هفتم آبان
انتقاداتی به تطبیق روز سوم ماه اَرَخسمنو بابلی با هفتم آبان خورشیدی صورت گرفته است که چنین تطبیقی بر اساس گاهشماری ژولیانی است و نه گاهشماری مرسوم کنونی میلادی (گریگوری)! با تبدیل ژولیانی به گریگوری، این روز برابر با ۲ آبان خورشیدی میشود. ما بهعنوان یک پایگاه فرهنگی نمیتوانیم درباره درستی این تطبیقها نظر قطعی دهیم. تعیین دقیق آن نیازمند پژوهشهای تخصصی در حوزه گاهشماری است.
چهارم شهریور به عنوان زادروز کوروش بزرگ منبع درستی ندارد. هفتم آبان یادبودی از ورود صلح جویانه کوروش بزرگ به بابل میباشد و زادروز کوروش بزرگ نیست. چهارم شهریور همزمان با جشن شهریورگان را میتوان روز گرامیداشت پادشاهان خوشنام دانست. بنابراین یاد کردن از کوروش بزرگ در چهارم شهریور میتواند یکی از کارهای ارزشمند در این جشن باستانی باشد ولی نه آنکه چهارم شهریور را زادروز کوروش بزرگ بدانیم.
هفتم آبان نه زادروز کوروش بزرگ است و نه روز فتح بابل، بلکه ابتدا سپاهیان ایرانی، پایتخت بابل را بدون جنگ فتح کرده بودند و خود کوروش بزرگ حدود ۱۷ روز بعد وارد بابل شد. روز بزرگداشت کوروش بزرگ یادبودی از ورود کوروش بزرگ به بابل است. بر اساس یک کتیبه باستانی معتبر که «رویدادنامه نبونئید» نام گرفته، در روز سوم ماه اَرَخسمنو بابلی، کوروش بزرگ پس از ورود به شهر بابل، با استقبال مردم روبرو شد.
سالها از شروع درخواستها برای ثبت رسمی هفتم آبان به عنوان بزرگداشت کوروش بزرگ میگذرد. این روز علاوه بر دستاوردهای فرهنگی میتواند از نظر اقتصادی بسیار مفید باشد اما مسئولین توجهی به این موارد ندارند و چندین سال است که جاده منتهی به پاسارگاد بسته میشود و برخورد ناپسندی با هممیهنانی که قصد حضور در پاسارگاد دارند، صورت میگیرد.
بر اساس یک کتیبه باستانی معتبر که «رویدادنامه نبونئید» نام گرفته در روز ۱۶ ماه تشریتو (حدود ۱۵ تا ۲۰ مهر) سپاهیان کوروش بزرگ به فرماندهی اوگبرو (گوبارو) توانستند بدون جنگ پایتخت بابلیان یعنی شهر بابل را فتح کنند و البته از اسناد تاریخی آشکار میشود که رفتار دوستانهای با مردم شهر داشتند. خود کوروش بزرگ ۱۷ روز بعد وارد بابل شد.
به راستی در میان شخصیتهای تاریخی و جهانی چرا کوروش بزرگ خاص است؟ بیایید بررسی کنیم که آثار باستانی و منابع تاریخی درباره کدام یک از شخصیتهایی که در کتاب مقدس ستایش شدند، شرایطی مانند کوروش بزرگ دارند؟! به طوری که هم یونانیان، هم یهودیان و هم بابلیها او را ستایش کرده باشند و از زمان او نوشتههایی به دست آمده باشد که در آن رسیدگی به مردمان مورد توجه ویژه قرار گرفته است؟!
هفتم آبان روز ورود صلح جویانه کوروش بزرگ به شهر باستانی بابل است که در اسناد معتبر بابلی این روز به ثبت رسیده است. پس از فتح صلح جویانه بابل، تحولات زیادی در سطح جهان رخ داد به طوری که ارتباط میان شرق و غرب عالم به وجود آمد و از آن دوران به بعد میبینیم که فیلسوفان بسیار بزرگی در یونان باستان ظهور کردند که به عقیده بسیاری از پژوهشگران تحت تأثیر فرهنگ شرق از جمله بین النهرین بودند. در واقع مفهوم انسانیت و توجه به حقوق انسان در سطح جهانی پس از هفتم آبان سال ۵۳۹ پیش از میلاد بسیار بیش از پیش مورد توجه بشر قرار گرفت.
هنگامی که کتیبههای نبونعید پادشاه بابل را میخوانیم، چهرهای معنوی و عرفانی از این پادشاه به ذهن میآید. ولی این صرفا ظاهر ماجراست و اگر به دیگر کتیبههای بابلی نگاهی بیندازیم، با پادشاهی ستمگر مواجه میشویم که به دنبال تحقیر دیگر باورها میباشد و برای برتر نشان دادن دین و باور خود دست به هرگونه جنایتی زده است.
استادان میرجلالالدّین کزّازی، علیاصغر دادبه، ناصر تکمیلهمایون و حکمتالله ملاصالحی در نامهای به رییسجمهور خواهان توجه به برپایی بزرگداشتی برای کورش بزرگ شدند. هفتم آبانماه از سوی دوستداران ایران در سراسر جهان به یاد روز صدور منشور حقوق بشر کورش بزرگ پس از آزادسازی بابل، که نقطهی عطفی در تاریخ جهان به شمار میرود، بهگونهای خودجوش «روز کوروش» نامیده شده است.
مروزه برداشتهای نوینی از این آیینهای کهن میشود تا این آیینها را زنده و بهروز کنند. ستاره صبح گفتوگویی با مجید خالقیان، کارشناس ارشد تاریخ و فرهنگ ایرانباستان، درباره این برداشتهای نوین انجام داده است که در ادامه میخوانید.
درباره کوروش و نیک سیرتی و جوانمردی این پادشاه خوشنام تاریخ، سخنان فراوان گفتهاند اما موضوعی که در این نوشتار به دنبال بررسی آن هستیم، این است که چطور همه چیز برای کوروش بزرگ آماده و فراهم بود تا بتواند چنین نام نیکی از خود به جای بگذارد؟! آیا کوروش خود به ذات ابرمرد آن دوران بود و یا حاصل برنامه ریزی و تجربه چند هزاران ساله خردمندان سرزمینش؟!









