اندرزنامههای باستانی، نوشتههایی در بردارنده مفاهیم اخلاقی از شاهان و اندیشمندان ایران باستان هستند. بخشهایی از آنها جنبه سیاسی هم دارند که نشاندهنده منش فرمانروایی آن دوران میباشند. در اندرزهای اردشیر بابکان میخوانیم که فرمانروا باید نخست خداوند، پس از او مردم و سپس خویشتن را در نظر گیرد... بر اساس اندرزهای بزرگمهر، بهترین کار برای شاه، مشورت با دانشمندان است و حتی خود شاه هم باید دانش اندوزی کند و کتابهای بسیاری بخواند و حتی علوم را از ملتهای دیگر هم دریافت کند...
شاهنشاهی ساسانیان، یکی از ابرقدرتهای زمان خود بود که بیش از چهارصد سال دوام داشته است. در آن دوران فرهنگ و تمدن در ایران رشد بسیاری داشته است. شهرنشینی رونق یافت و شهرهای بسیار زیادی ساخته شدند. هنر و معماری و دانش نیز رونق چشمگیری داشت و دستاوردهای آن دوران بر پیشرفتهای جوامع مسلمان در دورانی موسوم به «عصر طلایی اسلام» تاثیر بسیاری گذاشت. هرچند به دلیل نابودیهایی که در یورش و سلطه خلفا رخ داد، هیچگاه این شاهنشاهی خوشنام، به طور کامل احیا نشد.
قطعا این پیشرفتها بیتاثیر از تدبیر فرمانروایان این سلسله نبوده است. البته در تاریخ این سلسله مانند هر حکومتی در جهان نقصانهایی وجود داشته است. فرمانروایان ظالم یا ناکارآمد هم وجود داشتهاند ولی نمیتوان آنها را به کل این سلسله تعمیم داد.
به دلیل نابودی دانش و کتابهای ایران باستان در حمله و سلطه خلفا (ن.ک: کتابسوزی اعراب در ایران) کتابها و نوشتههای دوران ساسانیان به صورت ناقص و پراکنده باقی ماندند. به همین دلیل صرفا بخشهایی از اندرزنامهها به دست ما رسیده است. این اندرزنامهها، نوشتههایی از شاهان و اندیشمندان ایران باستان هستند. این آثار ارزشمند در بردارنده مفاهیم اخلاقی هستند ولی بخشهایی از آنها جنبه سیاسی هم دارند که نشاندهنده منش فرمانروایی آن دوران میباشند.
ابن مسکویه دانشمند و سیاستمدار برجسته ایرانی در کتاب جاویدان خرد بخشهایی از این اندرزنامهها را گردآوری کرده است.
البته در بعضی از این اندرزنامهها، مواردی ذکر شده که با معیارهای امروزین سازگار نیستند. زیرا اینها متونی هستند که در دوران باستان و با توجه به شرایط آن دوران نگاشته شدند. ولی بسیاری از موارد وجود دارند که برای امروز حائز اهمیت هستند.
ما در این نوشتار چهار اندرزنامه را که نوشته سه پادشاه (انوشیروان، قباد یکم و اردشیر بابکان) و یک وزیر دانشمند (بزرگمهر بختگان) است را بررسی میکنیم.
این اندرزنامهها، شامل «عهد اردشیر»، «حکمتهای کسری قباد» (منظور قباد یکم است)، «سخنان انوشیروان» و «وصیت بزرگمهر به سوی کسری» هستند.
در این اندرزنامهها، نکات فراوانی درباره فرمانروایی مطرح شدهاند که جنبه سیاسی دارند. ذکر همه آنها در این مطلب نمیگنجند و ما سعی میکنیم نکاتی که مهمتر و برای امروز کارآمدترند را ذکر کنیم.
اهمیت مردم
یکی از نکات مهم در اندرزنامه عهد اردشیر اهمیت داشتن مردم است که اردشیر بابکان به فرمانروایان بعدی میگوید اهمیت مردم برای فرمانروا ارجحتر از اهمیت فرمانروا به خود است. اردشیر بابکان میگوید:
فرمانروا باید نخست خداوند، پس از او مردم و سپس خویشتن را در نظر گیرد (عهد اردشیر: ص ۸۴) (۱).
اردشیر بابکان همچنین به اهمیت اشتغال مردم به کارهای سودمند اشاره میکند و بیکاری مردم و نیروهای انسانی را اسباب این میداند که مردم به فکر برانداختن حکومت بیافتند و تلاش کنند حکومت را بر اندازند (عهد اردشیر: صص ۷۵ - ۷۶)
این موضوع تا به امروز هم قابل درک است زیرا در دوران معاصر کم نبودند دولتهایی که به علت مشکل بیکاری مردم با اعتراضات گسترده مردم روبرو شدند و گاهی به براندازی منجر شده است.
در اندرزنامههایی که به خسرو انوشیروان منسوب است، باز هم بر مردممداری تاکید شده است. انوشیروان بهترین پادشاه را پادشاهی میداند که دوستدارترین به اصلاح مردم (یعنی بهبود وضع مردم) و آگاه ترین ایشان به تدبیر باشد (جاویدان خرد: ص ۹۲).
این سخن نکته دقیقی دارد و آن این است که شاهی که به فکر مردم است ولی تدبیر لازم برای بهبود وضع مردم را ندارد ،کارایی ندارد و این دو ویژگی (هدف خدمت به مردم و توانایی انجام آن) باید در کنار هم باشند تا کارایی لازم را داشته باشند.
تأثیر نیکویی رفتار فرمانروا بر نیکویی رفتار مردم جامعه
اردشیر بابکان به تأثیر نیک رفتاری فرمانروا بر نیک رفتاری مردم جامعه اشاره میکند و می گوید:
بدانید که هر شاه پیرامونیانی دارد و هر کدام از آنها پیرامونیانی و این رشته تا همه مردم کشور کشیده است. پس اگر شاه پیرامونیان خود را بر راه راست بدارد، آنان نیز پیرامونیان خود را بدارند و از این طریق تمام مردم کشور بر راه راست درآیند (عهد اردشیر: صص ۸۸-۸۹) (۲).
آگاهی از وضعیت مردم و پایبندی به سنتهای مردمی
در اندرزنامهی حکمتهای کسری، قباد یکم چهار ویژگی را برای یک فرمانروای خوب بر میشمرد که عبارتند از:
۱- آگاهی از احوال و وضعیت مردم
۲- پایبندی به سنتهای مردم
۳- نیکی کردن به مردم و اصلاح امور آنها
۴- محافظت از مردم در مقابل ظلم ظالمان (جاویدان خرد: ص ۷۹)
اهمیت دادن به آبادانی و عدالت
در وصیت بزرگمهر به سوی کسری، بزرگمهر در مورد بهترین شاهان میگوید: بهترین پادشاهان کسی است که بیشتر از دیگران شکر خدای میکند و بیشتر از دیگران حکم به حق میکند و بیشتر از دیگران شفقت و محبت به مردم دارد و نیکو تر از دیگران است نظر او در چیزی که به صلاح و عمارت میآورد شهرها را و نیست که این تمام شود به جز به عدل (همان:ص ۸۵).
منع سپردن مشاغل سیاسی به افراد نادان
بزرگمهر میگوید پادشاه نباید افراد نادان را بر مردم حاکم سازد (یعنی نباید به افراد نادان مشاغل سیاسی بدهد) زیرا آنها خرابی به بار میآورند و گمراهی به بار می آورند (همان: ص ۸۷).
این نکته نشان میدهد که اگر به خاطر اقدامات زیر دستان یک حاکم به مردم آسیب رسید، تقصیر خود حاکم هم هست زیرا اوست که آنان را برگزیده است.
توصیه به علم آموزی شاه و مشورت شاه با دانشمندان
بزرگمهر همچنین میگوید بهترین کار برای شاه، مشورت با دانشمندان و عالمان است و حتی خود شاه هم باید دانش اندوزی کند و کتابهای بسیاری بخواند و حتی علوم را از ملتهای دیگر هم دریافت کند (همان: صص ۸۷ - ۹۰) (۳).
۱- این دیدگاه دقیقاً در تضاد با دیدگاه نهادهای قدرت و پادشاهان معاصر ایران است. حتی تا به امروز برخی از طرفداران سلطنت، شاه را مهمتر از مردم میدانند و شعار میدهند: خدا، شاه، میهن
۲- این سخن اردشیر بابکان مکمل شعر استاد سخن سعدی است که می گوید: «گر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی / برآورد غلامان او درخت از بیخ» زیرا اردشیر بابکان به تأثیر رفتار خوب فرمانروا بر رفتار خوب زیردستان اشاره می کند و سعدی به تأثیر رفتار بد فرمانروا بر رفتار بد زیر دستان اشاره میکند.
۳- شاید همین گفته بزرگمهر در مورد توصیه به دریافت علوم از ملتهای مختلف بود که باعث شد خسرو انوشیروان مشتاق به دریافت علوم و دانشها و جذب دانشمندان از سراسر دنیا شد. این سیاست بعد از اسلام با عنوان نهضت ترجمه دنبال شد که باعث رشد علوم مختلف در کشورهای مسلمان در آن دوران شد.(ن.ک: تاثیرگذاری فرهنگ و تمدن ایران باستان بر مسلمانان)
کتابنامه:
- جاویدان خرد (۲۵۳۵). احمد بن محمد ابن مسکویه. ترجمه: تقیالدین محمد شوشتری. به اهتمام دکتر بهروز ثروتیان. دانشگاه مکگیل مونترال کانادا با همکاری دانشگاه تهران.
- عهد اردشیر (۱۳۴۸). پژوهنده عربی: احسان عباس. ترجمه: محمد علی امام شوشتری. سلسله انتشارات انجمن آثار ملی.