگاه کنید به: بررسی تاریخی داستان استر و جشن پوریم یهودیان

تاریخ برگزاری پوریم با جشن سیزده به در هماهنگ نیست

بطور خلاصه می‌توان گفت که در الگوهای باستانی تقویم ایرانی و یهودی نیز نه تنها این دو واقعه هرگز بر هم منطبق نمی‌شوند بلکه اصولا فاصله‌ی بیشتری را هم از یکدیگر دارند. برای روشن شدن بیشتر مطلب، جدولی نمونه از تاریخ وقوع پوریم در صد سال اخیر در جدول زیر تهیه شده است که ادعای انطباق این دو واقعه (پوریم و سیزده به در) را به کلی رد می‌کند (لاله زار و شموئلیان، ١۳۹۲).

پوریم اصلا در سیزدهم فروردین برگزار نمی‌شود
جدول تاریخ وقوع پوریم در یک دوره ١۰۰ ساله (١۳١۸-١۴١۸) (لاله زار و شموئلیان، همان)


این نوشتار به صورت خلاصه تهیه شده بود. برای دانش بیشتر حتما مطالب زیر را مطالعه بفرمایید:

پوریم اصلا در سیزدهم فروردین برگزار نمی‌شود

یهودیان در زمان هخامنشیان

افسانه «پوریم» و «جشن ایرانی کُشی یهودیان» بی اساس است

بررسی تاریخی داستان استر و جشن پوریم یهودیان

یاری‌نامه‌ها و بن‌مایه‌ها:

– بیرونی، ابوریحان (١٣٨۶). آثارالباقیه عن القرون الخالیه. ترجمه اکبر داناسرشت. تهران: امیر کبیر.

– تفضلی، احمد (١٣٨۹). تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. تهران: سخن.

– شاکر، محمد کاظم؛ فیاض، محمد سعید (بهار و تابستان 1389). «هامان و ادعای خطای تاریخی در قران» مجله قران شناخت، سال 3، شماره 5.

– لاله زار، حمامی؛ شموئلیان، امین (تابستان ١۳۹۲). «عدم انطباق پوریم با سیزده فروردین». انجمن کلیمیان تهران.

تماس با نویسنده:


دیدگاه خود را از راه رایانامه با نویسنده در میان بگذارید:

دیدگاه‌ها


دیدگاه خود را در اینستاگرام در میان بگذارید:

خِرَدگان در تلگرام و اینستاگرام

خط میخی

نویسنده‌های پایگاه

سیزده به در نحس نیست و به یهودیان ربطی ندارد
به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان